روایت:الکافی جلد ۸ ش ۱۴۵

از الکتاب


آدرس: الكافي، جلد ۸، كِتَابُ الرَّوْضَة

علي بن ابراهيم عن ابيه عن ابن محبوب عن عبد الله بن سنان قال سمعت ابا عبد الله ع يقول :

كَانَتِ اِمْرَأَةٌ مِنَ‏ اَلْأَنْصَارِ تَوَدُّنَا أَهْلَ اَلْبَيْتِ‏ وَ تُكْثِرُ اَلتَّعَاهُدَ لَنَا وَ إِنَ‏ عُمَرَ بْنَ اَلْخَطَّابِ‏ لَقِيَهَا ذَاتَ يَوْمٍ وَ هِيَ تُرِيدُنَا فَقَالَ لَهَا أَيْنَ تَذْهَبِينَ يَا عَجُوزَ اَلْأَنْصَارِ فَقَالَتْ أَذْهَبُ إِلَى‏ آلِ مُحَمَّدٍ أُسَلِّمُ عَلَيْهِمْ وَ أُجَدِّدُ بِهِمْ عَهْداً وَ أَقْضِي حَقَّهُمْ فَقَالَ لَهَا عُمَرُ وَيْلَكِ لَيْسَ لَهُمُ اَلْيَوْمَ حَقٌّ عَلَيْكِ وَ لاَ عَلَيْنَا إِنَّمَا كَانَ لَهُمْ حَقٌّ عَلَى‏ عَهْدِ رَسُولِ اَللَّهِ ص‏ فَأَمَّا اَلْيَوْمَ فَلَيْسَ لَهُمْ حَقٌّ فَانْصَرِفِي فَانْصَرَفَتْ حَتَّى أَتَتْ‏ أُمَّ سَلَمَةَ فَقَالَتْ لَهَا أُمُّ سَلَمَةَ مَا ذَا أَبْطَأَ بِكِ عَنَّا فَقَالَتْ إِنِّي لَقِيتُ‏ عُمَرَ بْنَ اَلْخَطَّابِ‏ وَ أَخْبَرَتْهَا بِمَا قَالَتْ‏ لِعُمَرَ وَ مَا قَالَ لَهَا عُمَرُ فَقَالَتْ لَهَا أُمُّ سَلَمَةَ كَذَبَ لاَ يَزَالُ حَقُ‏ آلِ مُحَمَّدٍ ص‏ وَاجِباً عَلَى‏ اَلْمُسْلِمِينَ‏ إِلَى‏ يَوْمِ اَلْقِيَامَةِ


الکافی جلد ۸ ش ۱۴۴ حدیث الکافی جلد ۸ ش ۱۴۶
روایت شده از : امام جعفر صادق عليه السلام
کتاب : الکافی (ط - الاسلامیه) - جلد ۸
بخش : كتاب الروضة
عنوان : حدیث امام جعفر صادق (ع) در کتاب الكافي جلد ۸ كِتَابُ الرَّوْضَة‏‏‏ حَدِيثُ الَّذِي أَضَافَ رَسُولَ اللَّهِ ص بِالطَّائِف‏
موضوعات :

ترجمه

هاشم رسولى محلاتى, الروضة من الكافی جلد ۱ ترجمه رسولى محلاتى, ۲۲۹

عبد اللَّه بن سنان گويد: شنيدم از امام صادق عليه السّلام كه فرمود: زنى از انصار (مدينه) خاندان ما را دوست ميداشت و زياد بديدار آنها مى‏آمد، روزى عمر بن خطاب آن زن را كه بقصد ديدار خاندان ما ميرفت ديد و باو گفت: اى پيرزن انصارى بكجا ميروى؟ پاسخداد: بنزد آل محمد ميروم تا بر آنها سلام كنم و ديدارى با آنها تازه كنم و حقشان را (كه بگردنم دارند) ادا كنم! عمر بدان زن گفت: واى بر تو امروزه آنها حقى بگردن تو و بگردن ما ندارند، آنها فقط در زمان رسول خدا (ص) حقى داشتند ولى امروزه ديگر حقى ندارند! برگرد. آن زن برگشته و (پس از مدتى) بنزد ام سلمة رفت، ام سلمة از او پرسيد: چرا اين بار دير بخانه ما آمدى؟ گفت: من عمر را ديدم و گفتگوى خود را با عمر و سخن عمر را به أم سلمه گزارش داد، ام سلمة گفت: دروغ گفته است، هميشه حق آل محمد (ص) بر گردن مسلمين واجب است تا روز قيامت.

حميدرضا آژير, بهشت كافى - ترجمه روضه كافى‏, ۲۰۰

عبد اللَّه بن سنان مى‏گويد: از امام صادق عليه السّلام شنيدم كه مى‏فرمود: زنى از انصار دوستدار ما اهل بيت بود و از ما فراوان احوالپرسى مى‏كرد. يك روز كه او قصد ديدار ما را داشت عمر بن خطّاب او را ديد و به او گفت: اى پيرزن انصارى كجا مى‏روى؟ او در پاسخ گفت: به سوى خاندان محمّد صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم مى‏روم تا بر ايشان سلام كنم و پيمان خود را با آنها از سر گيرم و حقّشان را به جا آورم. عمر به او گفت: واى بر تو، آنها امروز بر تو و ما حقّى ندارند، آنها به روزگار پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم حقّ داشتند، ولى امروز ديگر حقّى ندارند، پس باز گرد. آن زن بازگشت و نزد امّ سلمه رفت. امّ سلمه به او گفت: چرا دير آمدى. او در پاسخ گفت: در راه عمر بن خطّاب را ديدم، و آنچه را به عمر گفته بود و سخنان عمر را به آگاهى امّ سلمه رساند. امّ سلمه به او گفت: عمر دروغ گفته است، حقّ خاندان محمّد صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم تا روز قيامت همچنان واجب خواهد بود.


شرح

آیات مرتبط (بر اساس موضوع)

احادیث مرتبط (بر اساس موضوع)