المزمل ٨

از الکتاب
کپی متن آیه
وَ اذْکُرِ اسْمَ‌ رَبِّکَ‌ وَ تَبَتَّلْ‌ إِلَيْهِ‌ تَبْتِيلاً

ترجمه

و نام پروردگارت را یاد کن و تنها به او دل ببند!

و نام پروردگار خود را ياد كن و [از همه‌] بريده يكسره به سوى او روى آور
و نام پروردگار خود را ياد كن و تنها به او بپرداز.
و (دایم در شب و روز) نام خدا را یاد کن و به کلی از غیر او علاقه ببر و به او پرداز.
نام پروردگارت را [به زبان حال و قال] یاد کن [و از غیر او قطع امید نما] و فقط دل بر او بند.
و نام پروردگارت را ياد كن و از همه ببر و به او بپيوند:
و نام پروردگارت را یاد کن و از همه گسسته و با او پیوسته شو
و نام پروردگارت را ياد كن و از همه بريده شو و يكسره روى دل بدو آر،
نام پروردگارت را بِبَر، و از همه چیز بِبُر و بدو بپیوند (و در دلهای شب به نیایش و پرستش او بپرداز).
و نام پروردگار خود را یاد کن و فراسویش (آن گونه) انقطاعی یاب که (دیگران را نیز سویش) منقطع سازی.
و یاد کن نام پروردگار خویش را و به سویش گرای گرائیدنی‌

So remember the Name of your Lord, and devote yourself to Him wholeheartedly.
ترتیل:
ترجمه:
المزمل ٧ آیه ٨ المزمل ٩
سوره : سوره المزمل
نزول : ٤ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٨
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«أذْکُرِ اسْمَ رَبِّکَ»: نام پروردگارت را ببر و به یاد او باش. ذکر خدا بکن. «تَبَتَّلْ»: کناره‌گیری کن. مراد دوری از مردم و با تمام وجود متوجّه خدا شدن و در خلوت شبها به عبادت پرداختن است.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


إِنَّ ناشِئَةَ اللَّيْلِ هِيَ أَشَدُّ وَطْئاً وَ أَقْوَمُ قِيلًا «6» إِنَّ لَكَ فِي النَّهارِ سَبْحاً طَوِيلًا «7» وَ اذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ وَ تَبَتَّلْ إِلَيْهِ تَبْتِيلًا «8» رَبُّ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ فَاتَّخِذْهُ وَكِيلًا «9»

همانا برخاستن در شب (براى عبادت) پايدارتر پابرجاتر و گفتار آن استوارتر است. همانا تو در روز حركت و تلاشى طولانى دارى (و كمتر به عبادت مى‌رسى) و نام پروردگارت را ياد كن و تنها به سوى او منقطع شو. او كه پروردگار مشرق و مغرب است، معبودى جز او نيست، پس او را وكيل خود ساز.


«1». مدّثر، 2.

جلد 10 - صفحه 267

نکته ها

مراد از «ناشِئَةَ اللَّيْلِ» «برخاستن از خواب» است، چنانكه در روايتى از امام باقر و امام صادق عليهما السلام مى‌خوانيم: مراد از «ناشِئَةَ اللَّيْلِ» قيام براى نماز شب است. «1»

«وَطْئاً» به معناى زير پا گذاشتن و قدم نهادن بر چيزى است و در آيه به معناى قدم گذاشتن در راه عبادت است. امام صادق عليه السلام در تفسير «أَشَدُّ وَطْئاً» فرمود: منظور برخاستن از رختخواب است در حالى كه جز خداوند را اراده نكرده باشد. «2»

«تَبَتَّلْ» به معناى بريدن از هواى نفس و توجه كردن به خداوند است.

امام باقر عليه السلام فرمودند: مراد از «تَبَتَّلْ» بالا بردن دست ها در هنگام تكبير نماز است، و امام صادق عليه السلام فرمود: «تَبَتَّلْ»، حالت خضوع و خشوع به هنگام دعا در درگاه الهى است. «3»

نماز شب در روايات‌

پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: بهترين شما كسى است كه كلامش نيكو باشد، گرسنگان را سير كند و به هنگامى كه مردم در خوابند، نماز شب بخواند. «4»

آن حضرت سه بار به على بن ابيطالب فرمود: بر تو باد به نماز شب. «عليك بصلاة الليل، عليك بصلاة الليل، عليك بصلاة الليل» «5»

امام صادق عليه السلام فرمود: شرافت مؤمن به نماز شب است و در روايتى ديگر فرمود: زينت و افتخار مؤمن به خواندن نماز شب است. «6»

شخصى به حضرت على عليه السلام گفت: من از توفيق خواندن نماز شب محروم شده‌ام! امام عليه السلام فرمود: «قَيَّدتك ذنوبك» گناهانت تو را بازداشته است. «7»

خداوند به حضرت موسى عليه السلام خطاب كرد: اى موسى، دروغ مى‌گويد كسى كه خيال مى‌كند مرا دوست دارد ولى هنگامى كه شب فرا رسد، به جاى گفتگو با من، به خواب مى‌رود. «8»


«1». تفسير مجمع البيان.

«2». كافى، ج 3، ص 446.

«3». تفسير نورالثقلين.

«4». بحارالانوار، ج 87، ص 142.

«5». وسائل‌الشيعه، ج 5، ص 268.

«6». بحارالانوار، ج 87، ص 140.

«7». بحارالانوار، ج 80، ص 128.

«8». اعلام الدين ديلمى، ص 263.

جلد 10 - صفحه 268

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود: دو ركعت نماز در دل شب، از دنيا و آنچه در آن است نزد من محبوب‌تر است. «1»

در روايات از نماز شب به عنوان عامل زياد شدن رزق، اداى دين، رفع همّ و غمّ و جلاى چشم ياد شده است. «2»

براساس روايات، نماز شب، سبب بخشش گناهان روز مى‌شود. «3»

همچنين، نماز شب، سبب سلامتى بدن و دريافت رحمت الهى شمرده شده است. «4»

خداوند در قرآن پاداش بعضى از اعمال را بيان فرموده است ولى در مورد نماز شب مى‌فرمايد: هيچ كس نمى‌داند كه خداوند چه چيزى براى او ذخيره كرده است: «فلا تعلم نفس ما اخفى لهم ...» «5»

پیام ها

1- در عبادت، عنصر زمان مؤثر است. «ناشِئَةَ اللَّيْلِ»

2- بعضى از فيوضات و بركات، از شب نشأت و ريشه مى‌گيرد. «ناشِئَةَ اللَّيْلِ»

3- تاريكى شب، زمينه بهترى براى عبادت بى‌ريا و همراه با خضوع و خشوع فراهم مى‌كند. «ناشِئَةَ اللَّيْلِ»

4- عبادت شبانه تأثير ماندگارترى در روح دارد. «أَشَدُّ وَطْئاً»

5- نمازشب، عامل ثبات‌قدم و تقويت عقيده مؤمن مى‌شود. «أَشَدُّ وَطْئاً وَ أَقْوَمُ قِيلًا»

6- حتّى پيامبر، به ياد خدا و نيايش با او محتاج است. «اذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ وَ تَبَتَّلْ إِلَيْهِ»

7- موفقيّت در روز، نيازمند كسب قوّت در نيايش‌هاى شبانه است. قُمِ اللَّيْلَ‌ ... إِنَّ لَكَ فِي النَّهارِ سَبْحاً طَوِيلًا


«1». علل الشرايع، ص 363.

«2». سفينةالبحار، ج 2، ص 46.

«3». فروع‌كافى، ج 3، ص 366.

«4». بحار ج 84، ص 144.

«5». سجده، 17.

جلد 10 - صفحه 269

8- ربوبيّت خداوند اقتضا دارد كه همواره به ياد او باشيم. «وَ اذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ»

9- در دستيابى به كمالات، بالاترين درجه را مدّ نظر قرار دهيد. «تَبَتَّلْ إِلَيْهِ تَبْتِيلًا»

10- عبادت شبانه و ذكر روزانه، مقدّمه‌اى براى انقطاع كامل به سوى خداوند است. «تَبَتَّلْ إِلَيْهِ تَبْتِيلًا»

11- ربوبيّت خداوند نسبت به مشرق و مغرب، دليل يكتايى او و لزوم توكّل بر او است. «رَبُّ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ فَاتَّخِذْهُ وَكِيلًا»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ اذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ وَ تَبَتَّلْ إِلَيْهِ تَبْتِيلاً «8»

وَ اذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ‌: و ياد كن نام پروردگار خود را و به اسماى حسنى او را بخوان، و در شب و روز مداومت نما به تسبيح و تهليل و تحميد و نماز و قرائت و دراست علم و غير آن از اقسام طاعات. اين دليل است بر جواز دعا در جميع حالات در نماز و غير آن براى دين و دنيا و براى جميع مؤمنين و مؤمنات. وَ تَبَتَّلْ إِلَيْهِ تَبْتِيلًا: و منقطع شو از جميع خلقان و توجه كن به سوى خدا به طاعت و عبادت انقطاعى كامل، يعنى نفس خود را از انديشه ما سوى مجرد ساز و بالكليه به وجهه قلب، متوجه به او نما. از حضرت باقر و صادق عليهما السّلام: مراد تبتيل در اينجا برداشتن دست است در نماز كه قنوت باشد.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌

يا أَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ «1» قُمِ اللَّيْلَ إِلاَّ قَلِيلاً «2» نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَلِيلاً «3» أَوْ زِدْ عَلَيْهِ وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلاً «4»

إِنَّا سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلاً ثَقِيلاً «5» إِنَّ ناشِئَةَ اللَّيْلِ هِيَ أَشَدُّ وَطْئاً وَ أَقْوَمُ قِيلاً «6» إِنَّ لَكَ فِي النَّهارِ سَبْحاً طَوِيلاً «7» وَ اذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ وَ تَبَتَّلْ إِلَيْهِ تَبْتِيلاً «8» رَبُّ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ فَاتَّخِذْهُ وَكِيلاً «9»

وَ اصْبِرْ عَلى‌ ما يَقُولُونَ وَ اهْجُرْهُمْ هَجْراً جَمِيلاً «10»

ترجمه‌

اى جامه بر خود پيچيده‌

برخيز در شب مگر اندكى‌

كه نصفش باشد يا كم كن از آن اندكى‌

يا بيفزا بر آن و شمرده بخوان قرآن را شمرده خواندنى‌

همانا ما زود است كه نازل سازيم بر تو سخنى گران را

همانا عبادت ناشى از بيدارى شب آن زحمتش زيادتر و راست و درست‌تر است در گفتار

همانا براى تو در روز فراغتى طولانى است‌

و ياد كن نام پروردگارت را و منقطع شو از خلق بسوى او منقطع شدنى‌

پروردگار مشرق و مغرب نيست معبودى جز او پس بگير او را كار ساز

و صبر كن بر آنچه ميگويند و دورى گزين از آنها دورى گزيدنى نيكو.

تفسير

قمّى ره نقل نموده كه خطاب به پيغمبر اكرم است كه جامه خود را بخود مى‌پيچيد و ميخوابيد و اصل مزّمّل متزمّل است تاء قلب بزاء و در زاء ادغام شده و گفته شده اين در ابتداء بعثت بوده كه هنوز آنحضرت ابلاغ وحى نفرموده بود و بعدا مخاطب بيا ايّها النّبى و الرّسول گرديد و بعد از خطاب خداوند او را امر فرموده به برخاستن از خواب براى تهجّد و نماز شب و قرائت قرآن و عبادت خدا و مناجات با قاضى الحاجات و امثال آن مگر در مقدار كمى از شب بر حسب آنچه‌


جلد 5 صفحه 293

معتاد است در ميان مردم كه شب را بيشتر بخواب ميگذرانند و آن نيمى از شب است يا قدرى از نيم كمتر يا قدرى از آن زيادتر كه حق دارد بخوابد چنانچه در مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه مراد از قليل نصف است كه ميتواند كم كند از قليل قليل را يا زياد كند بر قليل قليل را و قمّى ره هم قريب به اين معنى را نقل نموده و بنابر اين نصف بدل قليل است نه ليل كه بعضى از مفسّرين گفته‌اند و نيز امر فرموده كه آنحضرت قرآن را ملايم و شمرده و خوب و دلنشين با صوت حزين و مراعات تزيين و تحسين قرائت فرمايد چنانچه در تفسير اين جمله از امير المؤمنين عليه السّلام نقل شده كه مراد آنستكه واضح و مبيّن كن آنرا و شتاب منما در آن مانند شتاب نمودن در خواندن شعر و جدا از يكديگر ادا ننما كلمات را كه نتوان جمع آورى نمود مانند شنى كه پراكنده شده و نيز از آنحضرت نقل شده كه مراد از ترتيل حفظ وقوف و اداء حروف است و بقيّه خصوصيّات كه اجمالا بآن اشاره شد مستفاد از روايات متعدّده از ائمه اطهار است و فرموده ما در آتيه نزديكى القاء ميكنيم بتو سخن سنگين متين و محكم رزينى را كه وحى الهى باشد چون آنحضرت در حين نزول وحى حالش تغيير ميكرد بطوريكه عرق ميفرمود و از امير المؤمنين عليه السّلام نقل شده كه وقتى سوره مائده بر حضرت نازل شد سوار بر استرى بود و بدن مباركش سنگين شد بطوريكه آنحيوان از رفتار باز ماند و نزديك شد شكمش بزمين برسد و قمّى ره قولا ثقيلا را بقيام در شب و آيه بعد تفسير فرموده و بعضى گفته‌اند مراد قرآن است و سنگينى آن باعتبار اشتمالش بر تكاليف است كه بر مكلّفين سنگين است و در هر حال فرموده همانا نفسى كه قائم و ناشى ميشود از خوابگاه خود در نيمه شب براى عبادت خدا بيشتر در فشار و سختى است يا ثابت قدمتر است و قولش راست و درست‌تر است يا عبادت ناشى از عابد در نيمه شب زحمتش زيادتر است يا موافقت چنين عابد و چنين عبادتى از جهت توافق قلب با لسان بيشتر است چون وطاء بكسر واو و مدّ نيز قرائت شده كه بمعناى موافقت است چون حضور قلب و خلوص نيّت و فراغت بال و آرامش خيال در آنوقت بيشتر است و باين معانى در روايات اشاره شده است و نيز ميفرمايد همانا براى تو اى‌


جلد 5 صفحه 294

پيغمبر در روز فراغت زياد بقدريكه بخوابى و بحوائج خود قيام نمائى هست چنانچه قمّى ره از امام باقر عليه السّلام نقل نموده و بعضى بعكس اينمعنى گفته‌اند مراد آنستكه مشاغل تو در روز زياد است بقدريكه بعبادت نميرسى چون سبح در هر دو معنى استعمال ميشود و از لغات اضداد است ولى در همان معناى فراغ شايعتر است و اهل بيت ادرى بما في البيت ميباشند و نيز فرموده نام خدا را بر زبان جارى كن و منقطع شو از هر چه جز او است و با او پيوند نما و در بعضى از آثار تبتّل بتضرّع و بلند نمودن دو دست در نماز و دعا و حركت دادن دو انگشت سبّابه تفسير شده چون پروردگار و مدبّر امور از مشرق تا مغرب او است و جز او خداوندى نيست و بايد در امور به او توكّل نمود و پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بايد صبر نمايد بر سخنان بيهوده قوم و نسبت‌هاى ناروائى كه باو ميدهند و دورى كند از آنها بخوبى بآنكه با آنان مدارا نمايد و آميزش ننمايد و دست از دعوت بر ندارد و انتقام از آنها را بخدا واگذار فرمايد.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ اذكُرِ اسم‌َ رَبِّك‌َ وَ تَبَتَّل‌ إِلَيه‌ِ تَبتِيلاً «8»

و ياد كن‌ اسم‌ پروردگار ‌خود‌ ‌را‌ و توجه‌ باو و انقطاع‌ ‌از‌ خلق‌ انقطاع‌ تامي‌.

وَ اذكُرِ اسم‌َ رَبِّك‌َ اسماء پروردگار بسيار ‌است‌ ‌خدا‌ ‌را‌ بهر اسمي‌ بخوانيد اجابت‌ ميفرمايد چنانچه‌ ميفرمايد: قُل‌ِ ادعُوا اللّه‌َ أَوِ ادعُوا الرَّحمن‌َ أَيًّا ما تَدعُوا فَلَه‌ُ الأَسماءُ الحُسني‌ اسراء آيه 110، و ميفرمايد: وَ لِلّه‌ِ الأَسماءُ الحُسني‌ فَادعُوه‌ُ بِها اعراف‌ آيه 179، و ‌در‌ اخبار داريم‌ ‌که‌ اسماء حسني‌ نود و نه‌ اسم‌ ‌است‌.

اقول‌: اسماء الهي‌ چهار قسم‌ ‌است‌: اسماء ذات‌: اللّه‌ حق‌ ‌هو‌، اللّه‌ اسم‌ ذات‌ مستجمع‌ جميع‌ كمالات‌، حق‌ اشاره‌ بمقام‌ واجب‌ الوجودي‌، ‌هو‌ اشاره‌ بمقام‌ غيب‌‌-‌ الغيوبي‌، اسماء صفات‌ كماليه‌ ‌که‌ عين‌ ذات‌ ‌است‌ علم‌ قدرت‌ حياة عالم‌ قادر حي‌ قديم‌ ازلي‌ ابدي‌ مريد مدرك‌ حكيم‌ سميع‌ بصير خبير و امثال‌ اينها. اسماء صفات‌ جماليه‌ افعال‌ الهي‌ خالق‌ رازق‌ محيي‌ مميت‌ معز مذل‌ مغني‌ مفقر مثيب‌ منتقم‌ معذب‌ عادل‌ و امثال‌ اينها. اسماء صفات‌ جلالية: سبوح‌ قدوس‌.

نه‌ مركب‌ ‌بود‌ و جسم‌ نه‌ مرئي‌ نه‌ محل‌

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 8)- بعد از دستور قیام عبادت شبانه و اشاره اجمالی به آثار عمیق آن به ذکر پنج دستور که مکمّل آن است پرداخته، می‌فرماید: «و نام پروردگارت را یاد کن» (و اذکر اسم ربک).

مسلم است منظور تنها ذکر نام نیست، بلکه توجه به معنی است چرا که یاد

ج5، ص315

لفظی مقدمه یاد قلبی است، و ذکر قلبی روح و جان را صفا می‌بخشد، و نهال معرفت و تقوا را در دل آبیاری می‌کند.

در دستور دوم می‌فرماید: «تنها به او دل ببند» و از غیر او قطع امید کن و خالصانه به عبادتش برخیز (و تبتل الیه تبتیلا).

«تبتل» آن است که انسان با تمام قلبش متوجه خدا گردد، و از ما سوی اللّه منقطع شود، و اعمالش را فقط به خاطر او به جا آورد و غرق در اخلاص گردد.

نکات آیه

۱ - ذکر و یاد کردن نام پروردگار، توصیه خداوند به پیامبر(ص) (و اذکر اسم ربّک)

۲ - لزوم ذکر و یادکردن پروردگار در ضمن تلاش گسترده روزانه (إنّ لک فى النهار سبحًا طویلاً . و اذکر اسم ربّک)

۳ - ربوبیت خداوند، مقتضى یادکردن نام او در همه احوال (و اذکر اسم ربّک)

۴ - توجّه کامل به پروردگار و انقطاع از غیر او، توصیه خداوند به پیامبر(ص) (و تبتّل إلیه تبتیلاً) «تبتّل» و «تبتیل» به معناى انقطاع از دنیا و ماسوى اللّه و توجّه به خداوند است (تاج العروس و قاموس المحیط).

۵ - پیامبر(ص)، موظّف بود تا در زندگى خود، خدامحورى و بریدن از غیر او را با تلاش گسترده روزانه همراه سازد. (إنّ لک فى النهار سبحًا طویلاً ... و تبتّل إلیه تبتیلاً)

۶ - خدامحورى، باید برنامه مؤمنان در تمامى لحظه هاى زندگى باشد. (و تبتّل إلیه تبتیلاً)

۷ - دین دارى، در عین زندگى خواهى و معنویت توأم با توسعه زندگى مادى، از توصیه هاى قرآن (إنّ لک فى النهار سبحًا طویلاً . و اذکر اسم ربّک و تبتّل إلیه تبتیلاً)

۸ - بایستگى توجّه کامل به خدا و انقطاع از دیگران، براى رهبران جامعه اسلامى و مبلغان دینى (و اذکر اسم ربّک و تبتّل إلیه تبتیلاً) مخاطب این آیات، شخص پیامبر(ص) است; ولى به اعتبار این که آن حضرت به عنوان رهبر و ابلاغ کننده پیام هاى الهى به مردم بود، مى توان درباره همه کسانى که داعیه دار رهبرى جامعه اسلامى و هدایت دینى اند، این مسأله را سرایت داد.

روایات و احادیث

۹ - «عن أبى عبداللّه(ع): ...قوله «و تبتّل إلیه تبتیلاً» قال: الدّعاء بأصبع واحدة تشیر بها...;[۱] از امام صادق(ع) درباره سخن خداوند: «و تبتّل إلیه تبتیلاً» روایت شده که فرمود: [مقصود] دعا کردن همراه با اشاره یک انگشت است...».

۱۰ - «عن أبى جعفر و أبى عبداللّه (علیهماالسلام) أنّ التبتّل هنا رفعُ الیدین فى الصلاة;[۲] از امام باقر و امام صادق(علیهماالسلام) روایت شده که «تبتّل» در این جا (در آیه «و تبتّل إلیه تبتیلاً») بالا بردن دست ها در نماز است».

۱۱ - «عن موسى بن جعفر(ع) قال: التبتّل أن تقلّب کفّیک فى الدّعاء إذا دعوت...;[۳] از امام کاظم(ع) روایت شده که فرمود: «تبتّل» آن است که هنگامى که دعا مى کنى، کف دست هایت را برگردانى».

موضوعات مرتبط

  • خدا: آثار ربوبیت خدا ۳; انقطاع از غیر خدا ۵، ۸; اهمیت انقطاع از غیر خدا ۴; توصیه هاى خدا ۱، ۴، ۷
  • دعا: آداب دعا ۹، ۱۱
  • دین: اهمیت انقطاع مبلغان دین ۸
  • دیندارى: اهمیت دیندارى ۷
  • ذکر: اهمیت تداوم ذکر خدا ۶; اهمیت ذکر خدا ۱، ۴، ۸; زمینه ذکر خدا ۳; وقت ذکر خدا ۲
  • رهبران دینى: اهمیت انقطاع رهبران دینى ۸
  • زندگى: روش زندگى ۷
  • کار: آداب کار ۲
  • مؤمنان: تکلیف مؤمنان ۶
  • محمد(ص): اشتغالات روزانه محمد(ص) ۵; تکلیف محمد(ص) ۵; توصیه به محمد(ص)۱، ۴; سیره محمد(ص) ۵
  • نماز: آداب نماز ۱۰

منابع

  1. کافى، ج ۲، ص ۴۷۹، ح ۱; نورالثقلین، ج ۵، ص ۴۴۹- ، ح ۲۲.
  2. مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۵۷۱; نورالثقلین، ج ۵- ، ص ۴۵۰، ح ۲۷.
  3. معانى الأخبار، ص ۳۷۰، ح ۲; نورالثقلین، ج ۵، ص ۴۴۹، ح ۲۱.