روایت:الکافی جلد ۲ ش ۶۰۷
آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر
علي بن ابراهيم عن ابيه عن ابن ابي عمير عن منصور بن يونس عن ابي المامون الحارثي قال :
الکافی جلد ۲ ش ۶۰۶ | حدیث | الکافی جلد ۲ ش ۶۰۸ | |||||||||||||
|
ترجمه
کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۴, ۵۰۷
از ابى المأمون حارثى، گويد: به امام صادق (ع) گفتم: حق مؤمن بر مؤمن چيست؟ فرمود: به راستى از حق مؤمن بر مؤمن اين است كه او را از دل دوست دارد و با او در مال همراهى كند و به جاى او از خانوادهاش سرپرستى كند و بر كسى كه به او ستم كند او را يارى دهد و اگر بهره غنيمتى در مسلمانان دارد و خودش حاضر نيست بهره او را براى او دريافت كند و چون بميرد از قبر او زيارت كند و به او ستم نكند و او را گول نزند و به او خيانت نورزد و او را وانگذارد و او را دروغگو نشمارد و به او اف نگويد و اگر به او اف گويد ميان آنها دوستى و رابطه معنوى به جا نماند و هر گاه به او بگويد: تو دشمن منى، يكى از آنها كافر شود و هر گاه او را متهم سازد، ايمان در دلش آب گردد چنانچه نمك در آب
مصطفوى, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۳, ۲۴۹
ابو المأمون حارثى گويد: بامام صادق عليه السّلام عرضكردم: حق مؤمن بر مؤمن چيست؟ فرمود از جمله حق مؤمن بر مؤمن دوستى قلبى اوست و مواسات مالى و اينكه بجاى او از خانوادهاش سرپرستى كند، و عليه ستمگرش از او يارى كند و چون در ميان مسلمين نصيبى داشته و غائب باشد، نصيب او را برايش دريافت كند، و چون بميرد از گورش زيارت كند و باو ستم نكند و با او غش نكند و خيانت نورزد و رهايش نكند و تكذيبش ننمايد و باو اف نگويد و چون باو اف گويد: دوستى ميان آنها نباشد و چون باو گويد: تو دشمن منى يكى از آن دو كافر شود، و چون متهمش سازد ايمان در دلش آب شود، همچون نمك در آب.
محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۳, ۴۳۵
على بن ابراهيم، از پدرش، از ابنابىعمير، از منصور بن يونس، از ابوالمأمون حارثى روايت كرده است كه گفت: به خدمت امام جعفر صادق عليه السلام عرض كردم كه: حقّ مؤمن بر مؤمن چه چيز است؟ فرمود: «به درستى كه از جمله حقّ مؤمن بر مؤمن، آن است كه در دل خويش او را دوست دارد، و در مال خود با او مواسات و برابرى كند، و در اهل او جانشين او باشد، و او را بر آنكه بر او ستم كرده يارى دهد، و اگر غنيمتى در ميان مسلمانان باشد و او غائب باشد، بهره او را از برايش بگيرد، و چون بميرد، بر سر قبرش رود و او را زيارت كند، و آنكه بر او ستم نكند، و او را عيب نكند، و با او خيانت ننمايد و او را وا گذارد، و او را تكذيب نكند و به دروغ نسبت ندهد، و اف به او نگويد، و چون اف به او گويد، در ميانه ايشان دوستى نباشد. و چون به او بگويد كه تو دشمن منى، يكى از ايشان كافر شود. و چون بر او بهتان بندد، ايمان در دلش بگدازد، چنان كه نمك در آب مىگدازد».