التوبة ٥٠

از الکتاب
کپی متن آیه
إِنْ‌ تُصِبْکَ‌ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ‌ وَ إِنْ‌ تُصِبْکَ‌ مُصِيبَةٌ يَقُولُوا قَدْ أَخَذْنَا أَمْرَنَا مِنْ‌ قَبْلُ‌ وَ يَتَوَلَّوْا وَ هُمْ‌ فَرِحُونَ‌

ترجمه

هرگاه نیکی به تو رسد، آنها را ناراحت می‌کند؛ و اگر مصیبتی به تو رسد، می‌گویند: «ما تصمیم خود را از پیش گرفته‌ایم.» و بازمی‌گردند در حالی که خوشحالند!

اگر تو را نيكى رسد آنها را بدحال مى‌كند، و اگر مصيبتى به تو رسد مى‌گويند: ما تصميم خود را از پيش گرفته‌ايم، و شادمان باز مى‌گردند
اگر نيكى به تو رسد آنان را بدحال مى‌سازد، و اگر پيشامد ناگوارى به تو رسد مى‌گويند: «ما پيش از اين تصميم خود را گرفته‌ايم.» و شادمان روى بر مى‌تابند.
اگر تو را حادثه‌ای خوش نصیب شود سخت بر آنها ناگوار آید و اگر تو را زحمتی و رنجی پیش آید (خوشحال شده و) گویند: ما در کار خود پیش‌بینی کردیم (که به جنگ نرفتیم)، و آنها باز می‌گردند در حالی که شادند.
اگر [در میدان نبرد] پیروزی و غنیمت به تو رسد، غمگینشان می کند، و اگر تو را آسیب و زیانی رسد، می گویند: ما پیش از این تصمیم خود را [بر شرکت نکردن در جنگ] گرفته بودیم [و احتیاط را از دست ندادیم] و در حالی که خوشحال و شادمانند [به خانه و زندگی و به سوی امور مادی] بازمی گردند.
اگر خيرى به تو رسد اندوهگينشان سازد، و اگر به تو مصيبتى رسد مى‌گويند: ما چاره كار خويش پيش از اين انديشيده‌ايم. آنگاه شادمان بازمى‌گردند.
اگر خیر و خوشی به تو برسد ایشان را بد آید و اگر مصیبتی به تو رسد گویند ما از پیش حساب کار خود را داشتیم و شادمانه روی برتافته بر می‌گردند
اگر تو را نيكيى- پيروزى و غنيمتى- فرا رسد آنان را اندوهگين سازد و اگر تو را مصيبتى- شكستى و زيانى- رسد گويند ما [احتياط و چاره‌] كار خويش از پيش فرا گرفته بوديم، و در حالى كه شادمانند روى گردانده باز مى‌گردند.
اگر نیکی به تو رسد (و پیروزی و غنیمت یابی، این توفیق) ایشان را ناراحت می‌کند، و اگر مصیبتی به تو دست دهد (و مثلاً کشته‌ها و زخمیهائی داشته باشی، شادی می‌کنند و) می‌گویند: ما که تصمیم خود را از پیش گرفته‌ایم (و قبلاً خویشتن را برحذر از این بلا داشته‌ایم) و شادان برمی‌گردند و می‌روند.
اگر حالت نیکی‌ای تو را در رسد، آنان را بدحال می‌سازد و اگر پیشامد ناگواری تو را در رسد گویند: «ما پیش از این، تصمیم خود را به‌راستی گرفته‌ایم‌.» و شادمان روی بر می‌تابند.
اگر خوشی رسدت ناخوش آیدشان و اگر رسدت بدی گویند همانا گرفتیم کار خود را از پیش و برمی‌گردند حالی که ایشانند شادی‌کنان‌

If something good happens to you, it upsets them; and if a calamity befalls you, they say, “We took our precautions in advance,” and they depart, happy.
ترتیل:
ترجمه:
التوبة ٤٩ آیه ٥٠ التوبة ٥١
سوره : سوره التوبة
نزول : ٤ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٩
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«أَخَذْنَا أَمْرَنَا»: تصمیم خود را گرفته بودیم. خود را از خطر رهانده و محفوظ و مصون داشته‌ایم.


نزول

جابر بن عبدالله گوید: منافقین که از رفتن به جنگ به بهانه هائى امتناع و تخلف مى ورزیدند در مدینه شایعات دروغى را اشاعه می‌دادند و خبرهاى بدى را در میان مردم مى گفتند. مثلاً مى گفتند: محمد و یارانش در جنگ با وجود کوشش‌هاى زیادى که نمودند نابود و هلاک شدند وقتى که خبر پیروزى مسلمین در جنگ و سلامت رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم به آن‌ها رسید بدحال شدند و از دروغ بافتن خویش شرمنده گشتند و این آیه نازل گردید.[۱]

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


إِنْ تُصِبْكَ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَ إِنْ تُصِبْكَ مُصِيبَةٌ يَقُولُوا قَدْ أَخَذْنا أَمْرَنا مِنْ قَبْلُ وَ يَتَوَلَّوْا وَ هُمْ فَرِحُونَ «50»

اگر به تو نيكى رسد (و پيروز شوى،) منافقان را ناراحت مى‌كند، ولى اگر به تو مصيبتى وشكستى برسد، مى‌گويند: ما چاره‌ى‌خويش را از قبل انديشيده‌ايم (واين را پيش‌بينى مى‌كرديم) و بر مى‌گردند، در حالى كه خوشحالند.

پیام ها

1- پيامبر ورهبر، سيماى نظام اسلامى وامّت است. «تُصِبْكَ» به جاى‌ «تُصِبْكُمْ»

2- دوستان و دشمنان خود را هنگام سختى‌ها و حوادث تلخ و شيرين بشناسيم.

إِنْ تُصِبْكَ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ‌ ...

3- در جنگ‌هاى پيامبر، هم پيروزى وجود داشت وهم شكست. حَسَنَةٌ ... مُصِيبَةٌ

4- منافقان فرصت‌طلب، از ناگوارى‌هاى مسلمانان به نفع مقاصد خود، سوء


«1». «احَسِبَ الناس ان يُتركوا ان يقولوا آمنّا وهم لايُفتنون». عنكبوت، 2.

«2». در جاى ديگر مى‌خوانيم: «مَن كَسب سيّئةً واحاطت‌به خطيئتُه فاولئك اصحاب النّار» بقره، 81.

جلد 3 - صفحه 435

استفاده و از تيزهوشى و آينده‌نگرى خود تبليغ مى‌كنند. «أَخَذْنا أَمْرَنا مِنْ قَبْلُ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



إِنْ تُصِبْكَ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَ إِنْ تُصِبْكَ مُصِيبَةٌ يَقُولُوا قَدْ أَخَذْنا أَمْرَنا مِنْ قَبْلُ وَ يَتَوَلَّوْا وَ هُمْ فَرِحُونَ (50)

بعد از آن نوع ديگر از خبث باطن منافقين را فرمايد:

إِنْ تُصِبْكَ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ‌: اگر برسد تو را خيرى و نعمتى و نصرتى و غنيمتى، بد آيد ايشان را و دلتنگ غمناك شوند به سبب خيرى كه به شما رسيده. وَ إِنْ تُصِبْكَ مُصِيبَةٌ: و اگر مصيبتى تو را رسد از قتلى و هزيمتى و آفتى در نفس و مال، يَقُولُوا قَدْ أَخَذْنا أَمْرَنا مِنْ قَبْلُ‌: مى‌گويند بتحقيق‌

ج5، ص 115

فرا گرفتيم حذر و احتراز خود را و دورى جستيم پيش از اين مصيبت به سبب آنكه حاضر نشديم و به خانه نشستيم. يا اخذ نموديم امر خود را در مواضع هلكه، پس سالم مانديم از وقوع در ورطه. وَ يَتَوَلَّوْا وَ هُمْ فَرِحُونَ‌: و برگردند به خانه‌هاى خود و حال آن كه خوشحالى و شادى كنند به آنچه رسيده است به مؤمنين از شدت و بلا. از ابن عباس نقل شده كه مراد از حسنه، روز «بدر» و مراد از مصيبت، روز «احد» است. فخر رازى گويد: اين قول اگر به خبرى، ثابت شود مقبول، و الا واجب است حمل بر هر حسنه و بر هر مصيبتى، زيرا حال منافقين معلوم باشد كه به رسيدن هر حسنه و هر مصيبتى، چنين وصفى را دارا بودند. در تفسير برهان على بن ابراهيم از ابى الجارود از حضرت باقر عليه السّلام روايت نموده در اين آيه شريفه: اما حسنه، پس غنيمت و عافيت، و اما مصيبت، بلاء و شدت است.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ مِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ ائْذَنْ لِي وَ لا تَفْتِنِّي أَلا فِي الْفِتْنَةِ سَقَطُوا وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِيطَةٌ بِالْكافِرِينَ (49) إِنْ تُصِبْكَ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَ إِنْ تُصِبْكَ مُصِيبَةٌ يَقُولُوا قَدْ أَخَذْنا أَمْرَنا مِنْ قَبْلُ وَ يَتَوَلَّوْا وَ هُمْ فَرِحُونَ (50) قُلْ لَنْ يُصِيبَنا إِلاَّ ما كَتَبَ اللَّهُ لَنا هُوَ مَوْلانا وَ عَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ (51) قُلْ هَلْ تَرَبَّصُونَ بِنا إِلاَّ إِحْدَى الْحُسْنَيَيْنِ وَ نَحْنُ نَتَرَبَّصُ بِكُمْ أَنْ يُصِيبَكُمُ اللَّهُ بِعَذابٍ مِنْ عِنْدِهِ أَوْ بِأَيْدِينا فَتَرَبَّصُوا إِنَّا مَعَكُمْ مُتَرَبِّصُونَ (52)

ترجمه‌

و بعضى از آنها كسى است كه ميگويد اذن ده بمن و در فتنه مينداز مرا اگاه باش در فتنه افتادند و همانا دوزخ هر آينه احاطه دارد بكافران‌

اگر برسد تو را خيرى بد آيد آنها را و اگر برسد تو را بلائى ميگويند بتحقيق گرفتيم صلاح كار خودمان را از پيش و برگردند با آنكه آنها شادانند

بگو نميرسد ما را مگر آنچه نوشت خدا براى ما او است اختياردار ما و بر خدا پس بايد توكّل كنند گروندگان‌

بگو آيا انتظار ميبريد بما مگر يكى از دو خوبى را و ما انتظار ميبريم بشما آنرا كه برساند شما را خدا بعذابى از نزد خود يا بدست‌هاى ما پس انتظار بريد كه ما با شما منتظرانيم.

تفسير

قمى ره فرموده نازل شد در باره جدّ بن قيس وقتى پيغمبر (ص) باو فرمود با ما نمى‌آئى در اين سفر بجهاد شايد از زنان سفيد رومى بهره‌مند شوى او عرض كرد بخدا همه اقوام من ميدانند كه هيچكس بيشتر از من زن دوست نيست ميترسم اگر با شما بيايم وقتى زنان سفيد روم را به بينم نتوانم صبر كنم پس مرا بفتنه مينداز و اذن بده در وطن بمانم و بپاره از قوم خود دستور داد كه هوا گرم است حركت نكنيد پس پسرش گفت به پيغمبر آن جواب را ميدهى و بقومت اين دستور را منتظر باش كه آيه در شأن تو نازل شود كه مردم تا روز قيامت بخوانند و چنان شد و جد بن قيس گفت محمد خيال ميكند جنگ با روم هم مثل ساير جنگها است يكنفر از اين جماعت بوطن بر نخواهند گشت و


جلد 2 صفحه 589

بعضى گفته‌اند مراد آنستكه رخصت ده مرا در اقامت چون متمكن از سفر نيستم و اگر اجازه ندهى ناچار مخالفت ميكنم و در معصيت مى‌افتم و بنظر حقير محتمل است مراد آن باشد كه در اين سفر جز بلا و محنت چيزى نيست اذن بده بمانم تا در بلا نينداخته باشى مرا در هر حال كفرى است كه از گوينده‌اش صادر شده و خداوند از آن جواب داده است كه آنها در فتنه افتادند بمخالفت امر پيغمبر و ظهور نفاق و عذر غير موجّه دروغ و علامت وقوع آنها در وسط بلا و معصيت و خذلان آنستكه اثرى از خير و بركت و سعادت در اطراف وجود آنها پيدا نمى‌شود و گناه بر آنها احاطه نموده لذا جهنم هم در قيامت بر آنها احاطه خواهد نمود و اين جماعت علاوه بر آنكه مساعد نيستند معاندند چون از حالشان ظاهر ميشود كه اگر در جنگ مسلمانان غالب شوند بدشان مى‌آيد و اگر مغلوب شوند خوشحال ميشوند و مى‌گويند ما از اول تكليف خودمان را فهميديم كه بايد از اين جنگ كناره كرد لذا تخلف نموديم و با مسرّت از مسلمانان كناره كرده بمنازل خود ميروند و قمى ره از امام باقر (ع) نقل نموده كه مراد از حسنه غنيمت و عافيت است و مراد از مصيبت بلاء و شدّت است و ظاهرا بيان فرد واضح شده است و الّا حسنه شامل است هر پيش آمد خيرى را و مصيبت شامل است هر پيش آمد شرّى را كه موجب كدورت و ملالت شود و در جواب آنها بايد گفت و معتقد شد كه ما تمام امور را از خير و شر بتقدير الهى ميدانيم ناصر و معين و اختياردار و نگهدار ما خدا است حق مؤمن آنستكه اميد و توكل او فقط بخدا باشد و جز رضاى او نخواهد و نه پسندد علاوه بر آنكه ما اگر مغلوب شويم شهيد ميشويم و زنده ميمانيم با نام نيك و نعمت ابدى و اگر غالب شويم فائز ميشويم بغنيمت و عزت پس در هر حال يكى از دو خير و خوبى بما واصل خواهد شد و شما بايد منتظر يكى از آندو باشيد براى ما و ما منتظريم براى شما يكى از دو پيش آمد بد را و آن يا عذاب الهى است در دنيا مانند صاعقه و خسف و غرق بيد قدرت او يا قتل و اسارت و ذلّت است بدست ما به امر أو پس شما منتظر عاقبت امر ما باشيد چنانچه ما هم منتظر عاقبت كار شمائيم در نهج البلاغه است و در كافى از امير المؤمنين (ع) نقل نموده كه مرد مسلمان برى از خيانت آنستكه منتظر يكى از دو خوبى باشد كه يا داعى الهى را اجابت نمايد و آنچه نزد خدا است خير است براى او و يا روزى خدا باو برسد و با اهل و عيال خود زندگانى كند و دين خود را حفظ نمايد و اين كافى است براى او و در كافى از امام باقر (ع) نقل نموده كه آن دو خوبى يا


جلد 2 صفحه 590

مرگ است در طاعت خدا يا ادراك ظهور امام زمان رزقنا اللّه تعالى انشاء.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


إِن‌ تُصِبك‌َ حَسَنَةٌ تَسُؤهُم‌ وَ إِن‌ تُصِبك‌َ مُصِيبَةٌ يَقُولُوا قَد أَخَذنا أَمرَنا مِن‌ قَبل‌ُ وَ يَتَوَلَّوا وَ هُم‌ فَرِحُون‌َ (50)

خطاب‌ بپيغمبر صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌اگر‌ بشما اصابه‌ حسنه‌ ‌از‌ فتح‌ و فيروزي‌ و غلبه‌ ‌بر‌ دشمن‌ شد ‌اينکه‌ منافقين‌ قاعدين‌ ‌را‌ بد آيد و ‌اگر‌ خداي‌ نخواسته‌ اصابه‌ مصيبتي‌ ‌از‌ قتل‌ و ذهاب‌ مال‌ شد ميگويند خوب‌ شد ‌که‌ ‌ما فكر كار ‌خود‌ ‌را‌ كرديم‌ قبلا و خارج‌ نشديم‌ ‌تا‌ گرفتار ‌اينکه‌ مصائب‌ شويم‌.

إِن‌ تُصِبك‌َ حَسَنَةٌ حسنه‌ ‌هر‌ نعمتي‌ ‌که‌ ‌از‌ جانب‌ خداوند تفضلا افاضه‌ شود دنيوي‌ ‌ يا ‌ اخروي‌ حسنه‌ نامند و البته‌ فتح‌ و فيروزي‌ و غلبه‌ ‌بر‌ خصم‌ و غنيمت‌ و دفع‌ شرّ كفار و امثال‌ اينها حسنه‌ ‌است‌ و تفضل‌ الهي‌ ‌است‌ تَسُؤهُم‌ چون‌ منافقين‌ ‌از‌ ترس‌ جان‌ و مال‌ ‌خود‌ اظهار ايمان‌ كردند و الّا باطنا اعدا عدوّ مؤمنين‌ هستند

جلد 8 - صفحه 236

و انتظار ‌اينکه‌ دارند ‌که‌ ‌اينکه‌ اساس‌ ضعف‌ پيدا كند ‌تا‌ ‌آنها‌ ‌از‌ ترس‌ و خوف‌ نجات‌ يابند ‌هر‌ چه‌ عظمت‌ اسلام‌ بيشتر شود ‌آنها‌ ‌را‌ بد آيد و بالعكس‌ وَ إِن‌ تُصِبك‌َ مُصِيبَةٌ تعبير بسيّئه‌ نفرمود ‌هر‌ مصيبتي‌ ‌که‌ بمجاهدين‌ ‌في‌ سبيل‌ اللّه‌ بلكه‌ بمؤمنين‌ اصابه‌ كند آنهم‌ حسنه‌ ‌است‌ و اجر كامل‌ دارد چنانچه‌ ميفرمايد ‌در‌ دو ‌آيه‌ ‌بعد‌ قُل‌ هَل‌ تَرَبَّصُون‌َ بِنا إِلّا إِحدَي‌ الحُسنَيَين‌ِ ‌که‌ نصرت‌ و شهادت‌ ‌باشد‌ لذا تعبير بمصيبت‌ فرمود ‌که‌ چشم‌ زخمي‌ بشما وارد شود ‌اينکه‌ منافقين‌ ‌را‌ خوش‌ آيد و يَقُولُوا قَد أَخَذنا أَمرَنا ‌يعني‌ كاري‌ ‌که‌ طالب‌ بوديم‌ ‌که‌ خارج‌ نشويم‌ و توقف‌ كنيم‌ و گرفتار ‌اينکه‌ مصائب‌ نشويم‌ گرفتيم‌ و جان‌ و مال‌ ‌خود‌ ‌را‌ حفظ كرديم‌ ‌من‌ قبل‌ پيش‌ ‌از‌ خروج‌ وَ يَتَوَلَّوا تولّي‌ برگشتن‌ ‌است‌ و پشت‌ كردن‌ ‌است‌ ‌يعني‌ يكسان‌ ‌خود‌ توجه‌ كردند وَ هُم‌ فَرِحُون‌َ بسيار خورسند و خوش‌ حال‌ بودند.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 50)- در این آیه به یکی دیگر از صفات منافقان و نشانه‌های آنها اشاره شده است و بحثی را که در آیات گذشته و آینده پیرامون نشانه‌های منافقان می‌باشد تکمیل می‌کند.

نخست می‌گوید: «اگر نیکی به تو رسد آنها را ناراحت می‌کند» (إِنْ تُصِبْکَ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ).

و این ناراحتی دلیل عداوت باطنی و فقدان ایمان آنهاست «ولی در مقابل اگر مصیبتی به تو برسد و گرفتار مشکلی شوی با خوشحالی می‌گویند: ما از قبل (پیش بینی چنین مسائلی را می‌کردیم، و) تصمیم لازم را گرفتیم» و خود را از این پرتگاه رهایی بخشیدیم! (وَ إِنْ تُصِبْکَ مُصِیبَةٌ یَقُولُوا قَدْ أَخَذْنا أَمْرَنا مِنْ قَبْلُ).

ج2، ص214

و به خانه‌های خود «باز می‌گردند در حالی که (از شکست یا مصیبت یا ناراحتی شما) خوشحالند» (وَ یَتَوَلَّوْا وَ هُمْ فَرِحُونَ).

این منافقان کوردل از هر فرصتی به نفع خود استفاده و لاف عقل و درایت می‌زنند که این عقل و تدبیر ما بود که موجب شد در فلان میدان شرکت نکنیم، این سخن را چنان می‌گویند که گویی از خوشحالی در پوست نمی‌گنجند!

نکات آیه

۱ - پیروزى و موفقیتهاى پیامبر (ص) و اسلام، براى متخلفان از جنگ (منافقان) اندوه بار بود. (إن تصبک حسنة تسؤهم)

۲ - بهانه جویان متخلف از جنگ، آرزومند عدم موفقیت سپاه اسلام و نگران از پیروزى آنان. (إن تصبک حسنة تسؤهم)

۳ - وجود فراز و نشیب و شکست و پیروزى در جنگهاى پیامبر (ص) و مسلمانان با جبهه کفر (إن تصبک حسنة تسؤهم و إن تصبک مصیبة)

۴ - مباهات و اظهار شادمانى منافقان به رأى صائب خویش مبنى بر ترک جهاد، در صورت مواجه شدن مسلمانان با شکست و مشکلات جنگ (و إن تصبک مصیبة یقولوا قد أخذنا أمرنا من قبل و یتولوا و هم فرحون)

۵ - منافقان، گروهى فرصت طلبند. (إن تصبک حسنة تسؤهم و إن تصبک مصیبة یقولوا قد أخذنا أمرنا من قبل و یتولوا و هم فرحون)

۶ - کنار کشیدن از مسؤولیت و مشکلات جامعه در بینش منافقان، تیزهوشى و کیاست است. (و إن تصبک مصیبة یقولوا قد أخذنا أمرنا من قبل و یتولوا و هم فرحون)

۷ - داورى غلط منافقان در مورد شکست و پیروزى مسلمانان (و إن تصبک مصیبة یقولوا قد أخذنا أمرنا من قبل و یتولوا و هم فرحون)

روایات و احادیث

۸ - «عن ابى جعفر(ع) فى قوله: «إن تصبک حسنة تسؤهم و إن تصبک مصیبة»: اما الحسنة فالغنیمة و العافیة و اما المصیبة فالبلاء و الشدة;[۲] از امام باقر (ع) درباره قول خدا «ان تصبک حسنة ...» روایت شده است: «حسنة» غنیمت و سلامتى و «مصیبت» بلا و سختى است».

موضوعات مرتبط

  • اسلام: تاریخ صدر اسلام ۱، ۳
  • جهاد: آرزوى متخلفان از جهاد ۲; بهانه جویى متخلفان از جهاد ۲; عوامل اندوه متخلفان از جهاد ۱; متخلفان از جهاد ۴; متخلفان از جهاد و اسلام ۲
  • حسنه: مراد از حسنه ۸
  • فرصت طلبان: ۵
  • محمّد(ص): آثار پیروزى محمّد(ص) ۱; غزوات محمّد(ص) ۳
  • مصیبت: مراد از مصیبت ۸
  • منافقان: بینش منافقان ۶; تخلف منافقان از جهاد ۴; سرور منافقان ۴; صفات منافقان ۵; عوامل اندوه منافقان ۱; فرصت طلبى منافقان ۵; قضاوت منافقان ۷; منافقان و پیروزى مسلمانان ۷; منافقان و زیرکى ۶; منافقان و شکست مسلمانان ۴، ۷; منافقان و مشکلات ۶

منابع

  1. تفسیر ابن ابىٰ حاتم.
  2. تفسیر قمى، ج ۱، ص ۲۹۲; نورالثقلین، ج ۲، ص ۲۲۵، ح ۱۷۷.