المائدة ١٥
کپی متن آیه |
---|
يَا أَهْلَ الْکِتَابِ قَدْ جَاءَکُمْ رَسُولُنَا يُبَيِّنُ لَکُمْ کَثِيراً مِمَّا کُنْتُمْ تُخْفُونَ مِنَ الْکِتَابِ وَ يَعْفُو عَنْ کَثِيرٍ قَدْ جَاءَکُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَ کِتَابٌ مُبِينٌ |
ترجمه
المائدة ١٤ | آیه ١٥ | المائدة ١٦ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«یَعْفُو»: چشمپوشی میکند. در رسمالخطّ قرآنی الف زائدی در آخر دارد. «نُورٌ»: مراد پیغمبر است که بصیرتها را روشن میسازد (نگا: نساء / یا مراد قرآن است و عطف (کِتَابٌ) بر (نُورٌ) عطفِ تفسیر است (نگا: تغابن / . «مُبِینٌ»: روشن. روشنگر. قرآن خود روشن است و روشنگر چیزهائی است که مردمان برای رسیدن به هدایت، بدانها نیازمندند.
نزول
محل نزول:
این آیه در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۱]
شأن نزول آیات ۱۵ و ۱۶:[۲]
عكرمة گويد: يهوديان نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم آمدند و از او درباره رجم (سنگساركردن) سؤال كردند، پيامبر فرمود: كداميك از شما به كتاب تورات اعلم و داناتر مى باشيد. آنان ابن صوريا را معرفى كردند، پيامبر ابن صوريا را به خدائى كه تورات را براى موسى فرستاد و او را با معجزات گوناگون به پيامبرى برگزيد، سوگند ياد داد و فرمود: كه حقيقت را از تورات بگويد. ابن صوريا گفت: هنگامى كه زنا در نزد ما زياد شده بود حكم او جز صد تازيانه و تراشيدن سر بيش نبود ولى خداوند سنگساركردن و رجم را در تورات معين فرمود سپس اين آيات بر رسول خدا صلی الله علیه و آله نازل گرديد.[۳]
شيخ بزرگوار ما اين موضوع را بدون ذكر شأن و نزول آورده است.
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
يا أَهْلَ الْكِتابِ قَدْ جاءَكُمْ رَسُولُنا يُبَيِّنُ لَكُمْ كَثِيراً مِمَّا كُنْتُمْ تُخْفُونَ مِنَ الْكِتابِ وَ يَعْفُوا عَنْ كَثِيرٍ قَدْ جاءَكُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَ كِتابٌ مُبِينٌ «15»
اى اهل كتاب! همانا پيامبر ما به سويتان آمد، در حالى كه بسيارى از آنچه را شما از كتاب (آسمانى) پنهان مىكرديد براى شما بيان مىكند و از بسيارى (خلافها يا حقايقى كه شما پنهان كردهايد و فعلًا نيازى به آنها نيست) درمىگذرد. قطعاً از سوى خداوند، نور و كتاب آشكار برايتان آمده است.
جلد 2 - صفحه 259
نکته ها
بيان مطالب كتمان شده، نشانهى علم غيب و يكى از راههاى شناخت پيامبر است. يُبَيِّنُ لَكُمْ ... تُخْفُونَ مِنَ الْكِتابِ «1»
پیام ها
1- اسلام، دينى جهانى است و همه اديان را به حقّ دعوت مىكند. «يا أَهْلَ الْكِتابِ قَدْ جاءَكُمْ رَسُولُنا»
2- در ارشاد ودعوت مردم، حتّى از اهلكتاب هم مأيوس نشويم. «يا أهل الكتاب»
3- جهان منهاى قرآن، تاريك است. «قَدْ جاءَكُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ»
4- برخى حقايق تورات و انجيل، كتمان شده است. «كَثِيراً مِمَّا كُنْتُمْ تُخْفُونَ»
5- از شيوههاى ارشاد، بيان مطالب به قدر ضرورت است. «وَ يَعْفُوا عَنْ كَثِيرٍ»
6- قرآن، بسيار با عظمت است. (كلمهى «نُورٌ» و «كِتابٌ»، به صورت نكره آمده كه نشانهى بزرگى وعظمت است.) «نُورٌ وَ كِتابٌ مُبِينٌ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
يا أَهْلَ الْكِتابِ قَدْ جاءَكُمْ رَسُولُنا يُبَيِّنُ لَكُمْ كَثِيراً مِمَّا كُنْتُمْ تُخْفُونَ مِنَ الْكِتابِ وَ يَعْفُوا عَنْ كَثِيرٍ قَدْ جاءَكُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَ كِتابٌ مُبِينٌ «15»
«1» سوره صفّ، آيه 14.
تفسير اثنا عشرى، ج3، ص: 45
چون حق تعالى ذكر احوال يهود و نصارى و بيان نقض عهد و ترك مأمورات را نمود، در عقب آن ايشان را دعوت فرمايد به ايمان به حضرت خاتم صلى اللّه عليه و آله و متذكر سازد به آنچه مخفى دارند از اسرار كتاب خود تا حجت باشد بر ايشان؛ و مىفرمايد:
يا أَهْلَ الْكِتابِ قَدْ جاءَكُمْ رَسُولُنا: اى اهل كتاب، از يهود و نصارى بتحقيق آمد شما را فرستاده ما، يعنى حضرت محمّد صلى اللّه عليه و آله.
فائدة- «النّداء فى القرآن على سبع مراتب: 1- نداء المدح- مثل قوله تعالى: يا ايّها الّذين امنوا، يا ايّها الرّسل. 2- نداء الذّمّ- مثل قوله تعالى: يا ايّها الّذين كفروا، يا ايّها الّذين هادوا. 3- نداء التّنبيه- مثل قوله تعالى: يا ايّها الانسان، يا ايّها النّاس. 4- نداء الاضافة- مثل قوله تعالى: يا عبادى. 5- نداء النّسبة- مثل قوله تعالى: يا بنى آدم، يا بنى اسرائيل. 6- نداء الاسم- مثل قوله تعالى: يا ابراهيم، يا داود. 7- نداء التّعبير- مثل قوله تعالى: يا أَهْلَ الْكِتابِ.» يُبَيِّنُ لَكُمْ كَثِيراً مِمَّا كُنْتُمْ تُخْفُونَ مِنَ الْكِتابِ: در حالتى كه واضح و روشن و ظاهر مىگرداند براى شما بسيارى از آنچه مىباشيد كه پنهان مىكنيد آن را از كتاب تورات، مانند نعت پيغمبر خاتم صلى اللّه عليه و آله و آيه رجم؛ و از انجيل چون بشارت عيسى عليه السّلام به آمدن ختمى مرتبت صلى اللّه عليه و آله و آيه رجم. وَ يَعْفُوا عَنْ كَثِيرٍ: و عفو مىنمايد بسيارى از مخفيات شما را و خبر نمىدهد به آن، زيرا هيچ دينى به آن وابسته نيست.
در منهج «1» نقل است: يهودى به آن حضرت گفت: كدام است آن كثير كه از آن عفو نمودى؟ حضرت از او اعراض فرمود. دوم و سوم نوبت مبالغه كرد. حضرت اعراض نمود. و قصد يهودى آن بود كه مناقضه از آن حضرت ظاهر گردد به ترك عفو. چون در جواب سؤال خود سه مرتبه جز اعراض مشاهده نكرد، به صدق آن
«1» منهج الصادقين، جلد 3، صفحه 199.
تفسير اثنا عشرى، ج3، ص: 46
حضرت متيقن شده فورا ايمان آورد. و بدانكه اظهار اسرار ايشان متضمن معجزه است، زيرا هيچكس بر اخفاى حكم رجم و نعت حضرت خاتم صلى اللّه عليه و آله مطلع نبود، پس حق تعالى رسول خود را بر آن مطلع فرمود تا معجزه و دليل باشد بر صدق نبوت او. يا معنى «يعفوا عن كثير» آنست كه پيغمبر صلى اللّه عليه و آله بسيارى از گناهان ايشان را عفو نمايد، مانند اخفاى حكم تورات و انجيل و ايشان را به اين جريمه عقوبت نمىكند.
قَدْ جاءَكُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ: بتحقيق آمد بسوى شما از جانب خدا، نورى كه دفع كننده ظلمت و ضلالت است. مراد قرآن است كه كاشف ظلمات شك و حيرت و كفر و ضلالت است. وَ كِتابٌ مُبِينٌ: و كتابى كه واضح الاعجاز و مبين الاحكام اسلام، و اختلاف لفظين به جهت اختلاف معنيين است. يا مراد به نور حضرت رسالت صلى اللّه عليه و آله كه مردمان به او مهتدى شوند، چنانچه به نور، راه مىيابند و حديث متواتر: اوّل ما خلق اللّه نورى «1». انا و علىّ من نور واحد «2»، انا كالشّمس و علىّ كالقمر «3» مصدق اين قول است.
تحقيق- در بحر الحقايق، وجه تسميه آن حضرت به «نور» آنست كه اول چيزى كه حق تعالى به نور كرم از ظلمتكده عدم به فضاى عالم وجود آورد، نور آن حضرت بود، بنا به حديث: اوّل ما خلق اللّه نورى و بعد عالم را براى ظهور او موجود گردانيد؛ بعبارة اخرى: علت غائى ممكنات وجود مقدس محمّدى صلى اللّه عليه و آله باشد كه: لولاك لما خلقت الافلاك.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
يا أَهْلَ الْكِتابِ قَدْ جاءَكُمْ رَسُولُنا يُبَيِّنُ لَكُمْ كَثِيراً مِمَّا كُنْتُمْ تُخْفُونَ مِنَ الْكِتابِ وَ يَعْفُوا عَنْ كَثِيرٍ قَدْ جاءَكُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَ كِتابٌ مُبِينٌ «15»
ترجمه
اى اهل كتاب بتحقيق آمد نزد شما پيغمبر ما بيان ميكند براى شما بسيارى را از آنچه بوديد كه پنهان ميداشتيد از كتاب و ميگذرد از بسيارى بتحقيق آمد براى شما از خدا نورى و كتاب روشنى.
جلد 2 صفحه 188
تفسير
آنچه را يهود و نصارى و ساير فرق از كتب سماوى محو يا تحريف نموده بودند بر دو قسم بود يك قسمت حقائقى بود كه بايد آشكار شود مانند اوصاف حضرت ختمى مرتبت و حكم زناء محصنه در تورية و اسم مبارك در انجيل و بشارت حضرت مسيح بظهور تبرئه كننده او و مادر گراميش از تهمت يهود و امثال اينها و قسمت ديگر احكامى بود كه موعد اقتضاء عمل بآنها گذشته بود و شريعت مطهره آنها را نسخ فرموده بود لذا بيان آنها لزومى نداشت بعلاوه موجب تشاجر و جدال و عناد ميشد اگر چه آنها در اين عمل هم مقصر بودند لكن صلاح در اخفاء سر و عفو و اغماض از اعمال آنها و پيشينيانشان بود چنانچه از روايت مجمع از حضرت باقر (ع) استفاده ميشود كه پس از بيان حضرت ختمى مرتبت حكم رجم مرد محصن و زن محصنه را كه در تورية بوده و تصديق ابن صوريا كه اعلم علماء يهود بود آنحضرت را و نزول آيه شريفه ابن صوريا استدعاء عاجزانه نمود كه حضرت رسول (ص) قسمت اخير را هم بيان فرمايد آنحضرت اعراض فرمود و ذكر نكرد معلوم ميشود صلاح نبود و گفتهاند مراد از نور پيغمبر (ص) و مراد بكتاب قرآن است يا مراد از هر دو قرآن است يا مراد از نور امير المؤمنين (ع) و ائمه اطهارند و بنظر حقير همه صحيح است و منافات ندارد چنانچه مكرر عرض شده است ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
يا أَهلَ الكِتابِ قَد جاءَكُم رَسُولُنا يُبَيِّنُ لَكُم كَثِيراً مِمّا كُنتُم تُخفُونَ مِنَ الكِتابِ وَ يَعفُوا عَن كَثِيرٍ قَد جاءَكُم مِنَ اللّهِ نُورٌ وَ كِتابٌ مُبِينٌ «15»
اي اهل كتاب از يهود و نصاري محققا آمد شما را پيغمبر ما که بيان ميكند براي شما بسيار از چيزهايي که بوديد شما مخفي ميكرديد و از بسياري هم صرف نظر ميكند بتحقيق آمد شما را از جانب خدا نور و كتاب ظاهر و آشكارا كننده يا أَهلَ الكِتابِ نفرمود كتابين تورات و انجيل براي اينكه شامل جميع كتب عهد قديم و جديد باشد که يهود و نصاري آنها را كتاب آسماني ميپندارند لذا بلفظ جنس آورده.
جلد 6 - صفحه 326
قَد جاءَكُم وجه اختصاص در بيان باهل كتاب با اينكه پيغمبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم مبعوث بر كفاه جن و انس بود براي رفع توهّم اهل كتاب است که نگويند پيغمبر بر بني اسمعيل بوده نه بر بني اسرائيل زيرا پيغمبر هر قومي بايد از همان قوم باشد.
رسولنا تعبير بمتكلم مع الغير براي اقسام وحي است که تارة بدون واسطه ملك است و اخري بواسطه.
يُبَيِّنُ لَكُم كَثِيراً مِمّا كُنتُم تُخفُونَ مِنَ الكِتابِ از احكامي که انبياء آوردند از نماز، زكاة، حج، صوم، جهاد و غير اينها و از بشاراتي که بآمدن پيغمبر اسلام بلكه اوصياء آن دادهاند که از روي عناد و عصبيت يا از روي هوي و هوس يا از روي جهالت و ضلالت مخفي كردند وَ يَعفُوا عَن كَثِيرٍ از احكام و قصص و اموري که يا در اينکه شريعت نسخ شده يا فائده در بيان آنها نبوده صرف نظر شد.
قَد جاءَكُم مِنَ اللّهِ نُورٌ وَ كِتابٌ مُبِينٌ ممكن است مراد از نور وجود مقدس پيغمبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم باشد چنانچه اطلاق نور بر آن حضرت و اوصياء او شده در زيارت جامعه
(خلقكم اللّه انوارا)
در وارث
(اشهد انك كنت نورا في الاصلاب الشامخة و الارحام المطهرة
و در حديث از خود آن حضرت است
اول ما خلق اللّه نوري
و غير اينها بلكه اطلاق نور بر خداوند هم ميشود اللّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الأَرضِ نور آيه 35، و در دعاي كميل
( يا نور يا قدوس
و معناي جامع نور که گفتند الفاظ موضوع هستند براي معاني عامه (الظاهر بذاته و المظهر لغيره) و بهمين مناسبت ممكن است مراد قرآن باشد و كتاب مبين صفة بعد از صفة است.
327
برگزیده تفسیر نمونه
نکات آیه
۱- دعوت خداوند از اهل کتاب براى پذیرش اسلام و ایمان به پیامبر (ص) (یاهل الکتب قد جاءکم رسولنا)
۲- پیامبر (ص)، فرستاده خداوند (قد جاءکم رسولنا)
۳- اهل کتاب (یهود و نصارا)، همواره بسیارى از حقایق تورات و انجیل را مخفى مى کردند. (مما کنتم تخفون من الکتب) با توجه به آیات پیشین، مراد از اهل کتاب هم یهودیان هستند و هم نصارا. بنابراین مقصود از «الکتب» تورات و انجیل خواهد بود.
۴- پیامبر (ص)، بیانگر بسیارى از حقایق مخفى شده از تورات و انجیل (رسولنا یبین لکم کثیراً مما کنتم تخفون)
۵- اطلاع پیامبر (ص) از حقایق کتب آسمانى گذشته (رسولنا یبین لکم کثیراً مما کنتم تخفون)
۶- بیان حقایق کتمان شده تورات و انجیل، نشانى بر حقانیت پیامبر (ص) (یبین لکم کثیراً مما کنتم تخفون من الکتب) جمله «یبین لکم» پس از «قد جاءکم رسولنا» اشاره به دلیل حقانیت رسول اکرم (ص) دارد. مؤید این معنا جمله «کنتم تخفون» است که دلالت بر مخفى نگاه داشتن حقایق در همه ادوار گذشته دارد.
۷- چشمپوشى پیامبر (ص)، از افشا و بیان حقایق مخفى شده توسط اهل کتاب (یبین لکم ... و یعفوا عن کثیر) برداشت فوق بر این مبناست که مراد از «کثیر»، به قرینه فراز پیشین، حقایق مخفى شده باشد. بنابراین عفو به معناى فاش نساختن و مسکوت گذاشتن است.
۸- چشمپوشى و گذشت پیامبر (ص) نسبت به بسیارى از خطاهاى اهل کتاب (و یعفوا عن کثیر) بر اساس این احتمال که مراد از «کثیر» به مناسبت معناى عفو (گذشت از خطا)، گناهان و لغزشهاى اهل کتاب باشد، نه حقایق مخفى شده.
۹- قرآن، روشن و روشنگر و بیان کننده حقایق است. (قد جاءکم من اللّه نور و کتب مبین) بنابر اینکه مراد از نور و کتاب، قرآن باشد. ارجاع ضمیر مفرد «به» در آیه بعد، این احتمال را تقویت مى کند.
۱۰- پیامبر (ص)، فرستاده خدا همراه با کتابى روشن و روشنگر (قد جاءکم من اللّه نور و کتب مبین) بنابر اینکه مراد از «نور»، پیامبر (ص) باشد، عطف کتاب بر آن مؤید این معناست. چون قانون اوّلى در عطف، تغایر متعاطفین است.
۱۱- پیامبر (ص)، خود روشن و هدایت یافته و روشنگر و هادى دیگران است. (قد جاءکم من اللّه نور)
۱۲- قرآن، کتابى روشنگر از جانب خداوند (قد جاءکم من اللّه نور و کتب مبین)
۱۳- ایمان به قرآن، دعوت از اهل کتاب (یاهل الکتب ... قد جاءکم من اللّه نور و کتب مبین)
۱۴- قرآن، به صورت کتاب و نوشته در عهد پیامبر (ص) (کتب مبین)
۱۵- عظمت پیامبر (ص) و قرآن (قد جاءکم من اللّه نور و کتب) نکره آوردن «نور» و «کتاب» براى رساندن این معناست که عظمت پیامبر (ص) و قرآن، فراتر از آن است که بشر به تمامى آن دست یابد و حقیقت آن را به طور کامل بشناسد.
موضوعات مرتبط
- اسلام: دعوت به اسلام ۱
- انجیل: تعالیم انجیل ۶ ; کتمان حقایق انجیل ۳، ۴، ۶
- اهل کتاب: و کتمان حق ۳، ۷ ; خطاهاى اهل کتاب ۸ ; دعوت از اهل کتاب ۱، ۱۳ ; عفو از اهل کتاب ۷
- ایمان: به قرآن ۱۳ ; ایمان به محمّد (ص) ۱ ; دعوت به ایمان ۱ ; متعلق ایمان ۱، ۱۳
- تورات: تعالیم تورات ۶ ; کتمان حقایق تورات ۳، ۴، ۶
- حقایق: تبیین حقایق ۹
- خدا: دعوت خدا ۱، ۱۳
- قرآن: تاریخ قرآن ۱۴ ; عظمت قرآن ۱۵ ; قرآن در صدر اسلام ۱۴ ; نقش قرآن ۹، ۱۲ ; هدایتگرى قرآن ۱۲
- محمّد (ص): حقانیّت محمّد (ص) ۶ ; رسالت محمّد (ص) ۱۰ ; عظمت محمّد (ص) ۱۵ ; عفو محمّد (ص) ۸ ; علم محمّد (ص) ۵ ; کتاب محمّد (ص) ۱۰ ; محمّد (ص) و انجیل ۴ ; محمّد (ص) و اهل کتاب ۷، ۸ ; محمّد (ص) و تورات ۴ ; محمّد (ص) و کتب آسمانى ۵ ; مقامات محمّد (ص) ۲ ; نبوّت محمّد (ص) ۲ ; نقش محمّد (ص) ۴، ۱۱ ; هدایت محمّد (ص) ۱۱ ; هدایتگرى محمّد (ص) ۱۱
- مسیحیان: و کتمان حق ۳
- یهود: و کتمان حق ۳
منابع