تفسیر:المیزان جلد۵ بخش۲۰
از الکتاب
→ صفحه قبل | صفحه بعد ← |
- آيات ۱۹ - ۱۵ سوره مائده
- مراد از نور در « قد جائكم من الله نور و كتاب مبين » قرآن مجيد است
- هادى حقيقى خداى سبحان است و رسول و كتاب آلت و وسيله ظاهرى هدايت هستند
- راههاى خدائى بسياراند ولى برخلاف راههاى غير خدائى ، همه آن راهها به يك راه(صراط مستقيم ) منتهى مى شوند
- در مواردى كه اخراج مردم از ظلمات به نور بهرسول يا كتاب نسبت داده مى شود اذن خدا به معناى رضاى اوست
- برهانى بر بطلان اعتقاد مسيحيان به اينكه مسيح فرزند خدا است
- يهود و نصارى ادعاى فرزندى حقيقى براى خدا را ندارد، بلكه مدعى اختصاص و تقرببه خدايند
- احتجاج با يهود و نصارى و ابطال ادعاى آنان از دو راه : راه نقض و راه اثبات نقيض
- مردم به اختلاف مقام و موقعيتى كه نسبت به پروردگارشان دارند، در ابتلاء به بلايا ومصائب دنيوى بر سه دسته اند
- حوادث و بلايا براى مسلمين ، امتحان و براى منحرفين از اسلامنكال و عذاب بوده است
- سه مقدمه براى بيان حجت عليه دعوى يهود و نصارا كه مى گفتند خدا راهى به عذابكردن ما ندارد
- اعتقاد به محال بودن نسخ و بداء مستلزم محدود دانستن قدرت خداى تعالى است
- گفتارى قرآنى ، فلسفى و روايتى درباره طريقه پيشنهادى قرآن كريم براى تفكر
- قرآن ، تشخيص فكر صحيح و اقوام را به عقل فطرى بشر احاله نموده است
- خداى تعالى بندگان را به اطاعت كوركورانه ماءمور نكرده است
- فطرت انسانها در تشخيص طريقه فكر صحيح يكسان است ، و هيچگاه دستخوش تغيير وتبديل نگشته
- طريقه استنتاج از قضاياى اوليه بديهى (طريقه منطقى ) راهى است اجتناب ناپذير
- چند نمونه از گفته هاى منكرين منطق و پاسخ به آنها
- جواب به اين سخن كه بعضى گفته اند نيازهاى ما در كتاب و سنّت مخزون است پس چهنيازى به نيم خورده كفار؟!
- يكى ديگر از گفته هاى منكرين منطق
- خلط فاحشى كه اين گوينده بين فلسفه و كلام مرتكب شده است
- پاسخ به آنچه درباره فلسفه و عرفان گفته است
- توضيحاتى درباره « مكتب تذكر »
- دلايل بطلان مكتب تذكر
- منكرين منطق ناخودآگاه منطق را بكار مى گويند!
- در طريقه تذكر نيز خطا واقع مى شود!
- سخن (حشويه ) و (مشبهه ) در توجيه طريقه تذكر
- نمونه ديگرى از گفتار منكرين منطق و پاسخ به آن
- جواب كسانيكه با انكار وجود مقدماتى كلى و دائمى و ثابت ، طريقه منطقى را منكر شدهاند
- بيان سه طريق تفكر (برهان ، جدل ، وعظ) در يك آيه قرآن
- وجود رابطه بين علم و تفكر با تقوا و عمل صالح به اين معنا نيست كه تقوا طريقىمستقل براى تفكر است
- توضيح ارتباط تقوا و رجوع انسان به فطرت حقيقى
- آياتى از قرآن كه آثار تقوا را و آياتى ديگر كه آثار بى تقوائى و هواپرستى را درطرز تفكر انسان بيان مى كنند
- اين حقيقت قرآنى كه با تقرب الى الله ، انسان مى تواند به آگاهيهائى خاص دستيابد با سخن ما منافات ندارد
- (درباره پيدايش و سير علوم عقليه در ميان مسلمين )
- اشاره به وضع علمى مسلمين در عهد رسول الله (ص ) و تحولاتى كه پس از رحلت آنحضرت پديد آمد
- عوامل جهل حديث بعد از رحلت پيامبر (ص )
- اعراض از اهل بيت (ع ) بزرگترين شكاف در نظام تفكر اسلامى پديد آورد
- علم حديث و علم كلام در زمان خلافت عمر و سپس در زمان خلافت اميرالمؤ منين و سپس در دورانبنى اميه
- پيدايش دو مسلك كلامى متفاوت : « معتزله » و « اشاعره »
- سبقت شيعه بر اشاعره و معتزله در بحث هاى كلامى
- راه يافتن علوم قديميان در ميان مسلمين و علل جبهه گيرى علماى اسلام در برابر افكارجديد
- پيدايش مكتب تصوف و رواج آن
- دو علت عمده انحطاط متصوفه
- بنابر كتاب و سنت و وراى ظواهر شريعت باطنى هست كه راه رسيدن به آن هماناعمل به آن ظواهر است
- كوشش هايى كه براى آشتى دادن و جمع بين ظواهر دينى ، فلسفه و عرفان بهعمل آمده است
- (رواياتى در مورد شاءن نزول آيات گذشته )
→ صفحه قبل | صفحه بعد ← |