التوبة ٨٦
کپی متن آیه |
---|
وَ إِذَا أُنْزِلَتْ سُورَةٌ أَنْ آمِنُوا بِاللَّهِ وَ جَاهِدُوا مَعَ رَسُولِهِ اسْتَأْذَنَکَ أُولُوا الطَّوْلِ مِنْهُمْ وَ قَالُوا ذَرْنَا نَکُنْ مَعَ الْقَاعِدِينَ |
ترجمه
التوبة ٨٥ | آیه ٨٦ | التوبة ٨٧ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«أُوْلُوا الطَّوْلِ»: ثروتمندان. مقتدران بر جهاد با مال و جان. «الطَّوْلِ»: قدرت. ثروت. امکانات. «ذَرْنَا»: ما را رها کن.
تفسیر
- آيات ۹۶ - ۸۱، سوره توبه
- ادامه آيات مربوط به كسانى كه از رفتن به جنگ سرباز زدند و نكوهش و تهديد آنان به عذاب آخرت
- نهى از نمازگزاردن بر جنازه منافقين و ايستادن در كنار گور آنان
- بر خلاف منافقين ، مؤ منين به ماندن در خانه و شهر راضى نشدند بلكه بااموال و انفس خود به جهاد برخاستند
- نكته موجود در جمله : (( اعدّ الله لهم جنات ... )) و اينكه ورود به جنت براى مؤ منين مجاهد مشروط به باقى ماندن آنان به صفاى ايمان و اصلاحاعمال است
- مقايسه بين فقراء و تهيدستان كه آمادگى خود را براى جهاد اعلام نمودند، و دروغگويان منافق
- كسانى كه حكم وجوب جهاد از آنها برداشته شده و معذور مى باشند
- عذرخواهى منافقين از شما بعد از جنگ مسموع و مقبول نيست و نبايد از آنها راضى شويد
- روايتى در ذيل آيه شريفه : (( فرح المخلفون ... ))
- رواياتى در ذيل آيه اى كه از نمازگزاردن بر جنازه ميت منافق و حضور در كنار قبر او نهى مى كند (و لا تصل احد منهم )
- بيان ضعف و جعلى بودن رواياتى كه حاكى از نمازگزاردن پيامبر (ص ) بر جنازه عبدالله بن ابى و حضور او در كنار قبر او و... مى باشد
- چند روايت در مورد خوالف (كسانى كه با پيامبر به قصد تبوك نرفتند)
- چند روايت در مورد بكائين (چند نفرى كه به سبب نداشتن مركب براى حضور يافتن در جنگ بسيار گريستند)
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ إِذا أُنْزِلَتْ سُورَةٌ أَنْ آمِنُوا بِاللَّهِ وَ جاهِدُوا مَعَ رَسُولِهِ اسْتَأْذَنَكَ أُولُوا الطَّوْلِ مِنْهُمْ وَ قالُوا ذَرْنا نَكُنْ مَعَ الْقاعِدِينَ «86»
و هرگاه سورهاى نازل شود كه به خداوند ايمان آوريد و همراه پيامبرش جهاد كنيد، صاحبان ثروت (منافقان)، از تو اجازهى مرخصى (براى فرار از جبهه) مىخواهند و مىگويند: ما را واگذار تا با خانهنشينان، (آنان كه از جنگ معافند و بايد در خانه بنشينند) باشيم.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ إِذا أُنْزِلَتْ سُورَةٌ أَنْ آمِنُوا بِاللَّهِ وَ جاهِدُوا مَعَ رَسُولِهِ اسْتَأْذَنَكَ أُولُوا الطَّوْلِ مِنْهُمْ وَ قالُوا ذَرْنا نَكُنْ مَعَ الْقاعِدِينَ (86)
ج5، ص 169
بعد حق سبحانه و تعالى، تمام اخبار منافقين را بيان فرمايد:
وَ إِذا أُنْزِلَتْ سُورَةٌ: و هر گاه نازل گرديده شود سورهاى از قرآن. يا بعض از آنچه اطلاق سوره به بعض قرآن جايز است. أَنْ آمِنُوا بِاللَّهِ: اين كه ايمان آريد به خدا. وَ جاهِدُوا مَعَ رَسُولِهِ: و جهاد كنيد در خدمت پيغمبر او. اسْتَأْذَنَكَ أُولُوا الطَّوْلِ مِنْهُمْ: اجازه طلبند از تو در باز ايستادن و نيامدن صاحبان مال و توانائى از منافقان. يا مراد رؤسا و امراء كه محل توجه بودند. و در تخصيص ذكر «أُولُوا الطَّوْلِ» دو وجه است: يكى آنكه مذمت نسبت به آنها الزم باشد، زيرا قادر بر سفر و جهاد بودند، با اين حال تقاعد نمودند. و ديگر آنكه: مال و قدرت ندارد بر سفر، احتياج ندارد به استيذان. وَ قالُوا ذَرْنا نَكُنْ مَعَ الْقاعِدِينَ: و گويند واگذار ما را تا باشيم با نشستگان در خانهها، يعنى با صاحبان عذر از زنان و كودكان و بيماران.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ إِذا أُنْزِلَتْ سُورَةٌ أَنْ آمِنُوا بِاللَّهِ وَ جاهِدُوا مَعَ رَسُولِهِ اسْتَأْذَنَكَ أُولُوا الطَّوْلِ مِنْهُمْ وَ قالُوا ذَرْنا نَكُنْ مَعَ الْقاعِدِينَ (86) رَضُوا بِأَنْ يَكُونُوا مَعَ الْخَوالِفِ وَ طُبِعَ عَلى قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لا يَفْقَهُونَ (87) لكِنِ الرَّسُولُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ وَ أُولئِكَ لَهُمُ الْخَيْراتُ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (88) أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها ذلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ (89)
ترجمه
و چون نازل شود سوره كه ايمان آوريد بخدا و جهاد كنيد با پيغمبرش اذن ميخواهند از تو صاحبان مكنت از آنها و گويند واگذار ما را كه باشيم با نشستگان
راضى شدند بآنكه باشند با زنان بازمانده و مهر زده شد بر دلهاشان پس آنها نمىفهمند
ولى پيغمبر و آنانكه گرويدند با او جهاد نمودند بمالها و جانهاشان و آن گروه مر ايشانرا است خيرها و آنگروه آنانند رستگاران
آماده نموده خدا براى آنها بهشتهائيكه ميرود در زمين آنها نهرها جاودانيانند در آنها اين است كاميابى بزرگ.
تفسير
صاحبان ثروت و مكنت از منافقان بيشتر مورد ملامت شدند در تخلف از جهاد زيرا با آنكه آبرومند ظاهرى بودند حبّ مال و جان آنها را وادار نمود كه راضى شدند همسر با زنان بازمانده از جهاد شوند چون خوالف جمع خالفه است و عياشى ره از امام باقر ع نقل نموده كه مراد زنانند و ديده بصيرت آنها كه دل است كور شد كه نديدند وسيله سعادت دنيا و آخرتشانرا و نفهميدند موجب شقاوت و بدبختى خودشان را ولى از جان و مال گذشتگان در راه خدا نائل شدند بمنافع دنيا و آخرت از عزت و شوكت و ظفر و غنيمت و قرب و منزلت نزد خدا و پيغمبر و فائز شدند بنعيم جنت كه خداوند بيد قدرت خود براى آنها آماده فرموده بود و سعادتى بالاتر از آن نيست ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ إِذا أُنزِلَت سُورَةٌ أَن آمِنُوا بِاللّهِ وَ جاهِدُوا مَعَ رَسُولِهِ استَأذَنَكَ أُولُوا الطَّولِ مِنهُم وَ قالُوا ذَرنا نَكُن مَعَ القاعِدِينَ (86)
و زماني که نازل شد سورهاي از قرآن اينكه ايمان آوريد بخداوند و جهاد كنيد بهمراهي رسول خدا از تو استيذان كردند صاحب ثروتان و صاحب قوههاي آنها و گفتند واگذار ما را که قعود كنيم و ترك جهاد با كساني که قعود كردهاند وَ إِذا أُنزِلَت سُورَةٌ مراد دستور و فرمان الهي بتوسط سور قرآني و آيات شريفه آن رسيد و نازل شد أَن آمِنُوا بِاللّهِ بعضي گفتند خطاب بمؤمنين است و معناي آن يعني ثابت باشيد بر ايمان نظير آيه شريفه يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللّهِ وَ رَسُولِهِ الاية نساء آيه 135، بعضي گفتند خطاب بجميع افراد بشر است چون دستورات الهي شامل جميع است لكن هر دو معني خلاف ظاهر آيه است بلكه مراد منافقين ظاهر مسلمان هستند که در آيات قبل ذكر آنها شده و اينکه
جلد 8 - صفحه 286
منافقين دو دسته هستند يك دسته ضعيف قوه و تهي دست اينها ميتوانند يك عذري براي قعود بتراشند که ما قوه و قدرت و توانايي و تمكن نداريم، و اما دسته ديگر که متمكن و متمول و صاحب قوّه و قدرت هستند و هيچگونه عذري ندارند خطاب متوجه بآنها است که حقيقة و واقعا ايمان بياوريد و باين ايمان ظاهري قناعت نكنيد وَ جاهِدُوا مَعَ رَسُولِهِ و مهيّا شويد براي جهاد بهمراهي حضرت رسالت صلّي اللّه عليه و آله و سلّم استَأذَنَكَ أُولُوا الطَّولِ مِنهُم که هيچگونه عذري نميتوانند بتراشند مع ذلک آمدند و از شما اجازه طلبيدند وَ قالُوا و گفتند بشما ذَرنا نَكُن مَعَ القاعِدِينَ که ما هم با كساني که معذور هستند و مكلف بجهاد نيستند و قعود كردند قعود كنيم.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 86)- در این آیه و آیه بعد باز سخن در باره منافقان است. آیه میگوید:
«هنگامی که سورهای در باره جهاد نازل میشود و از مردم دعوت میکند که به خدا ایمان بیاورید (یعنی بر ایمان خود ثابت قدم بمانند و آن را تقویت نمایند) و همراه پیامبر خدا صلّی اللّه علیه و آله در راه او جهاد کنید، در این هنگام منافقان قدرتمند که توانایی کافی از نظر جسمی و مالی برای شرکت در میدان جنگ دارند از تو اجازه میخواهند که در میدان جهاد شرکت نکنند و میگویند بگذار ما با قاعدین (آنها که از جهاد معذورند) باشیم» (وَ إِذا أُنْزِلَتْ سُورَةٌ أَنْ آمِنُوا بِاللَّهِ وَ جاهِدُوا مَعَ رَسُولِهِ اسْتَأْذَنَکَ أُولُوا الطَّوْلِ مِنْهُمْ وَ قالُوا ذَرْنا نَکُنْ مَعَ الْقاعِدِینَ).
نکات آیه
۱ - «سوره» عنوانى انتخاب شده از سوى خداوند و شناخته شده در عصر پیامبر (ص) (و إذا أنزلت سورة)
۲ - ایمان به خدا، مستلزم جهاد و مبارزه در راه تحقق ارزشهاى الهى (ءامنوا باللّه و جهدوا)
۳ - زمام امور جنگ و اجازه حضور و عدم حضور در آن، در اختیار پیامبر اکرم (ص) و از شؤون آن حضرت (جهدوا مع رسوله استئذنک)
۴ - زمام امور جنگ و اجازه حضور و عدم حضور در آن، در اختیار رهبر جامعه اسلامى و از شؤون اوست. (جهدوا مع رسوله استئذنک)
۵ - رخصت خواستن منافقان توانگر از پیامبر (ص) براى شرکت نکردن در جنگ، به مجرد فرمان الهى به جهاد (أن ءامنوا باللّه و جهدوا مع رسوله استئذنک)
۶ - حضور پیامبر (ص) در صحنه هاى نبرد پیشاپیش مؤمنان و در کنار آنان (جهدوا مع رسوله)
۷ - وجود افراد ثروتمند و متمکن در میان منافقان عصر پیامبر (ص) (استئذنک أولوا الطول منهم)
۸ - تمکن و ثروت، زمینه عافیت طلبى منافقان و گریز آنان از جهاد (استئذنک أولوا الطول منهم)
۹ - ثروت فراوان، زمینه گرایش انسان به عافیت طلبى و موجب تن دادن به ذلت و خوارى و ترک فریضه جهاد (و إذا أنزلت سورة ... و جهدوا مع رسوله استئذنک أولوا الطول منهم)
۱۰ - گریز از جهاد با وجود داشتن قدرت و تمکن، نشانه نفاق است. (استئذنک أولوا الطول منهم)
۱۱ - ترجیح داشتن ترک پیکار (همنشینى با افراد عاجز و ناتوان) بر عزّت جهاد و همراهى با پیامبر (ص) در نظر منافقان توانگر و ثروتمند (و قالوا ذرنا نکن مع القعدین)
۱۲ - تن دادن توانگران منافق به ذلت و خوارى، براى شرکت نکردن در جهاد (و قالوا ذرنا نکن مع القعدین)
موضوعات مرتبط
- اسلام: تاریخ صدر اسلام ۵
- ایمان: آثار ایمان به خدا ۲
- تکلیف: عوامل ترک تکلیف ۹
- ثروت: آثار ثروت ۸، ۹
- جنگ: جنگ احکام ۴; اذن ترک جنگ ۴; اذن جنگ ۴
- جهاد: اذن ترک جهاد ۳، ۵; اذن جهاد ۳; تخلف از جهاد ۱۰; زمینه تخلف از جهاد ۸; زمینه جهاد ۲; عوامل تخلف از جهاد ۹
- ذلت: عوامل ذلت ۹
- رهبران دینى: محدوده اختیارات رهبران دینى ۴
- رهبرى: شؤون رهبرى ۴
- سوره: اصطلاح سوره ۱; انتخاب عنوان سوره ۱; سوره در صدر اسلام ۱
- عافیت طلبى: زمینه عافیت طلبى ۸، ۹
- محمّد (ص): پیشگامى محمّد (ص) ۶; جهاد محمّد (ص) ۶; حضور محمّد (ص) در جهاد ۶; شؤون محمّد (ص) ۳; محدوده اختیارات محمّد (ص) ۳; محمّد (ص) و مؤمنان ۶
- منافقان: استیذان منافقان از محمّد (ص) ۵; بینش منافقان صدر اسلام ۱۱; ثروت منافقان ۸; ذلت منافقان ۱۲; عافیت طلبى منافقان ۸; منافقان ثروتمند ۵، ۷، ۱۱; منافقان صدر اسلام ۷; منافقان و جهاد ۸، ۱۱، ۱۲; منافقان و محمّد (ص) ۵، ۱۱
- نفاق: نشانه هاى نفاق ۱۰
منابع