روایت:الکافی جلد ۸ ش ۱۷۳
آدرس: الكافي، جلد ۸، كِتَابُ الرَّوْضَة
محمد بن يحيي عن احمد بن محمد عن علي بن النعمان عن ابن مسكان عن الحسن الصيقل قال سمعت ابا عبد الله ع يقول :
الکافی جلد ۸ ش ۱۷۲ | حدیث | الکافی جلد ۸ ش ۱۷۴ | |||||||||||||
|
ترجمه
هاشم رسولى محلاتى, الروضة من الكافی جلد ۱ ترجمه رسولى محلاتى, ۲۳۹
حسن صيقل گويد: شنيدم از امام صادق عليه السّلام كه ميفرمود: دوست على عليه السّلام كسى است كه جز مال حلال نخورد، زيرا خود (على عليه السّلام) اين طور بود، و دوست عثمان هم كسى است كه باكى ندارد حلال بخورد يا حرام زيرا خود او (يعنى عثمان) چنان بود. سپس بسخن خود در باره على عليه السّلام برگشته فرمود: هان! سوگند بدان كه جان على را گرفت او چيزى از مال حرام دنيا نخورد چه كم و چه زياد تا وقتى كه از اين دنيا رفت، و هيچ گاه اتفاق نيفتاد كه دو كار برايش پيش آمد كند كه هر دوى آنها اطاعت و فرمانبردارى خدا باشد جز آنكه هر كدام انجامش بر بدن او سختتر بود آن را انتخاب ميفرمود، و هيچ گاه پيش آمد ناگوار و سختى براى رسول خدا (ص) اتفاق نيفتاد جز آنكه على عليه السّلام را براى سر و صورت دادن آن ميفرستاد بخاطر آن اعتماد و وثوقى كه باو داشت، و پس از رسول خدا (ص) احدى از اين امت طاقت انجام كار رسول خدا (ص) را جز او نداشت، و هنگام عبادت و كار (هاى ديگر) همچون مردى كار ميكرد كه گويا ببهشت و دوزخ مىنگرد (و آن دو را جلوى چشم خود مىبيند)، و همانا آن جناب از مال خالص خود هزار برده (خريد و) آزاد كرد و پول همه آنها را از دسترنج خود و عرق جبينش تهيه كرده بود، و تمام را بخاطر خداى عز و جل (و خوشنودى او) و نجات يافتن از آتش دوزخ انجام داد، و خوراكش جز سركه و زيتون نبود، و شيرينى او تنها همان خرما بود آنهم اگر بدستش ميرسيد، و جامهاش كرباس بود، و هر گاه چيزى از آن جامه زياد مىآمد قيچى ميخواست و آن را قيچى ميكرد.
حميدرضا آژير, بهشت كافى - ترجمه روضه كافى, ۲۰۹
حسن صيقل مىگويد: از امام صادق عليه السّلام شنيدم كه مىفرمود: همانا دوست على عليه السّلام جز حلال نخورد، زيرا سرور و مولاى او چنين بود، و دوست عثمان پروايى ندارد كه حلال بخورد يا حرام، زيرا سرور او چنين بوده است. امام عليه السّلام به سخن پيرامون على عليه السّلام بازگشت و گفت: هان، سوگند به آنكه جان على را ستاند او از دنيا حرامى نخورد- چه كم و چه زياد- تا آن گاه كه از دنيا برفت، و هيچ گاه دو كار برايش پيش نيامد كه هر دو طاعت از خدا بود مگر آنكه همان را برمىگزيد كه بر تن او سختتر بود، و هرگز رويداد دشوارى براى پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم پيش نيامد مگر آنكه بر پايه اعتماد به على عليه السّلام او را در پى انجام آن كار مىفرستاد، و هيچ كس در ميان امّت، جز على عليه السّلام، توان انجام كارهاى پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم را نداشت، و او چنان عمل مىكرد كه گويى بهشت و دوزخ را مىبيند. او هزار بنده را از اصل مال خود آزاد كرد كه حاصل كدّ يمين و عرق جبين او بود، و آن را براى خشنودى خدا و رهايى از آتش انجام مىداد، و طعام او نبود مگر سركه و زيت، و شيرينى او همان خرمايى بود- اگر آن را مىيافت- و جامه كرباسى بر تن مىكرد و اگر بلند بود قيچى طلب مىكرد و افزوده آن را مىبريد.