القمر ٤٨
کپی متن آیه |
---|
يَوْمَ يُسْحَبُونَ فِي النَّارِ عَلَى وُجُوهِهِمْ ذُوقُوا مَسَ سَقَرَ |
ترجمه
القمر ٤٧ | آیه ٤٨ | القمر ٤٩ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«یُسْحَبُونَ»: روی زمین کشانده میشوند (نگا: غافر / ). «مَسَّ»: لمس. پسوده. مراد رنج و الم و گرمی و حرارت آتش دوزخ است. «سَقَرَ»: اسم خاص دوزخ است و غیر منصرف.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
نزول
شأن نزول آیات ۴۷ تا ۴۹:
ابوهریرة گوید: مشرکین قریش با رسول خدا صلی الله علیه و آله درباره خلقت خداوند از روى مصلحت و حکمت به مخاصمت و دشمنى برخاسته و منکر آن شده بودند سپس این آیات نازل گردید.[۱]
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
إِنَّ الْمُجْرِمِينَ فِي ضَلالٍ وَ سُعُرٍ «47» يَوْمَ يُسْحَبُونَ فِي النَّارِ عَلى وُجُوهِهِمْ ذُوقُوا مَسَّ سَقَرَ «48» إِنَّا كُلَّ شَيْءٍ خَلَقْناهُ بِقَدَرٍ «49»
همانا مجرمان در گمراهى و (آتش و) جنونند. روزى كه به رو در آتش كشيده شوند (و به آنان گفته شود:) تماس جهنم (و آتش دوزخ) را بچشيد.
همانا ما هر چيز را به اندازهى معيّنى آفريدهايم.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
يَوْمَ يُسْحَبُونَ فِي النَّارِ عَلى وُجُوهِهِمْ ذُوقُوا مَسَّ سَقَرَ (48)
يَوْمَ يُسْحَبُونَ فِي النَّارِ: روزى كه كشيده شوند در آتش جهنم، عَلى وُجُوهِهِمْ: بر رويهاى خود، يعنى ايشان را بروى انداخته بكشند و به جهنم افكنند و نزد اين حال به سرزنش به آنها گويند: ذُوقُوا مَسَّ سَقَرَ: بچشيد حرارت آتش و الم آن را.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
أَ كُفَّارُكُمْ خَيْرٌ مِنْ أُولئِكُمْ أَمْ لَكُمْ بَراءَةٌ فِي الزُّبُرِ (43) أَمْ يَقُولُونَ نَحْنُ جَمِيعٌ مُنْتَصِرٌ (44) سَيُهْزَمُ الْجَمْعُ وَ يُوَلُّونَ الدُّبُرَ (45) بَلِ السَّاعَةُ مَوْعِدُهُمْ وَ السَّاعَةُ أَدْهى وَ أَمَرُّ (46) إِنَّ الْمُجْرِمِينَ فِي ضَلالٍ وَ سُعُرٍ (47)
يَوْمَ يُسْحَبُونَ فِي النَّارِ عَلى وُجُوهِهِمْ ذُوقُوا مَسَّ سَقَرَ (48) إِنَّا كُلَّ شَيْءٍ خَلَقْناهُ بِقَدَرٍ (49) وَ ما أَمْرُنا إِلاَّ واحِدَةٌ كَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ (50) وَ لَقَدْ أَهْلَكْنا أَشْياعَكُمْ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ (51) وَ كُلُّ شَيْءٍ فَعَلُوهُ فِي الزُّبُرِ (52)
وَ كُلُّ صَغِيرٍ وَ كَبِيرٍ مُسْتَطَرٌ (53) إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَ نَهَرٍ (54) فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِيكٍ مُقْتَدِرٍ (55)
جلد 5 صفحه 107
ترجمه
آيا كافران شما بهترند از آن اقوام نامبرده يا براى شما امان نامهايست در كتابها
يا مىگويند ما جماعت انتقام كشندهايم
زود باشد كه فرارى شوند آن جماعت و برگردانند پشتهاى خودشان را
بلكه قيامت وعدهگاه آنها است و قيامت ابتلائش شديدتر و تلختر است
همانا گناهكاران در گمراهى و زبانههاى آتش سوزانند
روز كه كشيده ميشوند در آتش بر رويهاشان بچشيد برخورد دوزخ را
همانا ما همه چيز را آفريديم باندازه
و نيست فرمان ما مگر يكبار مانند يكبار توجّه نمودن بچيزى با شتاب بچشم
و بتحقيق هلاك كرديم امثال شما را پس آيا پند گيرندهاى هست
و هر چه بجا آوردهاند آنرا در كتابها است
و هر كوچك و بزرگى نوشته شده است
همانا پرهيزكاران در بهشتها و كنار نهرهايند
در جايگاه راستى و درستى و صفا نزد پادشاه با اقتدار.
تفسير
خداوند متعال بعد از نقل قضاياى سابقه خطاب باهالى مكّه فرموده ميفرمايد آيا كفّار شما برتر و بالاتر و قوى و نيرومندترند از اقوام سابقه كه احوالشان و نتيجه اعمالشان مكرّر ذكر شد يا شما سند امان خود را از عذاب الهى در كتب سماوى گرفتهايد و در آنها خدا يادداشت فرموده كه اهالى مكّه را عذاب نفرمايد يا ميگويند ما جماعتى هستيم كه متّفق و متّحد با يكديگريم و ميتوانيم انتقام خودمان را از دشمنانمان بكشيم و كسى نميتواند بر ما غالب شود و افراد منتصر بملاحظه لفظ جميع است و قمّى ره فرموده قريش گفتند ما اجتماع نموديم كه انتقام خودمان را بقتل تو اى محمّد بكشيم پس اين آيه نازل شد و يكى از اخبار غيبيّه قرآن كه مثبت اعجاز آن و رسول خاتم است اين است كه خداوند خبر داده كه در آتيه نزديكى كه جنگ بدر باشد اجتماع آنها مبدّل بهزيمت و فرار و اقبالشان منجرّ به ادبار خواهد شد و واقع شد و آن اوّلين فتح بزرگ اسلام بود بعد از هجرت ولى خدا ميفرمايد موعد اصلى و عذاب كامل آنها در قيامت است و داهيه آنروز أدهى و أشدّ و طعم عذابش تلختر و استمرارش بيشتر است و اين هزيمت و فرار و قتل و اسارت و ادبار طليعهاى است از آن خفّت و انكسار و مشتى است نمونه از خروار گناهكاران در دنيا بضلالت و در گمراهى از حق و حقيقت بسر ميبرند و در
جلد 5 صفحه 108
آخرت بشعلههاى آتش سوزان جهنم معذّبند و قمّى ره فرموده سعير وادى بزرگى است در جهنّم و روز كه بعنف و جبر كشيده ميشوند بسوى آتش و برو در آن افكنده ميشوند بآنها گفته شود بچشيد طعم اصابت و مساس با آتش جهنّم را و سقر نام جهنم است و براى تعريف و تأنيث ممنوع از صرف شده و در بعضى از روايات بوادى مخصوصى در جهنّم براى اهل تكبّر كه آتش آن سوزانتر است معرّفى شده و خداوند هر چه را خلق فرموده بر طبق حكمت و مصلحت و بمقدار موافق با آن دو كه مكتوب در لوح محفوظ است خلق فرموده از جهت ذات و مقدار، عبث و جزاف نيست مقدّرى كه بگل نكهت و بگل جان داد بهر كه هر چه سزا ديد حكمتش آن داد عذاب كفّار هم از اين قبيل است كه بمقدار استحقاق آنها خواهد بود و قمى ره نقل فرموده كه از براى آن وقت و اجل و مدّت است و از بعضى از روايات استفاده ميشود كه اين آيات از انّ المجرمين تا اينجا در شأن طايفه قدريّه كه مجوس اين امّتند و خواستند خدا را بعدل توصيف نمايند از سلطنت اخراج نمودهاند نازل شده و ظاهرا آنها كسانى هستند كه ميگويند امور خلق بتدبير آنها است نه تقدير خدا و نيست فرمان حق مگر يك امر كن يعنى يك اراده وجود كه فورا موجود ميشود و براى تصوير سهولت و فوريّت آن در ذهن فرموده مانند يك نظر افكندن بچيزى با سرعت و الّا امر از آن بالاتر است چون بصرف اراده وجود پيدا ميكند و چيز ديگرى لازم ندارد و لذا در جاى ديگر فرموده و ما امر الساعة الا كلمح البصر او هو اقرب يعنى نيست كار قيامت مگر مانند يك چشم بهم زدن بلكه آن كمتر است اگر بخواهد خداوند برپا نمايد آنرا و بعضى از مفسّرين اينجا هم گفتهاند مراد امر قيامت است و باز خداوند بكفّار مكّه فرموده كه ما بتحقيق هلاك نموديم پيروان و امثال شما را در كفر و شرك پس هنوز شما متذكّر نشديد كه پيرامون اين اعمال نگرديد و بدانيد كه آنچه را سابقين شما بجا آوردند از كفر و شرك و الحاد و لجاج و عناد در نامههاى اعمال آنها مكتوب و محفوظ است و هر كار خوب و بدى كوچك باشد يا بزرگ از هر كس صادر شده باشد از اولين و آخرين مضبوط و محصى و مسطور شده براى مجازات در دار جزا و اهل
جلد 5 صفحه 109
تقوى و پرهيزكارى در بهشتها كنار نهرهاى جارى در جايگاهيكه جز راستى و درستى و صدق و صفا در آن نباشد در جوار رحمت پادشاه صاحب اقتدارى كه عقول از معرفت آن عاجزند شادكام و مقضى المرام ميباشند و افراد نهر بملاحظه دلالت آن بر جنس و عدم احتياج آن بجمع و مراعات فواصل است در ثواب الاعمال و مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه هر كس سوره اقتربت الساعه را بخواند خداوند او را از قبرش بيرون ميآورد و بر ناقهاى از ناقههاى بهشتى سوار ميفرمايد و لابد ببهشت ميرود و الحمد للّه رب العالمين.
جلد 5 صفحه 110
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
إِنَّ المُجرِمِينَ فِي ضَلالٍ وَ سُعُرٍ (47) يَومَ يُسحَبُونَ فِي النّارِ عَلي وُجُوهِهِم ذُوقُوا مَسَّ سَقَرَ (48)
محققا مجرمين در گمراهي و آتش سوزان هستند.
جلد 16 - صفحه 366
روزي که آنها را برو مياندازند در آتش و بآنها ميگويند بچشيد و تماس پيدا كنيد طعم سقر را.
يَومَ يُسحَبُونَ فِي النّارِ سحاب ابر است که بتوسط باد و ملائكه آنها را با شدّت هر چه تمامتر ميرانند بآن محلي که مأمور هستند ببارند كنايه از اينكه آنها را ملائكه بشدت هر چه تمامتر ميرانند با زنجيرها و غلها و تازيانهها بسوي آتش.
عَلي وُجُوهِهِم بصورة و از سر آنها را پرتاب ميكنند ميانه آتش.
ذُوقُوا كلام ملائكه است بچشيد.
مَسَّ سَقَرَ تماس بگيريد با آتش اشاره به اينكه آتش از شما جدا نميشود و شما هم از آتش جدا نخواهيد شد.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 48)- «در آن روز که در آتش دوزخ به صورتشان کشیده میشود (و به آنها گفته میشود:) بچشید آتش دوزخ را» دوزخی که پیوسته آن را انکار میکردید و دروغ و افسانه میپنداشتید (یَوْمَ یُسْحَبُونَ فِی النَّارِ عَلی وُجُوهِهِمْ ذُوقُوا مَسَّ سَقَرَ).
در روایتی از امام صادق علیه السّلام نقل شده: در جهنّم «درّهای است به نام سقر که جایگاه متکبران است، و هر گاه نفس بکشد دوزخ را میسوزاند»!
نکات آیه
۱ - قیامت، روز کشانده شدن مجرمان بر صورت هاشان در آتش دوزخ (یوم یسحبون فى النار على وجوههم) «سحب» (مصدر مجهول «یسحبون») به معناى کشانده شدن است.
۲ - کشیده شدن مجرمان، با صورت در آتش به منظور چشیدن هرچه بیشتر طعم عذاب (یوم یسحبون فى النار على وجوههم ذوقوا مسّ سقر)
۳ - شکنجه روحى کافران در دوزخ، علاوه بر شکنجه جسمى آنان (یسحبون ... ذوقوا مسّ سقر) امر در «ذوقوا» براى تهکم و استهزا است. به استهزا گرفته شدن دوزخیان از سوى مأموران الهى - در مقایسه با عذاب جسمى آنان - شکنجه روحى خواهد بود.
۴ - کافران مغرور و خودخواه دنیا، محکوم به ذلت و خوارى در آخرت (أم یقولون نحن جمیع منتصر ... یوم یسحبون فى النار على وجوههم ذوقوا مسّ سقر)
۵ - معاد آدمیان در قیامت، معادى جسمانى (یوم یسحبون فى النار على وجوههم ذوقوا مسّ سقر)
موضوعات مرتبط
- جهنم: ورود با صورت در جهنم ۱
- کافران: آثار تکبر کافران ۴; عذاب جسمانى کافران ۳; عذاب روحى کافران ۳; عوامل ذلت اخروى کافران ۴; کافران در جهنم ۳
- گناهکاران: شدت عذاب گناهکاران ۲; کیفیت ورود گناهکاران در جهنم ۱، ۲
- معاد: معاد جسمانى ۵
منابع
- ↑ صحیح ترمذى و صحیح مسلم و تفسیر کشف الاسرار.