روایت:الکافی جلد ۱ ش ۱۲۶۲
آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ الْحُجَّة
عده من اصحابنا عن احمد بن محمد عن ابن فضال عن ابن بكير عن زراره قال سمعت ابا جعفر ع يقول :
الکافی جلد ۱ ش ۱۲۶۱ | حدیث | الکافی جلد ۱ ش ۱۲۶۳ | |||||||||||||
|
ترجمه
کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۳, ۳۴۹
زراره گويد: از امام باقر (ع) شنيدم مىفرمود: على بن الحسين (ع) ماده شترى داشت كه بيست و دو بار با آن حج رفته بود و هرگز چوبى به او نزده بود، فرمود: پس از وفات آن حضرت بىاطلاع ما آمده بود، ما اطلاعى نداشتيم تا يكى از خدمتكاران يا غلامان به ما خبر دادند كه آن ماده شتر خود را به سر قبر على بن الحسين (ع) رسانيده و خوابيده و لوچه خود را در آورده و به قبر مىماليد و مىناليد، من گفتم: زود، زود به او برسيد و پيش از آنكه مخالفين بدانند يا آن را ببينند آن را بياوريد، فرمود: آن ماده شتر قبر را نديده بود.
مصطفوى, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۲, ۳۷۰
زراره گويد: شنيدم امام باقر عليه السلام ميفرمود: على بن الحسين عليهما السلام ماده شترى داشت كه ۲۲ سفر بر او بحج رفته بود و يك تازيانه باو نزده بود، پس از وفات آن حضرت، ما بىخبر بوديم كه ناگاه يكى از خدمتگزاران يا غلامان آمد و گفت: ماده شتر از خانه بيرون رفته و بر سر قبر على بن الحسين زانو زده، گردنش را بقبر ميمالد و مينالد، با وجود آنكه هنوز قبر را نديده بود، من گفتم: خود را باو رسانيد، خود را باو رسانيد، و پيش از آنكه مردم او را ببينند و آگاه شوند نزد منش آريد.
محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۲, ۶۰۵
چند نفر از اصحاب ما روايت كردهاند، از احمد بن محمد، از ابن فضّال، از ابن بُكير، از زراره كه گفت: شنيدم از امام محمد باقر عليه السلام كه مىفرمود: «حضرت على بن الحسين عليه السلام را ناقهاى بود كه بر آن بيست و دو حجّ به جا آورده بود و هرگز آن را يك تازيانه نزده بود». و حضرت باقر عليه السلام فرمود كه: «بعد از آنكه آن حضرت دفن شد، آن ناقه آمد و ما به آن خبردار نشديم، مگر در حالى كه بعضى از خدمتكاران ما، يا بعضى از مواليان به نزد من آمد و گفت كه: ناقه بيرون آمد و آمد بر سر قبر على بن الحسين عليه السلام و بر روى آن خوابيد و سينه و پيش گردن خود را به قبر ماليد و ناله و فرياد مىكرد. من دو مرتبه گفتم كه: آن ناقه را در يابيد و آن را به نزد من آوريد پيش از آنكه مخالفان به آن ناقه و آنچه كرده، عالِم شوند» (يا آنكه خليفه آن را برگرداند). و فرمود كه: «ناقه، پيش از آن، قبر آن حضرت را نديده بود».