البقرة ٢٠٢
کپی متن آیه |
---|
أُولٰئِکَ لَهُمْ نَصِيبٌ مِمَّا کَسَبُوا وَ اللَّهُ سَرِيعُ الْحِسَابِ |
ترجمه
البقرة ٢٠١ | آیه ٢٠٢ | البقرة ٢٠٣ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«أُوْلئِکَ»: اشاره به هر دو گروه، یا اشاره به گروه دوم است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
نزول
محل نزول:
این آیه در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۱]
شأن نزول:[۲]
ضحاك از عبدالله بن عباس روايت كند كه شخصى نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله آمد و گفت يا رسول الله پدرم وفات يافته و حج بجاى نياورده آيا من مى توانم بجاى او حج بجاى آورم؟
پيامبر فرمود: اگر پدرت مقروض مى بود و قرض او را مى پرداختى، آيا كافى بود؟ گفت: بلى يا رسول اللّه. سپس فرمود: بنابراين اگر قرض خدا را هم بپردازى، سزاوارتر خواهد بود سپس اين آيه نازل گرديد.[۳]
تفسیر
- آيات ۲۰۳ - ۱۹۶ ، سوره بقره
- فرق بين تمام و كمال و مراد از امر به اتمام حج
- معناى حج و بيان اقسام آن در اسلام
- معناى كلمه هدى و فرق آن با هديه
- تفاوت اعمال و مناسك حج براى اهل مكه و غير آنها از مردم
- وجه تشديد بليغ امر به تقوى در آيه شريفه : و اتقوالله ...
- آيه اى كه دلالت مى كند بر اينكه داد و ستد در حج حلال است
- وقوف و كوچ از عرفات يكى ديگر از مناسك حج خانه خدا
- دعوت به ذكر و ياد خدا و مبالغه در آن در خلال مناسك حج
- بحث روايتى در ذيل آيات حج و شاءن نزول و بيان آنها
- بحث روايتى ديگر در باره حج تمتع و نقد و بررسى تحريم آن بعد از رسول الله (ص )
- رواياتى چند از طريق اهل سنت در باره حج تمتع
- رواياتى دال بر تشريح حج تمتع در زمان پيامبر و نهى خليفه دوم آن بر اساس اجتهاد شخصى
- گفتار صريح عمر در اينكه آنچه رسولخدا انجام مى داده او از آن نهى مى كند
- حكم خليفه دوم بر تصريح خود او بر خلاف قرآن است
- بررسى كلى پيرامون نهى از متعه در حج
- دلائلى كه در روايات براى تحريم حج تمتع پس از پيامبر(ص ) اقامه شده و نقد و رد آنها
- تمتع در حج موافق با كتاب خداست نه نهى از آن
- نهى عمر صراحتا اجتهاد در مقابل نص است
- رد استدلال برخى كه گفته اند حكم تمتع در حج باعث تعطيل بازارهاى مكه است
- رد استدلال برخى كه تشريع حج تمتع را بر مبناى قول عثمان بر اساس ترس از رسولخدا دانسته اند
- حج تمتع مختص اصحاب پيامبر نيست
- امتثال دستور رسول الله واجب ، احكام خدا نسخ ناشدنى و والى حق تغيير احكام راندارد
- اطاعتى كه آيه : اطيعوالله و اطيعواالرسول و اولى الامر منكم ، براى ولى امر قرار مى دهد اطاعت در غير احكام است
- ولى امر نمى تواند به منظور صلاح كار خود احكام خدا را زير و رو كند ولو آنچه مى كند به صلاح حال امت مى كند
- تطبيق آنچه در باره حدود اختيارات ولى امر گفته شده با مسئله تمتع و آنچه از خليفه دوم صادر شد
تفسیر نور (محسن قرائتی)
«202» أُولئِكَ لَهُمْ نَصِيبٌ مِمَّا كَسَبُوا وَ اللَّهُ سَرِيعُ الْحِسابِ
آنها از كسب (و دعاى) خود بهره و نصيبى دارند و خداوند به سرعت به حساب هركس مىرسد.
نکته ها
به «بهره»، «نصيب» مىگويند. گويا سهمى را براى انسان نصب كردهاند. «2»
حضرت على عليه السلام مىفرمايد: خداوند حساب همهى خلق را يكباره مىرسد، همان گونه كه همه مردم را دفعةً رزق مىدهد. «3»
پیام ها
1- بدون كسب وتلاش، بهرهاى نيست. «لَهُمْ نَصِيبٌ مِمَّا كَسَبُوا»
2- سرعت در حسابرسى، يك امتياز است. «سَرِيعُ الْحِسابِ»
«1». در دعاها براى نجات از آتش، اصرار و تكرار عجيبى است. مثلا در دعاى مجير حدود هفتاد بار مىخوانيم: «اجرنا من النار يا رب» پروردگارا! ما را از آتش جهنّم نجات بده. ويا در دعاى جوشن كبير كه صد بند دارد در پايان هر بند آن مىگوييم: «خلصنا من النار يا رب»
«2». بهرهى انسان در قيامت، تنها از بعضى كارهاى خويش است، نه تمام آنها. «مِمَّا كَسَبُوا» چه بسيار كارهايى كه انسان مىكند، ولى بخاطر نداشتن قصد قربت و نيّت خالص، در قيامت از آن بهره نمىبرد.
«3». تفسير مجمعالبيان، ج 2، ص 531.
تفسير نور(10جلدى)، ج1، ص: 317
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
أُولئِكَ لَهُمْ نَصِيبٌ مِمَّا كَسَبُوا وَ اللَّهُ سَرِيعُ الْحِسابِ (202)
أُولئِكَ: آن گروهى كه خير دنيا و آخرت مىطلبند، لَهُمْ نَصِيبٌ مِمَّا كَسَبُوا: براى ايشان است نصيبى از ثواب به جهت آنچه كسب نمودهاند از كارهاى نيكو. امر ايشان را است بهره مقدر از آنچه دعا نمودند به آن. و
«1» بحار الانوار، جلد 81، صفحه 184.
(2 و 3) تفسير صافى، جلد اوّل، صفحه 237.
«4» تفسير مجمع البيان، جلد اوّل صفحه 298.
تفسير اثنا عشرى، ج1، ص: 365
بنابراين تسميه دعا به كسب به جهت آنست كه دعا از جمله اعمال و عبادت محسوب مىشود. وَ اللَّهُ سَرِيعُ الْحِسابِ: و خداى تعالى زود حساب فرمايد خلايق را كه به مقدار لمحهاى محاسبه اولين و آخرين را فرمايد با كثرت عدد آنها و بسيارى اعمال ايشان، زيرا حساب الهى علم ازلى سبحانى باشد به افعال و اقوال بندگان، و مسلم است زمان لازم نخواهد داشت و طول موقف به جهت جواب آنها است.
و در نهج البلاغه- از حضرت امير المؤمنين عليه السّلام سؤال شد چگونه حساب خواهد كرد حق تعالى با خلايق و به چه نوع شماره اعمال آنها فرمايد با كثرت ايشان؟ فرمود: كما يرزقهم على كثرتهم: يعنى همچنانكه روزى مىدهد ايشان را با وجود كثرت ايشان. پس عرض شد:
چگونه حساب فرمايد با ايشان و حال آنكه نمىبينند او را؟ فرمود: كما يرزقهم و لا يرونه «1» يعنى همچنانكه روزى مىرساند به ايشان و حال آنكه نمىبينند رازق خود را.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
أُولئِكَ لَهُمْ نَصِيبٌ مِمَّا كَسَبُوا وَ اللَّهُ سَرِيعُ الْحِسابِ (202)
ترجمه
آنگروه مر ايشان راست بهره از آنچه كسب نمودند و خداوند زود حساب است..
تفسير
آنانكه باين نحو كه در آيه سابقه ذكر شد دعا نمايند بهرهمند خواهند بود از ثواب كسب خودشان در دنيا و آخرت چنانچه در تفسير امام (ع) است فيض ره فرموده نكته تعبير بكسب در آيه شريفه آنستكه بمقتضاى اخبار كثيره از ائمه اطهار عليهم السلام اعمال حسنه مصور بصور خوب و اعمال سيئه مصور بصور بد بخودى خود خواهد شد و صاحبان آن اعمال از آنها در لذت و نعمت يا در زحمت و عذابند و پيغمبر (ص) فرموده آنصورتها اعمال شما است كه بشما برگشت مىكند و در خبر است كه خداوند تمام حساب خلايق را هر قدر زياد باشد و زياد باشند در يك چشم بهم زدن رسيدگى مىفرمايد و در مجمع از امير المؤمنين (ع) نقل نموده كه معنى سرعت حساب آنستكه خداوند يكدفعه بحساب خلايق رسيدگى ميكند چنانچه يكدفعه بهمه روزى ميدهد و از آنحضرت پرسيدند چگونه خداوند حساب خلق را مىرسد با آنكه آنها او را نمىبينند فرمود چنانچه بهمه روزى ميدهد با آنكه او را نمىبينند و در تفسير امام است كه جهت سرعت حساب خداوند آنستكه مشغول نمىكند او را امرى از امرى و نه حسابى از حسابى پس وقتى بحساب يكنفر رسيدگى كند در همان حال حساب همه را رسيدگى فرموده و بتمامشدن حساب يكنفر حساب همه تمام ميشود چنانچه فرموده نيست خلق شما و بعث شما مگر مانند يكنفر فيض ره فرموده از براى سرعت حساب معنى ديگرى است كه جمع ميشود با اين معنى و تأييد ميكند آنرا و آن آنستكه خداوند در دنيا حساب بنده را ميرسد در هر آن و لحظه و جزا ميدهد او را بر عملش در هر حركت و سكونى
جلد 1 صفحه 258
و تلافى ميكند طاعات او را بتوفيقات و معاصى او را بخذلانات پس از خير خير عايد او ميشود و از شر شر و كسيكه بحساب اعمال خود در دنيا رسيدگى كند ميفهمد اينمعنى را و باين جهت وارد شده است كه بحساب خودتان برسيد پيش از آنكه بحساب شما رسيدگى شود و اين از اسرارى است كه واقف نمىشوند بر آن مگر كسانيكه پاك باشد قلوبشان از كدورات بنظر حقير حساب بندگان در نزد خداوند هميشه رسيدگى شده و در دفتر الهى ثبت و ضبط است و هيچ ذره و مثقالى از قلم افتاده و و اختلاف ندارد و در هر آنى جمع و تفريق شده موجود است بطوريكه اگر ديده حق بين انسان باز باشد آنرا مىبيند و ميشناسد و تصديق ميكند و اينكه فرمودند بحساب خودتان رسيدگى كنيد پيش از آنكه بحساب شما رسيدگى شود براى آن است كه ما بديده بصيرت در اعمال خود نظر كنيم و بحساب كار خود مراجعه نمائيم اگر ديديم باقى دار هستيم تا ممكن است تدارك كنيم كه اگر دفتر حساب بسته شد ديگر باز نميشود تا روز كه تمام دفترها باز شود و تمام حقائق مكشوف گردد و در آنروز مراجعه بدفتر و حساب جز حسرت و ندامت اثرى نخواهد داشت خداوند توفيق عنايت فرمايد.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
أُولئِكَ لَهُم نَصِيبٌ مِمّا كَسَبُوا وَ اللّهُ سَرِيعُ الحِسابِ (202)
(اينان بهره از آنچه كسب كردهاند بر ايشان ميباشد و خداوند بزودي حساب مردم را مينمايد) اولئك اشاره بدسته دوم است که ايمان بآخرت داشتند و ميگفتند:
رَبَّنا آتِنا فِي الدُّنيا حَسَنَةً الاية لَهُم نَصِيبٌ لام براي اختصاص است يعني اينکه بهره اختصاص باينان دارد مساوي است به اينكه گفته شود اينکه اختصاص بنحو استحقاق است چنانچه بعضي گفتهاند يا بنحو تفضل است چنانچه عقيده حق است، و آيه متعرض اينکه قسمت
1- سوره نساء آيه 80
جلد 2 - صفحه 380
(يعني استحقاق يا تفضل) نيست و لام لهم دلالت بر استحقاق ندارد چنان که توهم شده است و نصيب بمعني حظ و بهره است و بهره هر كس باندازه قابليت او براي تفضل و حدّ استحقاق اوست زيرا تفضل در محل غير قابل قبيح است و شايد وجه تنكير نصيب همين باشد.
مِمّا كَسَبُوا يعني اينکه بهره و نصيب از جهت ايمان و اخلاق فاضله و اعمال صالحه است که در دنيا كسب كرده و قابليت تفضل و مراحم الهي را در خود حاصل نمودهاند و هر چه تحصيل مراتب ايمان و اخلاق فاضله و بندگي و اطاعت حق بيشتر باشد، نصيب و بهرهاش افزون گردد.
وَ اللّهُ سَرِيعُ الحِسابِ يعني رسيدگي بحساب هر كس و حدّ قابليت و مقدار عمل و بهره و نصيبش نزد خداوند معلوم و معين است و بزودي و آساني بوي ارائه ميگردد «
و لا يشغله شأن عن شأن
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 202)- در این آیه اشاره به گروه دوم کرده (همان گروهی که حسنه دنیا و آخرت را از خدا میطلبند) میفرماید: «آنها نصیب و بهرهای از کسب خود دارند و خداوند سریع الحساب است» (أُولئِکَ لَهُمْ نَصِیبٌ مِمَّا کَسَبُوا وَ اللَّهُ سَرِیعُ الْحِسابِ).
در حقیقت این آیه نقطه مقابل جملهای است که در آیات قبل در باره گروه اول آمد که میفرماید: «آنها نصیبی در آخرت ندارند».
نکات آیه
۱ - آنان که خواهان حَسَنه دنیوى و اُخرویند، از آنچه انجام داده اند، بهره خواهند برد. (و منهم من یقول ربّنا اتنا ... اولئک لهم نصیب مما کسبوا)
۲ - نقش دعا، در رسیدن به مطلوب (ربّنا اتنا فى الدنیا حسنة ... اولئک لهم نصیب)
۳ - دعاى همراه با تلاش و عمل، شرط رسیدن به مطلوب (ربّنا اتنا ... اولئک لهم نصیب مما کسبوا) بنابراینکه مراد از «ممّا کسبوا»، همان دعاى آنان باشد.
۴ - دعا کردن، نوعى کسب است. (ربّنا ... اولئک لهم نصیب مما کسبوا)
۵ - تنها آنان که پس از انجام حج، خواهان حسنه دنیوى و اُخروى هستند، از حج خود بهره خواهند برد. (فاذا قضیتم مناسککم ... اولئک لهم نصیب مما کسبوا) بنابراینکه مراد از «ممّا کسبوا» انجام فریضه حج باشد.
۶ - خداوند، سریع الحساب است. (واللّه سریع الحساب)
روایات و احادیث
۷ - محاسبه اعمال تمامى بندگان توسّط خداوند، یکباره انجام مى گیرد. (واللّه سریع الحساب) امیرالمؤمنین (ع): ... معناه انه یحاسب الخلق دفعةً کما یرزقهم دفعةً[۴].
موضوعات مرتبط
- اسماء و صفات: سریع الحساب ۶، ۷
- حج: دعا در حج ۵
- حسنه: حسنه اخروى ۱، ۵ ; حسنه دنیوى ۱، ۵
- خدا: حسابرسى خدا ۷
- دعا: آثار دعا ۱، ۲ ; حقیقت دعا ۴ ; دعا و عمل ۳ ; شرایط اجابت دعا ۳، ۵
- رشد: عوامل رشد ۲، ۳
- عمل: پاداش عمل ۱، ۵ ; حسابرسى عمل ۷
منابع