الأحزاب ٣٥
کپی متن آیه |
---|
إِنَ الْمُسْلِمِينَ وَ الْمُسْلِمَاتِ وَ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ وَ الْقَانِتِينَ وَ الْقَانِتَاتِ وَ الصَّادِقِينَ وَ الصَّادِقَاتِ وَ الصَّابِرِينَ وَ الصَّابِرَاتِ وَ الْخَاشِعِينَ وَ الْخَاشِعَاتِ وَ الْمُتَصَدِّقِينَ وَ الْمُتَصَدِّقَاتِ وَ الصَّائِمِينَ وَ الصَّائِمَاتِ وَ الْحَافِظِينَ فُرُوجَهُمْ وَ الْحَافِظَاتِ وَ الذَّاکِرِينَ اللَّهَ کَثِيراً وَ الذَّاکِرَاتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَ أَجْراً عَظِيماً |
ترجمه
الأحزاب ٣٤ | آیه ٣٥ | الأحزاب ٣٦ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«الْمُسْلِمِینَ وَ الْمُسْلِمَاتِ»: مردان و زنان مسلمان و منقاد فرمان خدا. «الْقَانِتِینَ وَ الْقَانِتَاتِ»: مردان و زنان مطیع اراده و معترف به الوهیّت خدا (نگا: بقره / نساء / ). «الذَّاکِرِینَ ...»: همیشه یاد کنندگان خدا با طاعت و دعا. این آیه بیانگر این واقعیّت است که اسلام از نظر جنبههای انسانی دنیوی و مقامات معنوی اخروی زن و مرد را در کنار هم قرار میدهد و برای هر دو پاداشی یکسان قائل است (نگا: نحل / ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
وَ الَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ... (۳) يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْکُرُوا... (۵) يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْکُرُوا... (۴)
وَ إِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ... (۰) حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاتِ وَ... (۴) يَا مَرْيَمُ اقْنُتِي لِرَبِّکِ وَ... (۲) إِلاَّ عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا... (۰) فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاءَ ذٰلِکَ... (۰) وَ لَهُ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَ... (۲) وَ سَبِّحُوهُ بُکْرَةً وَ أَصِيلاً (۰) أَمَّنْ هُوَ قَانِتٌ آنَاءَ اللَّيْلِ... (۴) قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا قُلْ... (۵) فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ... (۰)
نزول
«شیخ طوسى» گویند: درباره نزول این آیه چنین گویند: امّسلمة به رسول خدا صلى الله علیه و آله گفت: یا رسول اللّه چرا موضوع مردان در قرآن ذکر مى گردد ولى اسمى از زنان برده نمى شود سپس این آیه نازل گردید.[۱]
تفسیر
- آيات ۲۸ - ۳۵، سوره احزاب
- بيان آيات مربوط به همسران رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم )
- مخير كرد پيامبر اكرم (ص ) همسران خود را بين دو امر
- تنها ملاك سعادت و كرامت ((تقوى )) است و هيچ حسب و نسب از آن جمله همسرى پيامبر(صلى الله عليه و آله و سلم ) - ملاك نيست
- اشاره بر مضاعف بودن پاداش و كيفر، زنان پيامبر(ص ) در برابرعمل خوب و بد خود
- دستوراتى چند به همسران پيامبر اكرم (ص )
- ((اهل البيت )) و مخاطب آيه ((يريد الله ليذهب عنكم الرجساهل البيت و يطهركم تطهيرا)) چه كسانى هستند؟
- اثبات اينكه مراد از ((اهل البيت )) و مخاطب آيه تطهير، خمسه طيبه (پيغمبر، على ، فاطمه، حسن و حسين عليهم السلام ) هستند
- آيه تطهير بدنبال آيات مربوط به زنان پيامبرنازل شده است
- مفاد آيه تطهير عصمت اهل بيت (ع ) به اراده تكوينى خداوند است
- اشاره به فرق بين اسلام و ايمان و اشاره به اينكه در شريعت اسلام از نظر حرمت وكرامت بين زن و مرد فرق نيست
- بحث روايتى
- رواياتى در ذيل آيات مربوط به همسران پيامبر(صلى الله عليه و آله و سلم )
- نام و مشخصات همسران و كنيزان رسول الله (ص )
- اغصار اهل بيت (ع ) در پنج تن بنقل از ام سلمه
- روايات متعدد درباره نزول آيه تطهير درباره پنج تن (عليهم السلام ) كه در زير كساىپيامبر(صلى الله عليه و آله و سلم ) جمع شده بودند
- رواياتى درباره اينكه رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم ) مدتى را هر صبح بهدر خانه على (عليه السلام ) مى آمد و ايشان رااهل البيت خطاب مى كرد و آيه تطهير را تلاوت مى فرمود
- چند روايت متضمن اينكه مقصود از اهل بيت رسول الله (صلى الله و آله و سلم ) همسران آنحضرت نيستند
تفسیر نور (محسن قرائتی)
إِنَّ الْمُسْلِمِينَ وَ الْمُسْلِماتِ وَ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ وَ الْقانِتِينَ وَ الْقانِتاتِ وَ الصَّادِقِينَ وَ الصَّادِقاتِ وَ الصَّابِرِينَ وَ الصَّابِراتِ وَ الْخاشِعِينَ وَ الْخاشِعاتِ وَ الْمُتَصَدِّقِينَ وَ الْمُتَصَدِّقاتِ وَ الصَّائِمِينَ وَ الصَّائِماتِ وَ الْحافِظِينَ فُرُوجَهُمْ وَ الْحافِظاتِ وَ الذَّاكِرِينَ اللَّهَ كَثِيراً وَ الذَّاكِراتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَ أَجْراً عَظِيماً «35»
همانا مردان مسلمان و زنان مسلمان، و مردان با ايمان و زنان با ايمان، و مردان مطيع خدا و زنان مطيع خدا، و مردان راستگو و زنان راستگو، و مردان شكيبا و زنان شكيبا، و مردان فروتن و زنان فروتن، و مردان انفاقگر و زنان انفاقگر، و مردان روزه دار و زنان روزه دار، و مردان پاكدامن و زنان پاكدامن، و مردانى كه خدا را بسيار ياد مىكنند و زنانى كه بسيار به ياد خدا هستند، خداوند براى (همهى) آنان آمرزش و پاداشى گرانقدر وبزرگ آماده كرده است.
نکته ها
به دنبال دستورهايى كه براى همسران پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله گفته شد، اين آيه ده كمال براى عموم زنان و مردان در مسايل اعتقادى، اخلاقى و عملى، بر شمرده است.
زمانى ارزش اين آيه روشن مىشود كه به تبعيضاتى كه عرب و عجم ميان زن و مرد قائل بودند بنگريم و تاريخ دلخراش زن را مطالعه كنيم.
تفاوت ميان زن و مرد در جسم است. روح، زن و مرد ندارد و همهى كمالات بشرى مربوط به روح اوست نه جسم او. لذا همه كمالاتى كه در اين آيه آمده، به صورت يكسان ميان مرد و زن مطرح شده است.
پیام ها
1- انسان زمانى كامل مىشود كه همهى كمالات را در خود داشته باشد نه فقط
جلد 7 - صفحه 366
بعضى را. إِنَّ الْمُسْلِمِينَ ...
2- نشانهى جامعيّت اسلام آن است كه كمال را در همهى ابعاد اعتقادى، اخلاقى، عملى، فردى و اجتماعى انسان مطرح مىكند. إِنَّ الْمُسْلِمِينَ ...
3- با تجليل از خوبان، ديگران را به انجام خوبىها تشويق كنيم. إِنَّ الْمُسْلِمِينَ ...
4- رشد انسان، مرحلهاى و گام به گام است. (ابتدا اسلام با زبان، سپس ايمان با دل، سپس اطاعت، صداقت، صبر و ... إِنَّ الْمُسْلِمِينَ ... الْمُؤْمِنِينَ ... الصَّابِرِينَ ...
5- انسان كامل، علاوه بر اقرار به زبان (اسلام) و باور قلبى (ايمان)، بايد شكم و شهوت و زبان خود را كنترل كند.
- كنترل شكم با روزه. «الصَّائِمِينَ»
- كنترل زبان با صداقت. «الصَّادِقِينَ»
- كنترل شهوت با دورى از حرام. «وَ الْحافِظِينَ فُرُوجَهُمْ»
- مبارزه با غرور، با داشتن تواضع. «الْقانِتِينَ»
- غفلت زدايى با ذكر و ياد خدا. «وَ الذَّاكِرِينَ»
- مقاومت در برابر نيشها و نوشها با نيروى صبر. «وَ الصَّابِرِينَ»
- غافل نماندن از محرومان با انفاق. «وَ الْمُتَصَدِّقِينَ»
6- اسلام هم به كميّت توجّه دارد، هم به كيفيّت. (در مورد مقدار مىفرمايد:
«وَ الذَّاكِرِينَ اللَّهَ كَثِيراً» و در مورد كيفيّت مىفرمايد: «وَ الْقانِتِينَ» كه اطاعت همراه با فروتنى است.)
7- زن، حقّ مالكيّت و بخشش مالى دارد. «الْمُتَصَدِّقِينَ وَ الْمُتَصَدِّقاتِ»
8- همهى توفيقات خود را از خدا بدانيم. (ذكر خدا در پايان كمالات آمده است.)
«وَ الذَّاكِرِينَ اللَّهَ كَثِيراً»
9- زن و مرد، در رشد كمالات معنوى و انسانى و دريافت پاداش يكسانند. إِنَّ الْمُسْلِمِينَ وَ الْمُسْلِماتِ ... أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ
10- عمل نيك، كليد بخشش الهى است. «أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً»
جلد 7 - صفحه 367
11- ابتدا بخشش الهى، سپس دريافت پاداش الهى. «مَغْفِرَةً وَ أَجْراً عَظِيماً»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
إِنَّ الْمُسْلِمِينَ وَ الْمُسْلِماتِ وَ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ وَ الْقانِتِينَ وَ الْقانِتاتِ وَ الصَّادِقِينَ وَ الصَّادِقاتِ وَ الصَّابِرِينَ وَ الصَّابِراتِ وَ الْخاشِعِينَ وَ الْخاشِعاتِ وَ الْمُتَصَدِّقِينَ وَ الْمُتَصَدِّقاتِ وَ الصَّائِمِينَ وَ الصَّائِماتِ وَ الْحافِظِينَ فُرُوجَهُمْ وَ الْحافِظاتِ وَ الذَّاكِرِينَ اللَّهَ كَثِيراً وَ الذَّاكِراتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَ أَجْراً عَظِيماً (35)
شأن نزول: اسماء بنت عميس با شوهر خود جعفر بن ابى طالب از حبشه مراجعت، نزد ازواج حضرت آمد گفت: آيا در باره ما چيزى از قرآن نازل شده.
گفتند: نه. پس خدمت حضرت آمد و عرضه داشت: زنان بسيار نااميد هستند.
حضرت فرمود: از چه؟! گفت به جهت آنكه ايشان مذكور نشدهاند در قرآن به وصف خير؛ آيه شريفه نازل شد:
إِنَّ الْمُسْلِمِينَ وَ الْمُسْلِماتِ: بدرستى كه مردانى كه منقاد حكم الهى و ممتثل فرمان اويند و زنانى كه مطيع فرمان خدايند. 2- يا مردان و زنانى كه داخل شدند در سلم بعد از حرب و انقياد نمايند كه هرگز عناد نورزند به خدا و
جلد 10 - صفحه 448
رسول. 3- مردان و زنانى كه تفويض نمايندهاند امر خود را به خدا و توكل كنندهاند بر او. 4- يا اخلاص نمايندهاند طاعت و عبادت براى خداى تعالى.
وَ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ: و مردان و زنان تصديق كننده و گرونده به خدا و پيغمبر و به هر چه جزء معتقدات حقّه ايمانيه است به تمامه.
بيان: جمعى فرمودهاند: اسلام و ايمان به يك معنى، و تكرار آن به جهت اختلاف لفظين است. و ممكن است اسلام اقرار به زبان، و ايمان تصديق به قلب است.
در بحار- از حضرت رسالت صلّى اللّه عليه و آله مروى است كه: الا انبّئكم لم سمّى المؤمن مؤمنا؟ لايمانه النّاس على انفسهم و اموالهم. الا انبئكم من المسلم؟ المسلم من سلم النّاس من يده و لسانه، فرمود: آيا خبر دهم شما را چرا ناميده شده ايمان آورنده مؤمن، به جهت مأمون بودن او مردمان را بر نفوس و اموالشان؛ آيا خبر دهم كيست مسلمان؟ مسلمان كسى است كه مردم از دست و زبان او در امان باشند «1».
وَ الْقانِتِينَ وَ الْقانِتاتِ: و مردان و زنانى كه ثبات ورزيدهاند در وظايف طاعات و مداومت مىنمايند به انواع عبادات. يا مردان و زنانى كه دعا كنندهاند. وَ الصَّادِقِينَ وَ الصَّادِقاتِ: و مردان و زنانى كه راستگويانند در اقوال و افعال. وَ الصَّابِرِينَ وَ الصَّابِراتِ: و مردان و زنانى كه صبر كنندهاند در بجاآوردن طاعات و پرهيز از محرمات و بردبارى و تحمل ناملايمات و مصيبات.
وَ الْخاشِعِينَ وَ الْخاشِعاتِ: و مردان و زنان ترسكاران به قلوب و جوارح، يا تواضع كنندگان براى خدا، يا چون نماز گذارند با قلب متوجه و به راست و چپ نگاه نكنند و به چيزى مشغول نشوند.
وَ الْمُتَصَدِّقِينَ وَ الْمُتَصَدِّقاتِ: و مردان و زنان صدقه دهندگان به آنچه واجب است در مال ايشان از زكات و خمس. وَ الصَّائِمِينَ وَ الصَّائِماتِ: و مردان و زنان روزهداران براى خدا (مراد روزه واجب است) بعضى فرمودهاند هر
«1» بحار الانوار، ج 67 كتاب الايمان و الكفر، ص 60، روايت 3 بنقل از علل الشّرايع: 219.
جلد 10 - صفحه 449
كه در هفته درهمى تصدق كند و در ايام البيض ماه (سيزدهم چهاردهم، پانزدهم) روزه دارد از آيه شريفه محسوب است «1».
وَ الْحافِظِينَ فُرُوجَهُمْ وَ الْحافِظاتِ: و مردانى كه نگهدارندهاند فرجهاى خود را از حرام و زنانى كه نگهدارندهاند خود را از حرام كه آثار عفت و عصمت و نجابت باشد. وَ الذَّاكِرِينَ اللَّهَ كَثِيراً: و مردانى كه ياد كنندهاند خدا را بسيار در زمان بسيار و مكان بسيار به قلب و لسان. وَ الذَّاكِراتِ: و زنان ياد كننده خدا را به طريق مذكور. و قرآن خواندن و دعا و مشغول شدن به آنچه رضاى خدا و آثار حق پرستى باشد داخل است.
از حضرت صادق عليه السّلام مروى است: من بات على تسبيح فاطمة كان من الذّاكرين اللّه كثيرا و الذّاكرات فرمود هر كه بخوابد در شب و تسبيح حضرت فاطمه عليها السّلام را گويد از جمله جماعت «ذاكرين الله كثيرا» باشد «2».
أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ: مهيا فرموده خدا براى متصفين به صفات مذكوره، مَغْفِرَةً وَ أَجْراً عَظِيماً: آمرزش گناهان و مزد بزرگ بر فرمانبردارى و اطاعت ايشان.
وصف عظيم كاشف است از آنكه اجر ايشان به وصف در نيايد.
تتمه: عطاء بن ابى رياح روايت كند كه:
هر كه تفويض كند امر خود را به خدا، داخل است در «الْمُسْلِمِينَ وَ الْمُسْلِماتِ».
و هر كه اقرار نمايد به خدا و پيغمبر و تصديق نمايد به ولايت حضرت على بن ابى طالب و اولاد طاهرين او عليهم السّلام و قلب و زبانش در اين معنى موافق باشد، داخل است در «وَ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ».
و هر كه اطاعت خدا نمايد در فرائض و اطاعت رسول در سنت، داخل باشد در «وَ الْقانِتِينَ وَ الْقانِتاتِ».
و هر كه زبان خود را از دروغ نگاهدارد از جمله «وَ الصَّادِقِينَ وَ الصَّادِقاتِ» باشد.
«1» منهج الصادقين، ج 7 ص 323.
«2» تفسير مجمع البيان، ج 4، ص 358.
جلد 10 - صفحه 450
و هر كه صبر كند در طاعت و صبر نمايد از معصيت، در «وَ الصَّابِرِينَ وَ الصَّابِراتِ» داخل شود.
و هر كه نماز كند و به جانب راست و چپ خود نگاه نكند در «وَ الْخاشِعِينَ وَ الْخاشِعاتِ» داخل باشد.
و هر كه در هفته يكبار صدقه دهد به درهمى، داخل باشد در «وَ الْمُتَصَدِّقِينَ وَ الْمُتَصَدِّقاتِ».
و هر كه ايام البيض هر ماه روزه دارد، در سلك و طريقه «وَ الصَّائِمِينَ وَ الصَّائِماتِ» باشد.
و هر كه فرج خود را از حرام نگاهدارد از جمله: «وَ الْحافِظِينَ فُرُوجَهُمْ وَ الْحافِظاتِ» باشد.
و هر كه پنج نماز را به جا آرد در اوقات آن با شرايط و اركان، داخل شود در فرمايش: «وَ الذَّاكِرِينَ اللَّهَ كَثِيراً وَ الذَّاكِراتِ» «1».
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ اذْكُرْنَ ما يُتْلى فِي بُيُوتِكُنَّ مِنْ آياتِ اللَّهِ وَ الْحِكْمَةِ إِنَّ اللَّهَ كانَ لَطِيفاً خَبِيراً (34) إِنَّ الْمُسْلِمِينَ وَ الْمُسْلِماتِ وَ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ وَ الْقانِتِينَ وَ الْقانِتاتِ وَ الصَّادِقِينَ وَ الصَّادِقاتِ وَ الصَّابِرِينَ وَ الصَّابِراتِ وَ الْخاشِعِينَ وَ الْخاشِعاتِ وَ الْمُتَصَدِّقِينَ وَ الْمُتَصَدِّقاتِ وَ الصَّائِمِينَ وَ الصَّائِماتِ وَ الْحافِظِينَ فُرُوجَهُمْ وَ الْحافِظاتِ وَ الذَّاكِرِينَ اللَّهَ كَثِيراً وَ الذَّاكِراتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَ أَجْراً عَظِيماً (35)
ترجمه
و ياد كنيد آنچه را خوانده ميشود در خانههاى شما از آيتهاى خدا
جلد 4 صفحه 322
و كلام حكمت آميز همانا خدا باشد داراى لطف و آگاه از امور
همانا مردان متديّن بدين اسلام و زنان متديّن بدين اسلام و مردان با ايمان و زنان با ايمان و مردان عبادت كننده و زنان عبادت كننده و مردان راستگو و زنان راستگو و مردان شكيبا و زنان شكيبا و مردان متواضع و زنان متواضع و مردان صدقه دهنده و زنان صدقه دهنده و مردان روزهگير و زنان روزهگير و مردان نگهدارنده عورتهاى خود و زنان نگهدارنده و مردان ياد خدا كننده در بسيارى از اوقات و زنان ياد كننده آماده كرده است خدا براى ايشان آمرزشى و پاداشى بزرگ
تفسير
خداوند متعال باز روى سخن را متوجّه بزنان پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم فرموده و عطف نموده بر امر باطاعت خدا و پيغمبر در سابق امر بخواندن و حفظ نمودن آنچه را پيغمبر صلى اللّه عليه و اله يا غير او تلاوت نمايند براى آنها در خانههاشان از كتاب خدا كه مشتمل بر آيات الهى است كه آن مشتمل بر معارف و احكامى است كه بر وفق حكمت و مصلحت است يا امر بشكرگزارى از اين نعمت فرموده كه در چنين خانهها جاى دارند كه آيات الهى را ميشنوند و معارف و مواعظ و حكم را از پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم مىآموزند و اشاره فرموده بمقام لطف و عنايت خود به بندگان خصوصا انبياء و اولياء و اطلاع خود از سرائر و ضمائر آنان و مصالح و مفاسد امورشان و آنكه احكامش بمقتضاى لطف و رحمت و ملاحظه حكمت و مصلحت است و گفتهاند چون اسماء بنت عميس از حبشه با شوهر خود جعفر طيّار عليه السّلام مراجعت نمود وارد شد بر زنان پيغمبر صلى اللّه عليه و اله و گفت آيا در باره مادر قرآن چيزى است گفتند خير پس آمد خدمت پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم و عرضه داشت يا رسول اللّه زنان بحرمان و زيان دچار شدند حضرت فرمود چرا عرض كرد ذكر خيرى از آنها در قرآن نشده مانند مردان پس اين آيه نازل شد كه مفادش آنستكه مردان مسلمان كه داخل در دين اسلام شدند و انقياد نمودند از احكام آن و زنانى كه با آنها شركت نمودند در قبول و انقياد مذكور و مردان مؤمن كه اعتقاد نمودند باصول دين و و مذهب و زنانى كه در اعتقادات حقّه با آنها شريكند چنانچه از امام صادق عليه السّلام نقل شده كه ايمان قلبى است و از اسلام جدا نميشود و اسلام ظاهرى است و از ايمان جدا ميشود و مردانيكه مداومت بر عبادت و اطاعت دارند و زنانى كه اين چنين
جلد 4 صفحه 323
ميباشند و مردان راستگو و راست كردار و زنان مانند آنها و مردان صابر بر اطاعت و ترك معصيت و در مصيبت و زنان بردبار در اين امور و مردان متواضع بقلوب و جوارح در پيشگاه خدا و زنان موصوف باين صفت و مردان انفاق كننده باموال خودشان در راه رضاى خدا و زنان اين كاره و داراى اين سجيّه و رويّه و مردان روزهگير با قصد قربت و زنان موفّق باين امر و مردانيكه حفظ كننده عورت خودند از حرام و نامحرم و زنانى كه مانند آنانند در انجام اين تكليف بلكه بالاتر و آنانكه بسيار در ياد خدا هستند بدل و زبان از مرد و زن اگر احيانا گناهى هم از آنها سر بزند خداوند مهيّا و آماده فرموده براى آنها آمرزش و مغفرت خود را كه با توبه يا بدون توبه هم اگر بخواهد ايشانرا بيامرزد و اجر بزرگى را كه بهشت جاويدان است بآنها عطا فرمايد از پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم روايت شده كه مسلمان كسى است كه مسلمانان از دست و زبان او سالم باشند و مؤمن كسى است كه آزارش بهمسايهاش نرسد و ايمان بمن نياورده كسيكه سير بخوابد و همسايهاش گرسنه باشد و آنانكه بسيار در ياد خدا هستند كسانى ميباشند كه صبح خانواده خودشان را براى وضو و نماز از خواب بيدار ميكنند و از امام صادق عليه السّلام نقل شده كه هر كس تسبيح حضرت زهرا را در وقت خواب بجا آورد از جمله مردان يا زنانى است كه بسيار بياد خدا ميباشند و در اين آيه اشاره بآنها شده است وفّقنا اللّه تعالى لمداومته و ظاهرا هر يك از عناوين عشره كامله مقتضى مغفرت و رحمت است اگر مقرون بولايت اهل بيت اطهار گردد و الّا بقدر خردلى فائده ندارد.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
إِنَّ المُسلِمِينَ وَ المُسلِماتِ وَ المُؤمِنِينَ وَ المُؤمِناتِ وَ القانِتِينَ وَ القانِتاتِ وَ الصّادِقِينَ وَ الصّادِقاتِ وَ الصّابِرِينَ وَ الصّابِراتِ وَ الخاشِعِينَ وَ الخاشِعاتِ وَ المُتَصَدِّقِينَ وَ المُتَصَدِّقاتِ وَ الصّائِمِينَ وَ الصّائِماتِ وَ الحافِظِينَ فُرُوجَهُم وَ الحافِظاتِ وَ الذّاكِرِينَ اللّهَ كَثِيراً وَ الذّاكِراتِ أَعَدَّ اللّهُ لَهُم مَغفِرَةً وَ أَجراً عَظِيماً (35)
ترجمه واضح است اما:
إِنَّ المُسلِمِينَ وَ المُسلِماتِ وَ المُؤمِنِينَ وَ المُؤمِناتِ در فرق بين اسلام و ايمان پنج فرق بيان شده:
«1» اسلام عبارت از اعتقاد بتوحيد و نبوت و معاد است و ايمان باضافه عدل و امامت.
«2» اسلام اقرار بزبان است مثل منافقين و ايمان اعتقاد بقلب.
«3» اسلام به معني تسليم است و اخص از ايمان است.
«4» اسلام مجرد اعتقاد است و ايمان مقرون بعمل به اركان است.
«5» که ظاهرا در اينکه آيه مراد باشد اسلام عبارت از اعتقاد قلبي است ولي رسوخ در قلب نكرده و باندك اضلالي از بين ميرود بخلاف ايمان که رسوخ در قلب كرده و قابل زوال نيست
جلد 14 - صفحه 504
چنانچه در آيه شريفه هم باين معني تفسير شده قالَتِ الأَعرابُ آمَنّا قُل لَم تُؤمِنُوا وَ لكِن قُولُوا أَسلَمنا وَ لَمّا يَدخُلِ الإِيمانُ فِي قُلُوبِكُم- الاية (حجرات آيه 14).
وَ القانِتِينَ وَ القانِتاتِ معني قنوت گذشت که دعاء و ذكر در پيشگاه احديت است مثل قنوت نماز.
وَ الصّادِقِينَ وَ الصّادِقاتِ مراتب صدق بسيار است صدق در كلام صدق در افعال تطابق ظاهر با باطن صدق در اخلاق صدق در عقائد.
وَ الصّابِرِينَ وَ الصّابِراتِ صبر در بليات و مصائب و ظلم ظالمين و اذيت معاندين و صبر بر ترك معاصي و فعل واجبات و تحمل مشاق عبادات و واردات.
وَ الخاشِعِينَ وَ الخاشِعاتِ خشوع و خضوع در پيشگاه احديت و تواضع و فروتني با بندگان خدا.
وَ المُتَصَدِّقِينَ وَ المُتَصَدِّقاتِ چه صدقات واجبه و چه مندوبه چه صدقه مالي و چه صدقه بدني در قضاء حوائج مسلمين.
وَ الصّائِمِينَ وَ الصّائِماتِ صوم واجب مثل شهر رمضان و قضاء آن و كفارات و نذور و امثال اينها و صوم مندوب صوم ايام متبركه بلكه كليه ايام سواي حرام و مكروه.
وَ الحافِظِينَ فُرُوجَهُم وَ الحافِظاتِ حفظ فرج حفظ عورت است چه از نظر و لمس و زنا و لواط و عورت زن از فرق سر است تا كف پا سواي قرصه صورت و دست تا بند دست و ظاهر قدم آنهم مشروط به اينكه خوف ريبه نباشد و زينت هم نداشته باشد.
وَ الذّاكِرِينَ اللّهَ كَثِيراً وَ الذّاكِراتِ بالاخص اگر دائم الذكر باشد.
أَعَدَّ اللّهُ لَهُم مَغفِرَةً آمرزش از گناهان.
وَ أَجراً عَظِيماً در جميع مراحل دنيا حين الموت در قبر و برزخ و محشر تا بهشت و خلود.
برگزیده تفسیر نمونه
]
اشاره
(آیه 35)
شأن نزول:
هنگامی که «اسماء بنت عمیس» همسر «جعفر بن ابی طالب» با شوهرش از «حبشه» بازگشت به دیدن همسران پیامبر صلّی اللّه علیه و آله آمد، یکی از نخستین سؤالاتی که مطرح کرد این بود: آیا چیزی از آیات قرآن در باره زنان نازل شده است؟ آنها در پاسخ گفتند: نه! «اسماء» به خدمت پیامبر صلّی اللّه علیه و آله آمد، عرض کرد: «ای رسول خدا جنس زن گرفتار خسران و زیان است! پیامبر صلّی اللّه علیه و آله فرمود: چرا؟
ج3، ص611
عرض کرد: به خاطر این که در اسلام و قرآن فضیلتی در باره آنها همانند مردان نیامده است.
اینجا بود که آیه نازل شد و به آنها اطمینان داد که زن و مرد در پیشگاه خدا از نظر قرب و منزلت یکسانند.
تفسیر:
شخصیت و ارزش مقام زن در اسلام- به دنبال بحثهایی که در باره وظائف همسران پیامبر صلّی اللّه علیه و آله در آیات گذشته ذکر شده در این آیه سخنی جامع و پرمحتوا در باره همه زنان و مردان و صفات بر جسته آنها بیان شده است، و ضمن بر شمردن ده وصف از اوصاف اعتقادی و اخلاقی و عملی آنان، پاداش عظیم آنها را در پایان آیه بر شمرده است.
میگوید: «مردان مسلمان و زنان مسلمان» (إِنَّ الْمُسْلِمِینَ وَ الْمُسْلِماتِ).
«و مردان مؤمن و زنان مؤمنه» (وَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِناتِ).
اشاره به این که اسلام همان اقرار به زبان است که انسان را در صف مسلمین قرار میدهد، و مشمول احکام آنها میکند، ولی ایمان تصدیق به قلب و دل است و اعمالی که به دنبال آن میآید.
«و مردانی که مطیع فرمان خدا هستند و زنانی که از فرمان حق اطاعت میکنند» (وَ الْقانِتِینَ وَ الْقانِتاتِ).
سپس به یکی دیگر از مهمترین صفات مؤمنان راستین، یعنی حفظ زبان پرداخته، میگوید: «و مردان راستگو و زنان راستگو» (وَ الصَّادِقِینَ وَ الصَّادِقاتِ).
و از آنجا که ریشه ایمان، صبر و شکیبایی در مقابل مشکلات است، و نقش آن در معنویات انسان همچون نقش «سر» است در برابر «تن» پنجمین وصف آنها را این گونه بازگو میکند: «و مردان صابر و شکیبا و زنان صابر و شکیبا» (وَ الصَّابِرِینَ وَ الصَّابِراتِ).
از طرفی میدانیم یکی از بدترین آفات اخلاقی، کبر و غرور و حب جاه است، و نقطه مقابل آن «خشوع»، لذا در ششمین توصیف میفرماید: «و مردان با خشوع و زنان با خشوع» (وَ الْخاشِعِینَ وَ الْخاشِعاتِ).
ج3، ص612
گذشته از حب جاه، حب مال، نیز آفت بزرگی است، و اسارت در چنگال آن، اسارتی است دردناک، و نقطه مقابل آن انفاق و کمک کردن به نیازمندان است، لذا در هفتمین توصیف میگوید: «و مردان انفاقگر و زنان انفاق کننده» (وَ الْمُتَصَدِّقِینَ وَ الْمُتَصَدِّقاتِ).
سه چیز است که اگر انسان از شر آن در امان بماند از بسیاری از شرور و آفات اخلاقی در امان است، زبان و شکم و شهوت جنسی، به قسمت اول در چهارمین توصیف اشاره شد، اما به قسمت دوم و سوم در هشتمین و نهمین وصف مؤمنان راستین اشاره کرده، میگوید: «و مردانی که روزه میدارند و زنانی که روزه میدارند» (وَ الصَّائِمِینَ وَ الصَّائِماتِ).
«و مردانی که دامان خود را از آلودگی به بیعفتی حفظ میکنند، و زنانی که عفیف و پاکند» (وَ الْحافِظِینَ فُرُوجَهُمْ وَ الْحافِظاتِ).
سر انجام به دهمین و آخرین صفت که تداوم تمام اوصاف پیشین بستگی به آن دارد پرداخته، میگوید: «و مردانی که بسیار به یاد خدا هستند، و زنانی که بسیار یاد خدا میکنند» (وَ الذَّاکِرِینَ اللَّهَ کَثِیراً وَ الذَّاکِراتِ).
آری! آنها با یاد خدا در هر حال و در هر شرایط، پردههای غفلت و بیخبری را از قلب خود کنار میزنند، وسوسهها و همزات شیاطین را دور میسازند و اگر لغزشی از آنان سر زند، فورا در مقام جبران بر میآیند.
در پایان آیه، پاداش بزرگ این گروه از مردان و زنانی را که دارای ویژگیهای ده گانه فوق هستند چنین بیان میکند: «خداوند برای آنها مغفرت و پاداش عظیمی فراهم ساخته است» (أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَ أَجْراً عَظِیماً).
نخست با آب مغفرت گناهان آنها را- که موجب آلودگی روح و جان آنها است- میشوید، سپس پاداش عظیمی که عظمتش را جز او کسی نمیداند در اختیارشان مینهد.
نکات آیه
۱ - مردان و زنانى که در برابر خداوند، سر تسلیم فرود مى آورند، از آمرزش خداوند برخوردارند. (إنّ المسلمین و المسلمت ... أعدّ اللّه لهم مغفرة) بنابراین که «مسلمین» از ریشه لغوى آن (سلم) و به همان معناى لغوى اش باشد، نکته یاد شده قابل استفاده است.
۲ - مردان و زنانى که در برابر فرمان خدا تسلیم اند، از پاداش عظیم خداوند برخوردارند. (إنّ المسلمین و المسلمت ... أعدّ اللّه لهم مغفرة و أجرًا عظیمًا)
۳ - مردان و زنان مسلمان، مشمول آمرزش و غفران الهى اند. (إنّ المسلمین و المسلمت ... أعدّ اللّه لهم مغفرة) بنابراین احتمال که مراد از «المسلمین» معناى اصطلاحى آن; یعنى، گرویدگان به دین اسلام باشد، نکته یاد شده، استفاده مى شود.
۴ - مردان و زنان مسلمان، از پاداش بزرگ الهى برخوردارند. (إنّ المسلمین و المسلمت ... أعدّ اللّه لهم ... أجرًا عظیمًا)
۵ - مردان و زنان مؤمن، مشمول آمرزش خداوندند. (إنّ ... و المؤمنین و المؤمنت ... أعدّ اللّه لهم مغفرة)
۶ - مردان و زنان با ایمان، از پاداش بزرگ خداوند برخوردارند. (إنّ ... و المؤمنین و المؤمنت ... أعدّ اللّه لهم ... أجرًا عظیمًا)
۷ - جنسیت زن و مرد، در برخوردارى از آمرزش و پاداش الهى، دخالتى ندارد. (إنّ المسلمین و المسلمت و المؤمنین و المؤمنت ... أعدّ اللّه لهم مغفرة و أجرًا عظیمًا)
۸ - اسلام و ایمان، زمینه ساز برخوردارى از آمرزش الهى است. (إنّ المسلمین ... و المؤمنین ... أعدّ اللّه لهم مغفرة)
۹ - مردان و زنان مطیع و خاضع، از آمرزش خداوند برخوردارند. (و القنتین و القنتت ... أعدّ اللّه لهم مغفرة و أجرًا عظیمًا) «قانت» از مصدر «قنوت» است. «قنوت» در لغت، به معناى «اطاعت خاضعانه» است (مفردات راغب).
۱۰ - مردان و زنان مطیع و خاضع، از پاداش بزرگ خداوند برخوردارند. (و القنتین و القنتت ... أعدّ اللّه لهم ... أجرًا عظیمًا)
۱۱ - مردان و زنان صداقت پیشه، از آمرزش خداوند برخوردارند. (و الصدقین و الصدقت ... أعدّ اللّه لهم مغفرة)
۱۲ - مردان و زنان صداقت پیشه، از پاداش عظیم خداوند برخوردارند. (و الصدقین و الصدقت ... أعدّ اللّه لهم ... أجرًا عظیمًا)
۱۳ - اطاعت خاضعانه از خدا و صداقت، سبب مى شود که فرد، مشمول آمرزش خداوند شوند. (و القنتین ... و الصدقین ... أعدّ اللّه لهم مغفرة)
۱۴ - خداوند، مردان و زنان شکیبا را از آمرزش خود، برخوردار مى کند. (و الصبرین و الصبرت ... أعدّ اللّه لهم مغفرة)
۱۵ - مردان و زنان شکیبا، از پاداشى با عظمت برخوردارند. (و الصبرین و الصبرت ... أعدّ اللّه لهم ... أجرًا عظیمًا)
۱۶ - مردان و زنان فروتن، از آمرزش خداوند، برخوردار خواهند بود. (و الخشعین و الخشعت ... أعدّ اللّه لهم مغفرة)
۱۷ - مردان و زنان فروتن، از پاداشى عظیم برخوردارند. (و الخشعین و الخشعت ... أعدّ اللّه لهم ... أجرًا عظیمًا)
۱۸ - شکیبایى و فروتنى، زمینه آمرزش را فراهم مى آورد. (و الصبرین ... و الخشعین ... أعدّ اللّه لهم مغفرة)
۱۹ - مردان و زنان صدقه پرداز، مورد مغفرت خداوندند. (و المتصدّقین و المتصدّقت ... أعدّ اللّه لهم مغفرة)
۲۰ - مردان و زنان صدقه پرداز، از پاداش عظیم الهى برخوردارند. (و المتصدّقین و المتصدّقت ... أعدّ اللّه لهم ... أجرًا عظیمًا)
۲۱ - مردان و زنان روزه گیر، مشمول آمرزش خداوندند. (و الصئمین و الصئمت ... أعدّ اللّه لهم مغفرة)
۲۲ - مردان و زنان روزه گیر، از پاداش عظیم خداوند برخوردارند. (و الصئمین و الصئمت ... أعدّ اللّه لهم ... أجرًا عظیمًا)
۲۳ - پرداخت صدقه و روزه دارى، از جمله عوامل جلب آمرزش خداوند است. (و المتصدّقین ... و الصئمین ... أعدّ اللّه لهم مغفرة)
۲۴ - مردان و زنان با عفت و پاکدامن، مشمول آمرزش خداوندند. (و الحفظین فروجهم و الحفظت ... أعدّ اللّه لهم مغفرة)
۲۵ - مردان و زنان عفیف، از پاداش عظیم خداوند برخوردارند. (و الحفظین فروجهم و الحفظت ... أعدّ اللّه لهم... أجرًا عظیمًا)
۲۶ - عفت و پاک دامنى و به یاد خداوند بودن، از اسباب جلب آمرزش خداوند است. (و الحفظین فروجهم ... و الذکرین اللّه ... أعدّ اللّه لهم مغفرة)
۲۷ - مردان و زنانى که زیاد به یاد خداوندند، از آمرزش او، بهره مند خواهند بود. (و الذکرین اللّه کثیرًا و الذکرت أعدّ اللّه لهم مغفرة)
۲۸ - مردان و زنانى که زیاد از خداوند یاد مى کنند، از پاداش بزرگ او برخوردارند. (و الذکرین اللّه کثیرًا و الذکرت أعدّ اللّه لهم ... أجرًا عظیمًا)
۲۹ - مردان و زنانى که به فراوانى خداوند را براى دیگران یادآورى مى کنند از آمرزش خداوند بهره مند خواهند بود. (و الذکرین اللّه کثیرًا و الذکرت أعدّ اللّه لهم مغفرة) «ذکر» (مصدر «ذاکر») به دو معنا آمده است: یکى، به خاطر سپردن، و دیگرى، بر زبان آوردن (مفردات راغب). احتمال دارد که مراد از ذکر زبانى، یادآورى براى دیگران باشد.
۳۰ - مردان و زنانى که یاد خداوند را در دل ها زنده مى کنند، از پاداش بزرگ او برخوردارند. (و الذکرین اللّه کثیرًا و الذکرت أعدّ اللّه لهم ... أجرًا عظیمًا)
موضوعات مرتبط
- آمرزش: موجبات آمرزش ۸، ۱۳، ۱۸، ۲۳، ۲۶
- آمرزشهاى خدا: مشمولان آمرزشهاى خدا ۱، ۳، ۵، ۹، ۱۱، ۱۴، ۱۶، ۱۹، ۲۱، ۲۴، ۲۷، ۲۹
- اسلام: آثار اسلام ۸
- اطاعت: آثار اطاعت از خدا ۱۳; خضوع در اطاعت ۱۳
- انفاق: آثار انفاق ۲۳
- ایمان: آثار ایمان ۸
- پاداش: پاداش بزرگ ۱۵
- خدا: آمرزشهاى خدا ۱; پاداشهاى خدا ۲، ۳، ۴، ۵، ۶، ۷، ۱۰، ۱۲، ۱۵، ۱۷، ۲۰، ۲۲، ۲۵، ۲۸، ۳۰
- خشوع: آثار خشوع ۱۸
- ذکر: آثار ذکر خدا ۲۶
- روزه: آثار روزه ۲۳
- زن: آمرزش زنان انفاقگر ۱۹; آمرزش زنان اهل تسلیم ۱، ۳; آمرزش زنان خاشع ۱۶; آمرزش زنان خاضع ۹; آمرزش زنان ذاکر ۲۷; آمرزش زنان روزه دار ۲۱; آمرزش زنان صابر ۱۴; آمرزش زنان صادق ۱۱; آمرزش زنان عفیف ۲۴; آمرزش زنان متذکر ۲۹; آمرزش زنان مسلمان ۳، ۵; آمرزش زنان مطیع ۹; پاداش زنان انفاقگر ۲۰; پاداش زنان اهل تسلیم ۲; پاداش زنان خاشع ۱۷; پاداش زنان خاضع ۱۰; پاداش زنان ذاکر ۲۸; پاداش زنان روزه دار ۲۲; پاداش زنان صابر ۱۵; پاداش زنان صادق ۱۲; پاداش زنان عفیف ۲۵; پاداش زنان متذکر ۳۰; پاداش زنان مسلمان ۴; پاداش زنان مؤمن ۶; تساوى زن و مرد ۷
- صبر: آثار صبر ۱۸
- صداقت: آثار صداقت ۱۳
- عفت: آثار عفت ۲۶
- مرد: آمرزش مردان انفاقگر ۱۹; آمرزش مردان اهل تسلیم ۱، ۳; آمرزش مردان خاشع ۱۶; آمرزش مردان خاضع ۹; آمرزش مردان ذاکر ۲۷; آمرزش مردان روزه دار ۲۱; آمرزش مردان صابر ۱۴; آمرزش مردان صادق ۱۱; آمرزش مردان عفیف ۲۴; آمرزش مردان متذکر ۲۹; آمرزش مردان مسلمان ۳، ۵; آمرزش مردان مطیع ۹; پاداش مردان انفاقگر ۲۰; پاداش مردان اهل تسلیم ۲; پاداش مردان خاشع ۱۷; پاداش مردان خاضع ۱۰; پاداش مردان ذاکر ۲۸; پاداش مردان روزه دار ۲۲; پاداش مردان صابر ۱۵; پاداش مردان صادق ۱۲; پاداش مردان عفیف ۲۵; پاداش مردان مؤمن ۶; پاداش مردان متذکر ۳۰; پاداش مردان مسلمان ۴
- نظام جزایى :۷
منابع
- ↑ در صحیح ترمذى از طریق عکرمة از ام عمّارة الانصارى نقل شده که وى نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد و گفت: یا رسول اللّه مى بینم که قرآن از براى مردان نازل میشود و درباره زنان اسمى وجود ندارد سپس این آیه نازل گردید. طبرانى در تفسیر خود از ابن عباس نقل کند که زنان به پیامبر گفتند: یا رسول اللّه چرا در قرآن از مؤمنین اسم برده میشود ولى از مؤمنات نامى برده نمى شود سپس این آیه نازل شد، - ابن سعد در طبقات از قتاده نقل نماید که موقعى که آیه مربوط به زنان رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد، زنان دیگر گفتند: اگر در ما خیرى وجود داشت در قرآن از ما نام برده میشد سپس این آیه نازل گردید، - نظیر این شأن و نزول در آیه ۱۹۵ سوره آل عمران در صفحات ۱۷۴ و ۱۷۵ ذکر شده است.