هود ٢٥
کپی متن آیه |
---|
وَ لَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحاً إِلَى قَوْمِهِ إِنِّي لَکُمْ نَذِيرٌ مُبِينٌ |
ترجمه
هود ٢٤ | آیه ٢٥ | هود ٢٦ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«مُبِینٌ»: آشکار. بیانکننده.
تفسیر
- آيات ۲۵ - ۳۵ سوره هود
- انگيزه بت پرستى قوم نوح «ع» و محاجّه آن جناب، با آنان در سطح فهمشان
- خروج از اسلام، خروج از نظام آفرينش است و عذاب و هلاكت در پى دارد
- دلايل مشرکان، در ردّ دعوت حضرت نوح«ع»
- پاسخ حضرت نوح «ع»، به استدلال كفار
- نفى اجبار و اكراه در پذیرش دين، در شريعت نوح «ع»
- پندارهاى جاهلانه عوام الناس، درباره انبياء «ع»
- گفتار فلسفی و قرآنی، پبرامون قدرت انبیاء و اولیاء
- ملاك فضيلت، پاكى نفس و صفاى باطن است، نه امتيازات ظاهرى
- جواب نوح «ع» به کافران: آوردن عذاب، به دست خداست
- وجوه گفته شده ديگر، در معناى جملۀ «إن كَانَ اللّهُ يُرِيدُ أن يُغوِيَكُم»
- مشابهت احتجاجات نوح «ع» و پيامبر اسلام «ص»، با مشركان زمان خود
- بحث روايتى: (روایاتی ذیل آیات گذشته)
نکات آیه
۱- نوح(ع) ، از پیامبران و رسولان الهى است. (و لقد أرسلنا نوحًا)
۲- رسالت نوح(ع) محدود به قوم خودش بود. (و لقد أرسلنا نوحًا إلى قومه)
۳- نوح(ع) پس از انتخابش به رسالت ، پیامبرى خویش را به مردم اعلام کرد. (إنى لکم نذیر مبین)
۴- نوح(ع) خویشتن را براى مردمش ، پیامبرى هشدار دهنده و انذارکننده خواند. (إنى لکم نذیر)
۵- نوح(ع) وظیفه دار رساندن پیامهاى الهى به مردم ، با بیانى روشن و صریح (إنى لکم نذیر مبین)
۶- توجه دادن مردم به فرجامهاى ناخوشایند و ترساندن آنان از عاقبتهاى نامیمون ، از وظایف پیامبران الهى (إنى لکم نذیر مبین)
روایات و احادیث
۷- «عن أبى عبدالله(ع) إنه قال: کان اسم نوح عبدالغفار و إنما سمى نوحاً لأنه کان ینوح على نفسه;[۱] از امام صادق(ع) روایت شده است که فرمود: نام حضرت نوح ، عبدالغفار بود و اینکه نوح نامیده شد ، براى این بود که بر خویشتن مى گریست».
موضوعات مرتبط
- انبیا: انذارهاى انبیا ۶; رسالت انبیا ۶
- تبلیغ: روش تبلیغ ۵; صراحت در تبلیغ ۵
- رسولان خدا: ۱
- فرجام: انذار از فرجام شوم ۶
- نوح(ع): ابلاغ رسالت نوح(ع) ۳; انذارهاى نوح(ع) ۴; برگزیدگى نوح(ع) ۳; تبلیغ نوح(ع) ۳; رسالت نوح(ع) ۵; روش تبلیغ نوح(ع) ۵; فلسفه نامگذارى نوح(ع) ۷; محدوده رسالت نوح(ع) ۲; مقامات نوح(ع) ۱; نبوت نوح(ع) ۱; نوح(ع) و قوم نوح ۴
منابع
- ↑ علل الشرایع ، ص ۲۸ ، ح ۱ ، ب ۲۰; بحارالأنوار ، ج ۱۱ ، ص ۲۸۶ ، ح ۴.