التوبة ١٩

از الکتاب
کپی متن آیه
أَ جَعَلْتُمْ‌ سِقَايَةَ الْحَاجِ‌ وَ عِمَارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ‌ کَمَنْ‌ آمَنَ‌ بِاللَّهِ‌ وَ الْيَوْمِ‌ الْآخِرِ وَ جَاهَدَ فِي‌ سَبِيلِ‌ اللَّهِ‌ لاَ يَسْتَوُونَ‌ عِنْدَ اللَّهِ‌ وَ اللَّهُ‌ لاَ يَهْدِي‌ الْقَوْمَ‌ الظَّالِمِينَ‌

ترجمه

آیا سیراب کردن حجاج، و آباد ساختن مسجد الحرام را، همانند (عمل) کسی قرار دادید که به خدا و روز قیامت ایمان آورده، و در راه او جهاد کرده است؟! (این دو،) نزد خدا مساوی نیستند! و خداوند گروه ظالمان را هدایت نمی‌کند!

ترتیل:
ترجمه:
التوبة ١٨ آیه ١٩ التوبة ٢٠
سوره : سوره التوبة
نزول : ٨ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٩
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«سِقَایَة»: میرابی. آب‌دادن. در اینجا مراد پیشه آب‌دادن به حاجیان در مسجدالحرام است که منزلت و مقامی داشته است. «عِمَارَة»: آبادکردن. تعمیرنمودن. «کَمَنْ»: مضافی مانند (إیمان) محذوف است و تقدیر چنین است: کَإیمانِ مَنْ. «لا یَسْتَوُونَ»: مثل هم نیستند. برابر و یکسان نمی‌باشند.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

نزول

«شیخ طوسى» گوید: از امامین امام باقر|باقر و امام صادق|صادق علیهماالسلام روایت گردیده که این آیه درباره على بن ابى‌ طالب علیه‌السلام و عباس نازل گردیده.

طبرى از ابن عباس روایت کند که این آیه درباره عباس در روز بدر نازل شده، موقعى که گفته بود اگر شما در اسلام آوردن سبقت جسته و به هجرت نیز پیشى گرفته اید. مانند ما سابقه سقایت حاج و حفظ خانه کعبه را ندارید سپس این آیه نازل گردید.

و نیز طبرى از حسن بصرى نقل نماید که این آیه درباره على و عباس و عثمان و شبیه نازل گردیده است، شعبى گوید: درباره على و عباس نازل شده چنان که ابن وهب و سدى نیز به همین قول معتقدند و نیز در سبب نزول آیه اختلاف نموده اند.

عده اى گویند: یهود از مشرکین پرسیدند و مشرکین گفتند: ما کسانى هستیم که به حجاج آب می‌دادیم و سقایت می‌نمودیم و مسجدالحرام را تعمیر کردیم. آیا ما افضل و برتر مى باشیم یا محمد و اصحاب او؟ یهود به خاطر عناد و دشمنى که با مسلمین داشتند، گفتند: شما افضل هستید.

عده اى گویند: مسلمینى که در جهاد شرکت داشتند به آن‌هائى که جهاد نکرده بودند، افتخار نموده و فخر مى فروختند سپس این آیه نازل گردید چنان که زجاج گفته است.[۱][۲]

تفسیر


نکات آیه

۱ - سرزنش خداوند نسبت به مسلمانانى که شغل آب دهى به حاجیان و سرپرستى مسجدالحرام را با جهاد در راه خدا برابر انگاشته و خویشتن را همطراز با مؤمنان اهل پیکار در راه خدا مى پنداشتند. (أجعلتم سقایة الحاجّ و عمارة المسجدالحرام کمن ءامن باللّه و الیوم الأخر و جهد فى سبیل اللّه)

۲ - همسنگ قرار دادن کافر و مشرک نیک کردار با مؤمن مجاهد، عملى ناصواب و شایسته ملامت و توبیخ است. (أجعلتم سقایة الحاجّ و عمارة المسجدالحرام کمن ءامن باللّه و الیوم الأخر و جهد فى سبیل اللّه)

۳ - سرپرستى مسجدالحرام و آب دهى به زائران کعبه، شغلى مهم و افتخارآمیز در میان عربهاى جاهلى (أجعلتم سقایة الحاجّ و عمارة المسجدالحرام کمن ءامن باللّه ... و جهد فى سبیل اللّه)

۴ - نیکوترین عملکرد کافر و مشرک، فاقد کمترین ارزش در بینش الهى است. (أجعلتم سقایة الحاجّ و عمارة المسجدالحرام کمن ءامن باللّه ... و اللّه لایهدى القوم الظلمین) برداشت فوق به خاطر دو نکته مهم در آیه شریفه است: ۱- سیراب ساختن حاجیان و آباد کردن مسجدالحرام، بهترین عمل مشرکان بود; ۲- خداوند، همین دسته از مشرکان به ظاهر نیکوکار را ستمکار معرفى کرد.

۵ - اعمال صالح انسانها، تنها در سایه ایمان به خدا و روز بازپسین، ارزش مى یابد. (أجعلتم سقایة الحاجّ و عمارة المسجدالحرام کمن ءامن باللّه و الیوم الأخر)

۶ - جهاد و پیکار در راه خدا، برترین و با ارزش ترین عمل صالح مؤمنان (أجعلتم سقایة الحاجّ ... کمن ءامن باللّه و الیوم الأخر و جهد فى سبیل اللّه)

۷ - ارزش جهاد، منوط به این است که در راه خدا باشد. (و جهد فى سبیل اللّه)

۸ - کافران و مشرکان، مردمانى ستم پیشه اند. (و اللّه لایهدى القوم الظلمین)

۹ - ستم پیشگان، از هدایت الهى محرومند. (و اللّه لایهدى القوم الظلمین)

روایات و احادیث

۱۰ - ابوبصیر از امام باقر یا امام صادق - علیهما السلام - درباره قول خداى عز و جل «أجعلتم سقایة الحاجّ و عمارة المسجدالحرام کمن ءامن باللّه و الیوم الأخر» روایت کرده است: «نزلت فى حمزة و على و جعفر و العباس و شیبة ... و کان على(ع) و حمزة و جعفر الذین آمنوا باللّه و الیوم الآخر و جاهدوا فى سبیل اللّه لایستوون عند اللّه;[۳] این آیه شریفه درباره حمزه، على، جعفر، عباس و شیبه نازل شده که آنان (عباس و شیبه) به منصب آب رسانى به حاجیان و پرده دارى کعبه افتخار مى کردند، پس خداوند عز جل این آیه را نازل فرمود: آیا منصب آب رسانى به حاجیان و آباد کردن مسجدالحرام را با [عمل]کسى که به خدا و روز قیامت ایمان آورد و در راه خدا جهاد کرد. همانند قرار داده اید؟ آنان نزد خدا مساوى نیستند!».

موضوعات مرتبط

  • ارزشها: ملاک ارزشها ۴، ۵، ۷
  • امام على(ع): فضایل امام على(ع) ۱۰
  • ایمان: اهمیّت ایمان به آخرت ۵; اهمیّت ایمان به خدا ۵
  • جاهلیت: ملاک ارزشها در جاهلیت ۳
  • جعفر ابن ابى طالب: فضایل جعفر ابن ابى طالب ۱۰
  • جهاد: ارزش جهاد ۱، ۶، ۷
  • حاجیان: سقایت حاجیان در جاهلیت ۳; فضیلت سقایت حاجیان ۱۰
  • حمزه: فضایل حمزه ۱۰
  • خدا: سرزنشهاى خدا ۱
  • سبیل اللّه: ارزش سبیل اللّه ۷
  • شیبه: فضایل شیبه ۱۰
  • ظالمان: ۸ محرومیت ظالمان ۹
  • عباس بن عبدالمطلب: فضایل عباس بن عبدالمطلب ۱۰
  • عمل: عمل ناپسند ۲
  • عمل صالح: ارزش عمل صالح ۵; برترین عمل صالح ۶
  • قیاس: تولیت مسجد با جهاد ۱; قیاس سقایت حاجیان با جهاد ۱; قیاس مشرک با مؤمن ۲; قیاس مؤمن با کافر ۲; قیاس ناپسند ۱، ۲
  • کافران: بى ارزشى عمل صالح کافران ۴; ظلم کافران ۸
  • مؤمنان: فضایل مؤمنان ۱، ۲
  • مجاهدان: فضایل مجاهدان ۱، ۲
  • مسجدالحرام: تولیت مسجدالحرام ۱; تولیت مسجدالحرام در جاهلیت ۳
  • مسلمانان: سرزنش مسلمانان ۱
  • مشرکان: بى ارزشى عمل صالح مشرکان ۴; ظلم مشرکان ۸; مشرکان نیکوکار ۲
  • هدایت: محرومان از هدایت ۹

منابع

  1. صاحب مجمع البیان گوید: این آیه درباره على علیه‌السلام و عباس و طلحة بن شیبه نازل گردیده است. طلحة مى گفت من صاحب بیت هستم و کلید آن دست من است و اگر بخواهم شب را در آن بیتوته مى کنم. عباس مى گفت: من صاحب سقایت حاج هستم. على گفت: من نمی‌دانم شما چه مى گوئید من شش ماه قبل از همه مردم به طرف قبله (خانه کعبه) نماز خواندم و صاحب جهاد هستم (چنان که ثعلبى از عامه در تفسیر خود از حسن بصرى و شعبى و محمد بن کعب القرظى روایت کردند و نیز در کتاب جمع بین صحاح سته از عبدى و نیز در جزء دوم سنن نسائى هم ذکر شده است) و نیز گویند که امام على علیه‌السلام به عموى خود عباس گفت: آیا مهاجرت کرده اى؟ و به رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم ملحق گشته اى؟ عباس گفت: مگر من بالاتر از مهاجرین نیستم که تعمیر خانه خدا نمودم و سقایت حاج را به عهده داشتم سپس این آیه نازل گردید چنان که ابن سیرین و مرة الهمدانى گویند: (و نیز ابن المغازلى شافعى در کتاب مناقب از عبیدالله بن عبیدة نقل نموده است)، حاکم ابوالقاسم الحسکانى از ابن بریده نقل نماید که میان شیبة و عباس موضوع تفاخر در بین آمد و على بر آن‌ها گذشت و گفت به چه چیز فخر مى فروشید. عباس گفت: فضل و برترى که به من داده شده به کسى داده نشده است زیرا سقایت حاج می‌نمودم. شیبه گفت: تعمیر مسجدالحرام با من بوده و من برترى دارم. على گفت: چیزى به من در کودکى عطا گردیده که به هیچ کس داده نشده است آن دو نفر گفتند، چه بوده؟ گفت: من با شمشیر خرطوم شما دو نفر را به خاک مالیدم تا این که به خدا و رسول او ایمان بیاورید. عباس در این میان غضبناک شد و در حالتى که دامن خود را مى کشید نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد و گفت: یا محمد آیا مى بینى که على با چه روشى با من روبرو گردیده پیامبر على را خواند و فرمود یا على به عباس چه گفتى، على گفت: یا رسول الله به او حرف حق زدم در این میان جبرئیل نازل شد و عرض کرد یا محمّد خداوند سلام می‌رساند و مى گوید این آیه را بر آن‌ها تلاوت کن پس از نزول آیه عباس سه مرتبه گفت: خشنود شدم، ابوحمزه ثمالى در تفسیر خود گوید: وقتى که عباس در جنگ بدر اسیر شد. عده زیادى از مهاجرین و انصار نزد وى آمدند و او را به خاطر کفر وى سرزنش نمودند و گفتند: چرا حق رحم و خویشاوندى خود را قطع کرده اى. عباس گفت: شما را چه چیز است که بدی‌هاى ما را گوشزد مى کنید ولى خوبى هاى ما را کتمان مى نمائید. گفتند: چه خوبى هائى داشته اید. عباس گفت: ما همان بودیم که مسجدالحرام را تعمیر نمودیم و پرده دار خانه کعبه بوده ایم و به حاجیان آب می‌دادیم سپس آیه ۱۷ «ما کان للمشرکین» نازل گردید.
  2. مسلم در صحیح خود و ابن حبان نیز در صحیح خود و ابوداود در سنن خویش از نعمان بن بشیر روایت کنند که گوید: نزدیک منبر رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم بودم. عده اى از اصحاب هر یک سخنانى مى گفتند، یکى مى گفت: من باک و ترسى ندارم که عملى بعد از مسلمان شدن انجام ندهم زیرا کسى بودم که سقایت حاج می‌کردم دیگرى مى گفت من هم تعمیر مسجدالحرام کردم. دیگرى مى گفت: من در راه خدا جهاد نمودم که از کارهائى که شما کردید بهتر است عمر بن الخطاب که در آن میان بود بر آن‌ها بانگ زد و گفت: صداهاى خود را نزدیک منبر رسول خدا صلی الله علیه و آله بلند نکنید سپس گفت وقتى که نماز جمعه را بجاى آوردیم نزد پیامبر خواهم رفت و از اختلاف شما از او استفتاء خواهم نمود سپس این آیه نازل گردید.
  3. کافى، ج ۸، ص ۲۰۴، ح ۴۴۵; نورالثقلین، ج ۲، ص ۱۹۳، ح ۷۸.