التوبة ٢٠
کپی متن آیه |
---|
الَّذِينَ آمَنُوا وَ هَاجَرُوا وَ جَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّهِ وَ أُولٰئِکَ هُمُ الْفَائِزُونَ |
ترجمه
التوبة ١٩ | آیه ٢٠ | التوبة ٢١ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«أَعْظَمُ دَرَجَةً»: دارای منزلت و مقام والاتر و بزرگتری هستند. واژه دَرَجَة تمییز است. ذکر این نکته لازم است که از اسم تفضیل (أَعْظَمُ) نباید چنین استنباط گردد که ایمان مؤمنان و جهاد ایشان دارای فضیلت و اجر بیشتر و سقایت کافران دارای فضیلت و اجر کمتر است! بلکه اسم تفضیل در موارد زیادی بیانگر این واقعیّت است که یکی از دو طرف مقایسه دارای فضیلت است و دیگری اصلاً دارای فضیلتی نیست (نگا: بقره / نساء / توبه / .
نزول
شأن نزول آیات ۲. و ۲۱:
ابوالجارود از امام باقر|امام محمدباقر علیهالسلام روایت نموده که این آیات درباره على بن ابىطالب علیهالسلام و اوصاف آن بزرگوار نازل گردیده است.[۱]
تفسیر
- آيات ۲۴ - ۱۷، سوره توبه
- معناى عمارت مساجد الله در: (( ما كان للمشركين ان يعمروا مساجد الله ))
- هيچ عمل لغو و بى فايده اى در دين تشريع نشده و جواز هر عملى منوط به اينست كه خداوند به فاعلش حق داده باشد
- وجه تغيير از عبادت به (( خشية )) و اشاره به وجود ملازمه بين عبادت و ترس
- مراد از (( سقاية الحاج ))
- وزن و ارزش عمل به زنده بودن و تواءم بودن عمل ايمان است
- مقصود از (( اعظم درجة عند الله )) اينست كه آنهايى كه فقط سقايت و عمارت كرده اند ئرمقابل مؤ منين مهاجر و مجاهد هيچ درجه و فضيلتى ندارند
- سبب نهى از دوستى پدران و برادران كافر، مداخله آنان در امور مؤ منين و تحريك ايشان به وسيله آنان مى باشد
- مراد از جمله : (( فتربصوا حتى ياءتى الله بامره ))
- چند روايت در مورد اينكه آيه شريفه : (( اجعلتم سقاية الحاج ... )) درباره اميرالمؤ منين (ع) نازل شده است
- سخن صاجب المنار در مورد روايات مربوط به شاءن نزول آيه شريفه و نقد و رد آن و اشاره به كيفيت استناد به رواياتى كه راجع به قرآنكريم است و متعرض حكم شرعى نمى باشد
- رواياتى ديگر در مورد شاءن نزول آيه شريفه : (( اجعلتم سقاية الحاج ... ))
- چند روايت در ذيل آيه شريفه : (( لاتتخذوا آبائكم و اخوانكم اولياء ان استحبواالكفر... ))
تفسیر نور (محسن قرائتی)
الَّذِينَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّهِ وَ أُولئِكَ هُمُ الْفائِزُونَ «20»
كسانىكه ايمان آورده و هجرت كردند و در راه خدا با اموال و جانهاى خويش جهاد كردند، بزرگترين درجه را نزد خداوند دارند و اينان همان رستگارانند.
پیام ها
1- ايمان، هجرت و جهاد، همچون تقوا، در رأس همهى ارزشهاست. آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا ... أَعْظَمُ دَرَجَةً
2- اگر ملاك ارزش نزد مردم، روابط قبيلگى و نژادى است، در محاسبات الهى، ايمان، هجرت و جهاد، ملاكِ ارزش است. «1» «عِنْدَ اللَّهِ»
3- ايمان، لازمهى كمالات ديگر است. «آمَنُوا»
4- ارزش همهى كارهاى مقدّس، به نيّت آنهاست. «فِي سَبِيلِ اللَّهِ»
5- فوز و رستگارى، تنها در سايهى ايمان، هجرت و جهاد است. آمَنُوا وَ ... أُولئِكَ هُمُ الْفائِزُونَ
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
الَّذِينَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّهِ وَ أُولئِكَ هُمُ الْفائِزُونَ «20»
بعد بيان فرق فاضله را فرمايد:
الَّذِينَ آمَنُوا: آنانكه ايمان آوردهاند به خداى تعالى و آنچه از جانب او نازل شده. وَ هاجَرُوا: و هجرت نمودند از دار الكفر به دار الاسلام. وَ جاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ: و جهاد كردند با مشركان در راه خدا. بِأَمْوالِهِمْ: به بذل كردن مالهاى خود بر مجاهدان و تهيه اسباب قتال براى آنها. وَ أَنْفُسِهِمْ: و به نفسهاى خود در معركههاى جهاد. أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّهِ: بزرگترند از حيث درجه نزد خداى تعالى، و كرامت و مرتبه ايشان بلندتر و بيشتر است از آنهائى كه سقايت حاج و عمارت مسجد كنند، و جامع اين صفات نباشند. وَ أُولئِكَ هُمُ الْفائِزُونَ: و آن گروه متصفين به كمالات، ايشانند رستگاران، و ظفريافتگان به مقاصد دو جهان.
بيان- خداى تعالى وصف فرمايد جماعتى را كه متصف به صفات سهگانه باشند و درجات عظيمه و بشارت رحمت و رضوان و جنات با نعمتهاى باقيه و خلود در آن را مترتب بر آن فرمايد، و چون در آيات سبحانى عبرت به عموم لفظ باشد، پس شامل است در هر عصرى متصفين به اين صفات را:
وصف اول: آنان كه ايمان آوردند به تمام معتقدات حقه ايمانيه و ثبات در آن نمايند.
وصف دوم- هجرت نمايند از كفر به ايمان و از معصيت به طاعت، چنانچه در مستدرك- در حديثى از حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم سؤال شد:
كدام هجرت افضل است؟ قال من هجر ما حرّم اللّه عليه فرمود: كسى كه
ج5، ص 43
دورى نمايد از آنچه خدا حرام فرموده بر او. و در حديث ديگر فرمايد: المهاجر من هجر السّيّئات.
صفت سوم- جهاد در راه خدا به مال و نفس كه مال خود را در رضاى الهى و اعلاى كلمه حقه صرف، و نفس خود را در قيام به وظايف دينى جهد نمايند، كه يكى از افراد آن جهاد با هواى نفس و شيطان باشد، چنانچه فرمود حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم: افضل الجهاد من جاهد نفسه الّتى بين جنبيه.
علامه مجلسى (رحمه الله) در حديث قدسى در وصف اهل خير فرمايد: قال تعالى يموت النّاس مرّة و يموت احدهم فى كلّ يوم سبعين مرّة من مجاهدة انفسهم و مخالفة هواهم و الشّيطان الّذى يجرى فى عروقهم.
فرمود خداى تعالى: مىميرند مردم يك مرتبه، و مىميرد هر يك از اهل خير روزى هفتاد مرتبه از مجاهده با نفس و مخالفت هوى و شيطانى كه جارى مىشود در عروق ايشان.
و البته متصفان به صفات مذكوره، مصداق آيه شريفه عظيم الدرجه و مشمول رحمات الهيه و فيوضات سبحانيه واقع خواهند شد. (اللّهمّ ارزقنا بمحمّد و آله) و حديث متواتر از موافق و مخالف كه على عليه السّلام و شيعته هم الفائزون «1» شاهد عدل است بر آنكه اين گروه رستگار حضرت امير المؤمنين عليه السّلام و شيعيان ابرار او هستند و الحمد للّه على ذلك، لكن بايد مراقب بود پس از دارا شدن اوصاف شيعه، طورى نشود كه به سبب افعال شنيعه، از جرگه آنان خارج شويم.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
أَ جَعَلْتُمْ سِقايَةَ الْحاجِّ وَ عِمارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ كَمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ جاهَدَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ لا يَسْتَوُونَ عِنْدَ اللَّهِ وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ «19» الَّذِينَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّهِ وَ أُولئِكَ هُمُ الْفائِزُونَ «20» يُبَشِّرُهُمْ رَبُّهُمْ بِرَحْمَةٍ مِنْهُ وَ رِضْوانٍ وَ جَنَّاتٍ لَهُمْ فِيها نَعِيمٌ مُقِيمٌ «21» خالِدِينَ فِيها أَبَداً إِنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِيمٌ «22»
جلد 2 صفحه 565
ترجمه
آيا قرار داديد مباشر آب دادن حاجيان و آباد نمودن مسجد الحرام را مانند آنكه گرويد بخدا و روز بازپسين و جهاد نمود در راه خدا يكسان نيستند نزد خدا و خدا هدايت نميكند گروه ستمكاران را
آنانكه ايمان آوردند و هجرت نمودند و جهاد كردند در راه خدا بمالها و جانهاشان بزرگ مرتبهترند نزد خدا و آنگروه ايشانند برخورداران
مژده ميدهد ايشانرا پروردگارشان برحمتى از خود و خوشنودى و بهشتهائى كه مر ايشانرا است در آن نعمتى برقرار
جاويدانند در آن هميشه همانا خدا نزد او مزدى است بزرگ.
تفسير
استفهام براى انكار است يعنى آيا قرار داديد با آنكه نبايد بدهيد اهل و متصدّى سقايت حاجّ و عمارت مسجد الحرام را مانند مؤمن بمبدء و معاد و مجاهد در راه خدا صاحبان آن دو عنوان مساوى نيستند با صاحب اين دو عنوان نزد خدا و خدا هدايت نمىكند كسانيرا كه ظلم بخود نمودند بسبب آنكه مشرك شدند و ظلم بغير نمودند براى آنكه مفاخره كردند باين دو عمل غير مقبول بر صاحب ايمان كامل و عمل مقبول و در مجمع از امام باقر (ع) نقل نموده كه آنحضرت قرائت فرمود أ جعلتم سقاة الحاج و عمرة المسجد الحرام و بنابر اين احتياج بتقدير اهل نيست و قمى ره از آنحضرت نقل نموده كه نازل شد اين آيه در باره على بن ابى طالب (ع) و مراد از من آمن باللّه آنحضرت است و نيز از آنحضرت روايت شده است كه نازل شد در باره على (ع) و عباس و شيبه زمانى كه عباس گفت من افضلم چون سقاية حاج بدست من است و شيبه گفت من افضلم براى آنكه عمارت بيت با من است و على (ع) گفت من افضلم براى آنكه من ايمان آوردم پيش از شما و هجرت نمودم و جهاد كردم و تراضى نمودند آن سه نفر بحكم پيغمبر (ص) پس اين آيه نازل شد و در مجمع قريب باين مضمون را نقل نموده و بر احتجاج امير المؤمنين (ع) اضافه نموده كه و شما دو نفر بضرب شمشير من مسلمان شديد و عياشى ره از امام صادق (ع) اين معنى را نقل نموده و بجاى شيبه عثمان بن ابى شيبه ذكر كرده است و در كافى و عياشى از يكى از صادقين عليهما السلام نقل نموده كه نازل شد در باره حمزه و على و جعفر عليهم السّلام و عباس و شيبه كه آندو مفاخره نمودند بسقايت و حجابت و على (ع) و حمزه و جعفر كسانى بودند
جلد 2 صفحه 566
كه ايمان آوردند بخدا و روز جزا و جهاد نمودند در راه خدا و محتمل است اين شأن نزول راجع بآيه دوم باشد كه در آن از ارباب فضيلت بلفظ جمع تعبير شده است اگر چه در ذيل آيه اول نقل نمودهاند و شأن نزول اول راجع بآيه اول باشد كه در آن تعبير بمفرد شده است گويا اوّلا مفاخره با امير المؤمنين (ع) شده ثانيا با آنحضرت و حمزه و جعفر و آيه اول ناظر بمفاخره اولى و آيه دوم ناظر بمفاخره ثانيه است و در آيه اولى فقط نفى تساوى و اشاره بوجود افضل شده و در آيه ثانيه تصريح بموجب فضل و شرف و صاحبان آن شده است و آنكه مرتبه و مقام و منزلت ايشان رفيعتر است نزد خدا از كسانيكه داراى اين اوصاف نيستند و آنها هر مقام و منصب و عنوانى كه داشته باشند باين درجه نميرسند و نيز فوز عظيم و نيل بسعادت دو سراى مخصوص بايشان است و بشارت داده خداوند بايشان رحمت بىپايان خود را كه قابل توصيف نيست و خوشنودى و مقام رضوان و نعيم جاودان و اقامت جاويد و اجر مزيد را كه مخصوص بمقرّبين و سابقين درگاه احديّت است.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
الَّذِينَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللّهِ بِأَموالِهِم وَ أَنفُسِهِم أَعظَمُ دَرَجَةً عِندَ اللّهِ وَ أُولئِكَ هُمُ الفائِزُونَ «20»
كساني که ايمان آوردند و هجرت كردند از بلاد كفر و جهاد كردند در راه خدا بمال و جان خود درجه آنها نزد خدا عظيمتر است و اينها كساني هستند که رستگار شدند.
الَّذِينَ آمَنُوا بيان علت عدم تساوي است که در آيه قبل فرموده لا يَستَوُونَ و مصداق اتمّ اينکه آيه امير المؤمنين عليه السّلام است که اول كسي است که ايمان آورد بلكه بر حسب ظاهر بود و الّا علي [ع] در عالم نورانيت ايمان داشت و لذا در شأن او گفته شده (لم يشرك باللّه طرفة عين) وَ هاجَرُوا که پس از هجرت رسول اللّه صلّي اللّه عليه و آله و سلّم امير المؤمنين [ع] هجرت فرمود و جمعي از زنان پيغمبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم و صديقه طاهره سلام اللّه عليها و دختران که
جلد 8 - صفحه 196
در خانه حضرت رسول بودند و مادر خود را همراه برد و پيغمبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم تا علي [ع] نيامد و ملحق باو نشد وارد مدينه نشد حتي هر چه ابي بكر اصرار كرد حضرت اجابت نفرمود تا آنكه ابي بكر رها كرد حضرت را و سر خود وارد مدينه شد.
وَ جاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللّهِ جهاد علي [ع] ابين من الشمس است در بدر و احزاب و احد و خيبر و غير اينها بِأَموالِهِم وَ أَنفُسِهِم هر چه داشت در راه خدا داد حتي سه روز بآب نيم گرم افطار فرمود خود و عيالش و اولادش و خادمهاش و افطار خود را بمسكين و يتيم و اسير دادند.
أَعظَمُ دَرَجَةً عِندَ اللّهِ كيست بعد رسول اللّه که درجه او نزد خدا عظيمتر باشد يا مساوي باشد با درجه علي عليه السّلام حتي انبياء و ائمه عليهم السلام.
وَ أُولئِكَ هُمُ الفائِزُونَ اينکه آيه و لو در شأن علي [ع] نازل شده و او مصداق اتمّ است لكن منافي با عموم آيه نيست و البته تمام مؤمنين مهاجرين مجاهدين درجه آنها از بقيه عظيمتر و بفيوضات غير متناهيه الهيه فائز ميشوند.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 20)- در این آیه به عنوان تأکید و توضیح میفرماید: «کسانی که ایمان آوردند، و هجرت نمودند، و در راه خدا با مال و جان خود جهاد کردند، اینها در پیشگاه خداوند مقامی برتر و بزرگتر دارند» (الَّذِینَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّهِ).
«و اینها به افتخار بزرگی نائل شدهاند» (أُولئِکَ هُمُ الْفائِزُونَ).
نکات آیه
۱ - تقدیر و تمجید خداوند از مؤمنان مهاجر و مجاهد صدر اسلام (الذین ءامنوا و هاجروا و جهدوا ... أعظم درجة عند اللّه)
۲ - ایمان، هجرت و جهاد با جان و مال، داراى برترین درجه و ارزش در بینش الهى (الذین ءامنوا و هاجروا و جهدوا ... بأموالهم أعظم درجة)
۳ - ایمان توأم با عمل، داراى ارزش در بینش الهى (الذین ءامنوا و هاجروا و جهدوا ... أعظم درجة عند اللّه)
۴ - ارزش والاى هجرت و جهاد منوط به این است که در راه خدا باشد. (الذین ءامنوا و هاجروا و جهدوا فى سبیل اللّه)
۵ - لزوم جهاد با مال، همانند جهاد با جان است. (و جهدوا فى سبیل اللّه بأموالهم و أنفسهم)
۶ - مؤمنان مهاجر و مجاهد در راه خدا، داراى برترین مرتبه و بزرگترین درجه درپیشگاه خداوند (الذین ءامنوا و هاجروا و جهدوا ... أعظم درجة عند اللّه)
۷ - سعادت و رستگارى حقیقى، از آن مؤمنان مهاجر و مجاهد در راه خداست. (الذین ءامنوا و هاجروا و جهدوا ... أولئک هم الفائزون)
۸ - ایمان، هجرت و جهاد در راه خدا با مال و جان، عوامل اصلى دستیابى انسان به سعادت و تضمین کننده آن (الذین ءامنوا و هاجروا و جهدوا ... أولئک هم الفائزون)
موضوعات مرتبط
- ارزشها: ۲ ملاک ارزشها ۳، ۴
- انسان: انسانهاى ممتاز ۶
- ایمان: آثار ایمان ۸; ارزش ایمان ۲، ۳; ایمان وعمل ۳
- جهاد: آثار جهاد ۸; آثار جهاد مالى ۸; ارزش جهاد ۲، ۴; ارزش جهاد مالى ۲; اهمیّت جهاد ۵; اهمیّت جهاد مالى ۵
- رستگاران: ۷
- سبیل اللّه: ارزش سبیل اللّه ۴
- سعادت: عوامل سعادت ۸
- عمل: ارزش عمل ۳
- مؤمنان: رستگارى مؤمنان ۷; سعادت مؤمنان ۷; فضایل مؤمنان ۱; مقامات مؤمنان ۶
- مجاهدان: رستگارى مجاهدان ۷; سعادت مجاهدان ۷; فضایل مجاهدان صدر اسلام ۱; مقامات مجاهدان ۶
- مهاجران: رستگارى مهاجران ۷; سعادت مهاجران ۷; فضایل مهاجران صدر اسلام ۱; مقامات مهاجران ۶
- هجرت: آثار هجرت ۸; ارزش هجرت ۲، ۴
منابع
- ↑ تفاسیر على بن ابراهیم و برهان.