روایت:الکافی جلد ۸ ش ۲
آدرس: الكافي، جلد ۸، كِتَابُ الرَّوْضَة
محمد بن يحيي عن احمد بن محمد بن عيسي و علي بن ابراهيم عن ابيه جميعا عن الحسن بن محبوب عن مالك بن عطيه عن ابي حمزه قال :
الکافی جلد ۸ ش ۱ | حدیث | الکافی جلد ۸ ش ۳ | |||||||||||||
|
ترجمه
هاشم رسولى محلاتى, الروضة من الكافی جلد ۱ ترجمه رسولى محلاتى, ۲۰
ابو حمزه ثمالى گويد: من نشنيدم كسى را كه پارساتر از على بن الحسين عليهما السّلام باشد جز آنچه از پارسائى على بن ابى طالب عليه السّلام شنيدم، و امام على بن الحسين عليهما السّلام چنان بود كه هر گاه در باره زهد و پارسائى سخن ميگفت هر كس را در حضورش بود ميگرياند و من نامه را خواندم كه در آن سخنى در باره زهد از على بن الحسين عليهما السّلام نوشته بود و من آن را نوشتم سپس بنزد على بن الحسين صلوات اللَّه عليه بردم و بنظر او رساندم حضرت آن را تصديق كرده و تصحيح فرمود و اينك متن آن نامه: بنام خداى بخشاينده مهربان خداوند ما و شما را نگهدارد از نقشه شوم ستمكاران و ستم حسودان و حمله گردنكشان، اى مؤمنان شما را فريب ندهند سركشان و پيروانشان كه متمايل باين دنيا گشته و دل بدان بستهاند و فريفته آن شدهاند، آنان كه بدنيا و كالاى پوسيده و گياه خشك آن كه بزودى از انسان جدا گردد روى كردهاند، بپرهيزيد از آنچه خدا شما را از آن برحذر داشته، و زهد ورزيد در آنچه خداوند شما را از دنيا بزهد در آن واداشته، و اعتماد نكنيد بدان چه در اين دنياست اعتماد كسى كه آن را براى خود خانه جاويدان و جايگاه ماندن و اقامت گرفته است، بخدا سوگند كه در خود اين دنيا چيزهائى است كه شما را به بىاعتبارى آن راهنمائى كرده و آگاه سازد، از گردش روزهاى آن و دگرگونى انقلابها و نمونهها و بازيگرى آن با اهل خود چنان است كه گمنام (پست) را بلند، و شريف را پست گرداند و مردمانى را در فرداى قيامت بدوزخ كشاند. و اين جريان براى شخص آگاه عبرتآور و آزمايش و جلوگير است، براستى اين جرياناتى كه در هر شب و روز براى شما پيش آيد از فتنههاى تار و بدعتهاى تازه و روشهاى ظالمانه، و پيش آمدهاى ناگوار روزگار و ترس و بيم حكومت و وسوسههاى شيطان، بحقيقت كه دلها را از آگاه شدن باز دارد، و از هدايت موجود و شناسائى اهل حق بىخبر سازد جز افراد اندكى از كسانى كه خدايشان (از انحراف و بىخبرى) نگاهداشته. و از اين رو نشناسد (و درك نكند) گردش روزها و زير و رو شدن حالات و سرانجام زيان بار فتنههاى دنيا را جز آن كس كه خداوند نگاهش داشته و براه رشد و هدايت رفته، و در راه راست قدم نهاد، و بر طى اين طريق (پرمخاطره) از پارسائى و زهد كمك گرفت و انديشه را پياپى بكار انداخت و بشكيبائى پند پذير شد و از خود جلوگيرى كرد و در خرميهاى زودگذر اين جهان پارسا بود و از خوشيهاى آن كناره گرفت و در نعمتهاى جاويدان آن سراى راغب و شوقمند گرديد و كوشش خود را براى آن بكار برد و مراقب مرگ بود، و زندگى با مردم ستمكار را بد دانست و خوش نداشت، بآنچه در دنيا است با ديده روشن و تيزبين نگريست و آشوبهاى تازه و بدعتهاى گمراهكننده و ستم پادشاهان ستم پيشه را با ديده خود ببيند. راستى كه بجان خودم سوگند شما امور گذشته را در روزهاى پيشين كه از آشوبها انباشته بوده و شيفته بدان بودند پشت سر گذاشتهايد و ميتوانيد از آنها راهبر شويد بر دورى گزيدن از گمراهان و بدعتگزاران و ستم پيشهگان و فسادكنندگان در زمين بناحق، پس از خدا كمك جوئيد و باز گرديد بسوى طاعت خدا و پيروى آن كس كه به پيروى سزاوارتر است از اينان كه پيروى شوند و مورد اطاعت قرار گيرند. حذر كنيد، پيش از پشيماني و حسرت و ورود بر خدا و توقف در پيشگاه او، و بخدا سوگند كوچ نكنند هيچ قوم و ملتى از نافرمانى خدا مگر بسوى عذابش و هرگز مقدم نداشتند هيچ قومى دنيا را بر آخرت جز آنكه ببازگشتگاه و سر منزل بدى دچار گشتند، و خداشناسى و عمل (بدستورات خدا) جز دو رفيق قرين و همدم نيستند، پس هر كه خدا را بشناسد از او بترسد و همان ترس او را بعمل كردن بطاعت حق وادارد و براستى دانشمندان و پيروانشان كسانى هستند كه خدا را شناختند و براى او كار كردند و بدو روى كردند و همانا خدا فرموده: «جز اين نيست كه از بندگان خدا تنها دانايان از او بيم دارند» (سوره فاطر آيه ۲۸). پس چيزى را از آنچه در اين دنيا است بوسيله نافرمانى خدا نخواهيد، و در اين جهان بطاعت خدا مشغول و سرگرم شويد و روزهاى آن را غنيمت شماريد و بدان چه نجات شما از عذاب خدا فرداى قيامت در در آنست كوشش شتاب كنيد، زيرا اين روش باز خواستش كمتر و بعذرخواهى نزديكتر و براى نجات يافتن اميدبخش است. پس فرمان خدا و اطاعت كسى را كه خدا اطاعتش را واجب فرموده پيشاپيش همه كارها قرار دهيد، و دستوراتى را كه از جانب سركشان بر شما وارد شود بخاطر دنياى شكوفان پيشاپيش دستور خدا و اطاعت او و اطاعت فرمانداران خود قرار ندهيد. بدانيد كه شما همگى بندگان خدائيد و ما هم با شما (و بهمراه شمائيم) كه حكومت كند بر ما و شما در فرداى قيامت آقا و بزرگى حاكم، و او است بازدارنده و پرسشكننده از شما، پس آماده كنيد پاسخ (خود) را پيش از بازداشت و پرسش و ورود بر پروردگار جهانيان كه در آن روز هيچ كس سخن نكند جز به اذن او، و بدانيد كه خدا در آن روز تصديق نكند دروغگوئى را و تكذيب نكند راستگوئى را و عذر بجائى را رد نكند و كسى كه (واقعا) عذرى ندارد معذورش نسازد، او بر آفريدگان خود بوسيله پيامبران و اوصياء پس از پيمبران حجت دارد، پس اى بندگان خدا، از خدا بترسيد و باصلاح خود و به فرمانبردارى كسى كه خدا را در اطاعت او دوست داريد روآريد، شايد شخص پشيمانى در آخرت پيدا شود كه از كوتاهيهائى كه از كارهاى خدا در دنيا كرده است و حقوقى كه از خدا ضايع كرده پشيمان گردد، و از خدا آمرزش بخواهيد و بدرگاهش توبه كنيد كه او توبه را ميپذيرد و از گناهان درگذرد و هر آنچه ميكنيد ميداند. مبادا با گناهكاران همنشينى كنيد و بستمكاران كمك دهيد و با بزهكاران نزديك شويد، از فتنه ايشان حذر كنيد و از حدود و ناحيه آنان دورى كنيد، و بدانيد كه هر كس با دوستان خدا مخالفت كند و بجز دين خدا بدين ديگرى ديندار شود و بدستور خود جز دستور ولى خدا از روى خودسرى رفتار كند در آتش سوزانى درافتد كه ميخورد بدنهائى را كه روانهايش از آنها دور گشته و بدبختى بر آنها چيره شده، اينان (گرچه در دنيا بصورت زندهاند ولى) مردگانى هستند كه حرارت آتش را درك نكنند و اگر (براستى) زنده بودند درد حرارت آتش را درك ميكردند، پند گيريد اى بينايان و ستايش كنيد خداى را كه شما را راهنمائى كرده، و بدانيد كه شما از تحت قدرت خدا به پناه قدرت ديگرى نتوانيد رفت، و خدا و رسولش كردار شما را مىبينند و سپس بسوى خدا بازگرديد، پس سودمند گرديد به پند و موعظه، و بآداب و روشهاى شايستگان مؤدب گرديد.
حميدرضا آژير, بهشت كافى - ترجمه روضه كافى, ۴۳
محمّد بن يحيى از احمد بن محمّد بن عيسى؛ و على بن ابراهيم از پدرش؛ همه از حسن بن محبوب، از مالك بن عطيّه روايت كردهاند از ابو حمزه كه گفت: نشنيدم كسى از على بن الحسين عليه السّلام زاهدتر باشد جز آنچه در باره زهد علىّ بن ابى طالب به من رسيده است. ابو حمزه مىگويد: چون امام على بن الحسين عليه السّلام پيرامون زهد سخن مىگفت و پند مىداد هر كه را در حضورش بود مىگرياند. ابو حمزه مىگويد: دفترى خواندم كه در آن گفتارى پيرامون زهد از قول على بن الحسين عليه السّلام وارد شده بود و من آنچه را در آن بود نوشتم و خدمت امام عليه السّلام رسيدم و آنچه را در آن بود به ايشان عرضه كردم، امام عليه السّلام آن را شناخت و درست دانست و در آن چنين آمده است: به نام خداوند بخشاينده مهربان، خداوند در نيرنگ ستمكاران و تجاوز حسودان و يورش زورگويان براى ما و شما كافى است. اى مؤمنان! طاغوتها و پيروان دنيا مدار و دنيا طلب ايشان كه پيوسته بر كالاى پوسيده و پست و زودگذر آن دل بستهاند شما را نفريبند. از آنچه خدايتان بر حذر داشته بر حذر باشيد و از آنچه بر كنارتان داشته بر كنار، و به اين دنيا چونان سراى ماندنى و وطنى پيوسته روى مىآوريد، بخدا سوگند از خود اين جهان براى شما آگاهى و رهنمودى است درگذشت روزگاران و دگرگون شدن آن و دريده خويى آن و به بازى گرفته شدن دنيامداران از سوى دنيا. اين جهان است كه گمنام را بلندى بخشد و سروران را فرو مايگى دهد و اقوامى را فردا روز به آتش كشاند، پس در اين پندى است، و آزمونى و هشداردهنداى براى هر هشيارى. امورى كه در شبانه روز به شما مىرسد و بدعتهاى تازه و روشهاى بناحق، ناگواريهاى روزگار و هراس از سلاطين و وسوسههاى شيطانى، دلها را از آگاهى و از وجود هدايت و شناخت رهبران حق غافل مىسازد، مگر اندكى از آنها كه خدا نگاهشان داشته است. هيچ كس گردش روزگاران و زير و رو شدن اوضاع آن و بالاخره زيان فريفته شدن بدان را نمىشناسد مگر كسى كه خدايش او را حفظ كرده است و به راه رشد گام نهاده است و راه معتدل را پيموده است و در اين راه از زهد يارى جسته است، و بارها انديشيده و با صبر پند گرفته است و خويش را باز داشته است و از خرّمى گذراى دنيا چشم پوشيده است و از لذّات آن كنار گرفته است و به نعمتهاى ماندگار آخرت دل سپرده است و در راه به دست آوردن آن كوشيده و مراقب رسيدن مرگ بوده است و زندگى با مردم ستمگر را ناگوار يافته است. او بر آنچه در اين دنياست با نگاه روشن تيز مىنگرد و به فتنههاى تازه و بدعتهاى گمراهى و ستم سلاطين ستمگر چشم دارد. بجان خودم سوگند شما در روزگاران گذشته آنقدر فتنه و هرج و مرج را پشت سر نهادهايد كه بتوانيد در پرتو آن به دورى كردن از گمراهان و بدعتگذاران و متجاوزان و فاسدان زمين ره بجوييد، پس از خدا يارى طلبيد و به طاعت خدا و طاعت كسانى كه به طاعت سزاوارترند از طاعت كسى كه پيروى او شده، پس از او اطاعت شده است، باز گرديد. پرهيز پرهيز پيش از پشيمانى و حسرت و حضور در درگاه الهى، بخدا سوگند هرگز مردمى از منزلگاه گناه و نافرمانى بيرون نروند مگر به سوى عذاب الهى، و هرگز مردمى دنيا را بر آخرت برنگزيدند، جز آنكه سرنوشتى وخيم يافتند. خداشناسى و كردار نيك دو يار همراهند، هر كه خدا را شناسد از او بهراسد و ترسش او را به فرمانبرى از خدا وادارد، و همانا دانشمندان و پيروان ايشان كسانى هستند كه خدا را شناختند و براى او كار كردند و به سوى او رحمت يافتند، و خداوند مىفرمايد: إِنَّما يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ «۱». پس چيزى را در اين دنيا با معصيت خدا نخواهيد و در آن به طاعت الهى بپردازيد و روزهاى آن را غنيمت شمريد و به سوى آن بكوشيد كه فردا شما را از عذاب الهى نجات بخشد، چه، اين شيوه مؤاخذه كمترى دارد و به عذر خواهى نزديكتر و براى نجات اميد بخشتر است. پس دستور الهى و فرمانبرى از كسانى را كه خداوند طاعت از ايشان را واجب كرده بر همه چيز پيش بداريد، و امورى را كه از سوى سركشان به سبب دنياى خرّم آنها به شما مىرسد بر طاعت خدا و صاحب الامر خود مقدم مداريد. بدانيد كه شما بندگان خداييد و ما نيز به همراه شما، و بر ما و شما اربابى حكم مىراند كه حاكم فرداست و او شما را بازداشت مىكند و از شما باز مىپرسد، و بايد آماده پاسخ شويد پيش از بازداشت و پرسش و عرضه بر پروردگار جهانيان در روزى كه جز به اذن او كسى دم نتواند زد. و بدانيد كه خداوند در آن هنگام نه كاذبى را تصديق كند و نه صادقى را تكذيب، و پوزش انسان سزاوار را رد ننمايد و عذر شخص غير معذور را نپذيرد. او با __________________________________________________
(۱) «از بندگان خدا تنها دانايانند كه از او مىترسند» (سوره فاطر/ آيه ۲۸).
پيامبران و اوصياء پس از ايشان بر همه خلايقش حجّت دارد، پس اى بندگان خدا تقواى خدا در پيش گيريد و به بهبود خويش كمر بنديد و از كسانى فرمان بريد كه در طاعت الهى با او دوست شدهايد. شايد انسانى، پشيمانى كشد از آنچه ديروز در باره خدا كوتاهى كرده، و حقوق خدا را ضايع ساخته است، و از خدا آمرزش بطلبيد و بدو باز گرديد، چه، اوست كه توبه را مىپذيرد و از گناه درمىگذرد و مىداند شما چه مىكنيد. مبادا با گناهكاران همنشينى كنيد و به ستمگران يارى رسانيد و با تبهكاران همسايه گرديد. از فتنه و فريب آنان بر حذر باشيد و از عرصه ايشان به دور. و بدانيد هر كه با اولياء خدا مخالفت ورزد و جز دين خدا آيينى پذيرد و خودكامى ورزد در برابر فرمان امام بر حق، در آتش سوزانى باشد كه پيكرهاى بىجان را مىبلعد، پيكرهايى كه بدبختى بر آنان چيره شده. پس آنان مردگانى باشند كه سوزش آتش را نيابند، و اگر زنده بودند دردناكى سوز آن را احساس مىكردند. اى ديدهوران! پند گيريد و خدا را سپاس نهيد به سبب هدايت كردن شما، و بدانيد كه شما از قدرت الهى به قدرتى ديگر منتقل نمىشويد، و بتحقيق كه خدا و رسولش اعمال شما را مىبينند و به سوى آنها برانگيخته مىشويد، پس از پند سود گيريد و به آداب نيكان ادب پذيريد.