آل عمران ٥٠
کپی متن آیه |
---|
وَ مُصَدِّقاً لِمَا بَيْنَ يَدَيَ مِنَ التَّوْرَاةِ وَ لِأُحِلَ لَکُمْ بَعْضَ الَّذِي حُرِّمَ عَلَيْکُمْ وَ جِئْتُکُمْ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ |
ترجمه
آل عمران ٤٩ | آیه ٥٠ | آل عمران ٥١ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«مُصَدِّقاً»: حال فعل محذوف (جِئْتُکُمْ) است. «مَا بَیْنَ یَدَیَّ»: آنچه پیش از من بوده است. «آیَةً»: معجزه.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۶۰ - ۴۲، سوره آل عمران
- منظور از اصطفا (برگزيدن ) و تطهير مريم سلام اللّه عليها
- وجه اينكه قضاياى مربوط به مريم عليها السلام از اخبار غيبى شمرده شده است
- وجه تعبير به ((ملائكه )) در جمله ((اذ قالت الملائكة ...))
- گفتار معصومين در تفسير ((كلمه ))
- معناى ((كلمه خدا)) و مراد از ((كلمه )) در جمله : ((يبشرك بكلمة منه ...))
- وجه تسميه عيسى به مريم (عليهما السلام ) به ((مسيح ))
- يهود و كلمه ((مسيح ))
- معناى كلمه ((عيسى ))
- اقوالى كه درباره سخن گفتن عيسى (ع )با مردم در سن كهولت ، گفته شده است
- مراد از ((تورات )) ((انجيل )) در قرآن كريم
- بعثت حضرت عيسى (ع ) عموميت داشته ، هر چند رسالت او به سوى بنىاسرائيل بوده است
- معجزات عيسى (ع ) مستند به اذن خدا بوده است و عيسى (ع ) در صدور آن آيات استقلالىنداشته است
- معجزات حضرت عيسى (ع ) در خارج ، از آن جناب صادر مى شده است
- جمله ((مصدقا لما بين يدى من التورية ...)) براى اينكه عيسى (ع ) تورات موجود درزندگى خودرا قبول داشته است دلالت نمى كند
- عملى كه عيسى (ع ) براى باز شناختن مؤ منين به خود وتشكل دادن به آنها انجام داد
- قيد ((الى اللّه )) در آيه به چه جهتى آمده است ؟
- مراد از ايمان در جمله ((قال الحواريون نحن انصار اللّه آمنا باللّه ...)) ايمان بعد ازايمان است
- راه عبادت كوتاهترين راه به سوى خداى سبحان است
- معناى ((توفى )) و تفاوت مورد استعمال اين كلمه با كلمه ((موت ))
- توّفى حضرت عيسى به معناى گرفتن آن حضرت از دست يهود است
- منظور از ((رفع عيسى به سوى خدا)) و ((تطهير او از كافران ))
- مراد از تفوق پيروان عيسى (ع ) بر كافران تا روز قيامت
- مقصود از تفّوق حجت تفوق از نظر مقبوليت نيست
- تبعيت از نياكان سبب مى شود كه مراد عموم يهود و مطلق نصارا باشد
- وعده نيكو به پيروان حقيقى (قولى و عملى ) عيسى (ع )
- دو حجت و دليل بر نفى الوهيت عيسى (ع ) در تمثيل او به آدم (ع )
- جمله ((الحق من ربك )) از بديع ترين بيانات قرآنى است
- بحث روايتى (در ذيل آيات كريمه گذشته )
- رواياتى درباره برترين زنان عالم : (فاطمه (س ) مريم ، خديجه و آسيه )
- اثبات سيادت اثبات عالى ترين مراتب اصطفاء است
- اخبار غيب حضرت عيسى (ع ) معجزه قابلقبول براى مردم بود
- روايتى درباره آنچه در شريعت عيسى (ع ) آمده بود
- روايت درباره به دار آويختن حضرت عيسى (ع )
- روايتى در مورد كيفيت بالا بردن عيسى (ع ) به آسمان
- روايتى از امام رضا (ع ) درباره قضيه حضرت عيسى (ع )
- بحث روايتى ديگر در معناى محدث
- فرق ميان نبى ، رسول و محدث
- على (ع ) محدث بود
- مطالبى پيرامون ((وحى )) و واژه ((محدث ))
- تشخيص القائات رحمانى از شيطانى مستند به تاءييد الهى است و خارج از معيارهاىمعمولى تشخيص است
- توضيح اينكه : ((محدث صوت فرشته را مى شنود ولى فرشته را نمى بيند))
تفسیر نور (محسن قرائتی)
«50» وَ مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْراةِ وَ لِأُحِلَّ لَكُمْ بَعْضَ الَّذِي حُرِّمَ عَلَيْكُمْ وَ جِئْتُكُمْ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ
(عيسى فرمود:) من تصديق كننده توراتى هستم كه پيشروى من است و (آمدهام) تا برخى از چيزهايى كه بر شما (به عنوان تنبيه) حرام شده بود برايتان حلال كنم. وازجانب پروردگارتان براى شما نشانهاى آورم. پس، از خداوند پروا و از من اطاعت كنيد.
نکته ها
در اين آيه، احترام به قوانين گذشته الهى، بشارت به تخفيف تكليف، تأكيد به تقواى الهى و اطاعت از رهبرى، مطرح شده است.
در آيهى 146 سورهى انعام، خداوند مىفرمايد: به خاطر ستم يهوديان، آنان را تنبيه و هر حيوان ناخندار را بر آنان تحريم كرديم و همچنين چربى و پيه گاو و گوسفند را جز مقدارى كه به استخوان و رودهها و كمر آنها چسبيده، حرام ساختيم. شايد مراد از حرامهايى كه در اين آيه با آمدن عيسى عليه السلام حلال مىشود، همين موارد باشد.
هر كجا بناى اصلاح و ارشاد باشد، بايد نكاتى را مراعات كرد:
الف: اصول مشتركه و صحيح ديگران را پذيرفت. «مُصَدِّقاً»
ب: حتّى المقدور به مقدّسات آنان احترام گذاشت. «مِنَ التَّوْراةِ»
ج: فضاى باز و آزادىها را بشارت داد. «لِأُحِلَّ لَكُمْ»
د: در چارچوب قوانين الهى حركت كرد. «فَاتَّقُوا اللَّهَ»
پیام ها
1- پيامبران، يكديگر را قبول داشته و تصديق مىكردهاند. «وَ مُصَدِّقاً ...»
2- دين، يك جريان است نه يك جرقه و انبيا و كتب آسمانى داراى هدفى واحد
جلد 1 - صفحه 519
هستند. «وَ مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْراةِ»
3- وعدهى محروميّت زدايى، رفع محدوديّتها و اعطاى آزادىهاى صحيح و معقول، رمز استقبال مردم است. «لِأُحِلَّ لَكُمْ بَعْضَ الَّذِي حُرِّمَ عَلَيْكُمْ»
4- بعضى از محدوديّتها در اديان سابق، جريمهى موقّت الهى بودهاند، نه حكم دائمى الهى. «لِأُحِلَّ لَكُمْ بَعْضَ الَّذِي حُرِّمَ عَلَيْكُمْ»
5- همانگونه كه انبيا داراى ولايت تكوينى هستند و قدرت تصرّف در هستى را دارند؛ «أَخْلُقُ لَكُمْ» صاحب ولايت تشريعى نيز هستند وقانون وضع مىكنند.
«لِأُحِلَّ لَكُمْ ...»
6- تنها كسى حقّ دارد قانون را عوض كند كه رسول خدا و داراى معجزه باشد.
بعد از جمله «لِأُحِلَّ لَكُمْ» جمله «جِئْتُكُمْ بِآيَةٍ» آمده است.
7- معجزه از شئون ربوبيّت الهى و براى هدايت وتربيت مردم است. «بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ»
8- هركس اهل تعصّب وتحجّر باشد و تغييرات بجا را نپذيرد، تقوا ندارد. «لِأُحِلَّ لَكُمْ ... فَاتَّقُوا اللَّهَ»
9- لازمهى تقوا، اطاعت از پيامبر است. «فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْراةِ وَ لِأُحِلَّ لَكُمْ بَعْضَ الَّذِي حُرِّمَ عَلَيْكُمْ وَ جِئْتُكُمْ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ (50)
بعد از آن، بقيه قول حضرت عيسى عليه السّلام را به بنى اسرائيل مىفرمايد:
وَ مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْراةِ: و در حالتى كه تصديق كنندهام مر آنچه را كه از پيش من بوده از كتاب تورات كه حضرت موسى آورده، وَ لِأُحِلَّ لَكُمْ:
و تا حلال سازم براى شما از جانب خدا، بَعْضَ الَّذِي حُرِّمَ عَلَيْكُمْ: بعضى از آنچه حرام شده بود بر شما در شريعت حضرت موسى عليه السّلام، مانند پيه و گوشت گاو و شتر و شير شتر، و بعضى طيور و صيد ماهى و غير آن. نزد بعضى:
آنچه خداى تعالى به سبب معاصى بر ايشان حرام فرموده بود، و شدايد ديگر را آن حضرت از ايشان برداشت.
عياشى- از حضرت صادق عليه السّلام مروى است فرمود: ميان حضرت داود عليه السّلام و حضرت عيسى عليه السّلام چهار صد سال فاصله بود. و شريعت عيسى عليه السّلام آنكه: مبعوث شد به توحيد و اخلاص و آنچه امر نمود به آن حضرت نوح و ابراهيم و موسى عليهم السلام، و نازل فرمود بر او انجيل را و فراگرفت از ايشان ميثاق انبياء و تشريع فرمود براى او، در كتاب و اقامه نماز با دين و امر به معروف و نهى از منكر و تحليل حرام و تحريم حلال، و نازل فرمود براى او در انجيل، مواعظ و امثال و حدود؛ و نبود در آن قصاص و نه احكام
«1» بحار الانوار جلد 27 از صفحه 29 ببعد
تفسير اثنا عشرى، ج2، ص: 110
حدود و نه مواريث و تخفيف نمود آنچه در تورات بود. اين است قول عيسى عليه السّلام كه خدا فرمايد: وَ لِأُحِلَّ لَكُمْ بَعْضَ الَّذِي حُرِّمَ عَلَيْكُمْ. «1» وَ جِئْتُكُمْ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ: و آوردهام به شما آيتى از پروردگار شما، كه آن معجزات و دلايل صادقه است بر نبوت من.
نكته: تكرار، جهت مبالغه و تأكيد است، يعنى البته آوردهام آيات بينات را.
فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ: پس بترسيد و بيانديشيد خدا را از مخالفت، و اطاعت كنيد مرا در قبول دعوت من.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْراةِ وَ لِأُحِلَّ لَكُمْ بَعْضَ الَّذِي حُرِّمَ عَلَيْكُمْ وَ جِئْتُكُمْ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ (50)
ترجمه
و تصديق كنندهام مر آنچه را ميان دو دستم ميباشد از تورية و براى آنكه حلال كنم برخى از آنچه حرام شده است بر شما و آوردم براى شما معجزه از پروردگارتان پس بترسيد از خدا و اطاعت كنيد مرا.
تفسير
حضرت عيسى در آيه قبل فرمود آوردم براى شما آيتيرا و در اين آيه ميفرمايد و حال آنكه تصديق كنندهام بتورية واقعى كه ميان دو دستم موجود است از تورية نه آنچه را كه شما تحريف نموديد يا آنكه تصديق كنندهام كتابى را كه قبل از من نازل شده كه آن تورية است و من حلال مشكلات اويم و براى آنكه حلال كنم بعضى از محرمات در شريعت موسى؟؟؟ گاو و گوسفند
جلد 1 صفحه 420
و ماهى و گوشت شتر و بعضى از مرغان و احترام شنبه را و عياشى از حضرت صادق (ع) نقل نموده كه ما بين حضرت داود و حضرت عيسى چهار صد سال فاصله بود و شريعت حضرت عيسى اقرار بتوحيد و نفى شرك و عمل بوصيت نوح و ابراهيم و موسى بود و انجيل بر او نازل شد و در آن مواعظ و امثال و احكامى بود غير از احكام حدود و مواريث و تخفيف داده شده بود در احكام شريعت حضرت موسى چنانچه خداوند در اين آيه فرموده و هر كس بحضرت عيسى ايمان آورد آنحضرت مأمور نمود او را به ايمان بشريعت تورية و انجيل فيض ره فرموده نسخ بعضى از احكام تورية منافى با تصديق بآن نيست چنانچه در قرآن نسخ بعضى از آيات قرآن ببعضى منافى با تصديق بهمه نيست چون نسخ در حقيقت بيان انتهاء حكم است و تخصيص در زمان يعنى تا يك زمانى اين حكم بوده و بعد از آن نيست و اينكه بيان اتيان بمعجزه تكرار شده است اولا براى اقامه حجت فرموده و اخيرا براى تنفيذ حكم باطاعت مانند آنكه كسى بگويد من دليلى بر مدعاى خود دارم و آن اين است بعد بگويد دليل آوردم پس قبول كنيد ادعاى مرا و بعضى گفتهاند مراد آنستكه من آيت ديگرى بر صدق خود آوردم كه ميگويم عبادت خدا را كنيد در آيه بعد و اين دعوت انبيا است كه همه براى آن آمدهاند و اين دعوت خود فارق بين ساحر و نبى است و بنابراين جمله فاتقوا اللّه و اطيعون معترضه است و انصاف اين است كه اينوجه خيلى بعيد است و بنظر حقير در مقام وعظ و خطابه تكرار مؤنه لازم ندارد بلكه لازمه اين مقام است و بدون تكرار غرض حاصل نميشود چنانچه متعارف است.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ مُصَدِّقاً لِما بَينَ يَدَيَّ مِنَ التَّوراةِ وَ لِأُحِلَّ لَكُم بَعضَ الَّذِي حُرِّمَ عَلَيكُم وَ جِئتُكُم بِآيَةٍ مِن رَبِّكُم فَاتَّقُوا اللّهَ وَ أَطِيعُونِ (50)
و حال آنكه تصديق ميكنم آنچه قبل از من نازل شد از تورات موسي و بعض آنچه در شريعت موسي و شرايع سابقه بر شما حرام شده بود من آمدهام که براي شما حلال گردانم و آمدهام با حجّة و بيان که ديگر راه عذري بر شما باقي نماند پس از خدا بترسيد و از مخالفت او بپرهيزيد و اطاعت مرا بكنيد.
وَ مُصَدِّقاً لِما بَينَ يَدَيَّ وَ مُصَدِّقاً حال است از براي فاعل أَنِّي قَد جِئتُكُم و معناي تصديق قبول قول غير است از روي دليل و برهان و قطع يعني اعتراف و اذعان دارم به اينكه او صادق و مصدّق است و لِما بَينَ يَدَيَّ مقابل خلف است يعني قبل از من و پيش از من.
مِنَ التَّوراةِ يعني تصديق دارم که تورات كتاب آسماني است و از جانب حق است بر حضرت موسي عليه السّلام نازل شده و لازمه تصديق بتورات تصديق بنبوّت موسي و جميع آنچه در تورات است از انبياء سلف از آدم تا موسي و بشارتهايي که در تورات است از آمدن پيغمبر ختمي صلّي اللّه عليه و آله و سلّم و اوصياء او عليهم السلام و احكامي که در او هست و ساير آنچه تورات مشتمل بر آن است.
جلد 3 - صفحه 210
وَ لِأُحِلَّ لَكُم بَعضَ الَّذِي حُرِّمَ عَلَيكُم عطف بر مُصَدِّقاً يعني جئتكم لاحل لكم.
(تنبيه)
محرّمات الهي دو قسم است يك قسم اموري است که قبح ذاتي دارد مثل قبايح عقليّه از اعتقادات باطله و اخلاق رذيله و اعمال سيّئه از فحشاء و منكرات اينها قابل تغيير نيست و در تمام شرايع بوده و تا قيامت باقي است.
و يك قسم محرّماتيست که بواسطه حكم و مصالح تحريم شده اينها تابع همان حكم و مصالح است، تا مادامي که مصلحت دارد هست و زماني که ندارد برداشته ميشود و نسخ شرايع نسبت باين قسم است و بسياري از احكام الهي از اينکه قسم است و چون بني اسرائيل بواسطه آن قساوت قلوب و اعتراضات بر موسي و بهانهگيريها و تقاضاهاي بي مورد خداوند يك احكام سخت براي آنها جعل فرمود چنانچه مفاد بسياري از آيات است مثل آيه شريفه وَ لا تَحمِل عَلَينا إِصراً كَما حَمَلتَهُ عَلَي الَّذِينَ مِن قَبلِنا سوره بقره آيه 286، و آيه شريفه وَ يَضَعُ عَنهُم إِصرَهُم وَ الأَغلالَ الَّتِي كانَت عَلَيهِم اعراف آيه 156، و آيه شريفه فَبِظُلمٍ مِنَ الَّذِينَ هادُوا حَرَّمنا عَلَيهِم طَيِّباتٍ أُحِلَّت لَهُم نساء آيه 158، و آيه شريفه وَ عَلَي الَّذِينَ هادُوا حَرَّمنا كُلَّ ذِي ظُفُرٍ الي قوله تعالي ذلِكَ جَزَيناهُم بِبَغيِهِم وَ إِنّا لَصادِقُونَ انعام 147، و غير اينها از آيات.
وَ جِئتُكُم بِآيَةٍ مِن رَبِّكُم يعني حجّت بر شما تمام شده با اينکه معجزات و اينکه بيانات واضحه ديگر راه عذري براي شما باقي نمانده.
فَاتَّقُوا اللّهَ از مخالفت خدا پرهيز كنيد وَ أَطِيعُونِ و مرا اطاعت كنيد
211
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 50)- این آیه نیز ادامه سخنان حضرت مسیح است، و در واقع بخشی از اهداف بعثت خود را شرح میدهد میگوید: «من آمدهام تورات را تصدیق کنم و مبانی و اصول آن را تحکیم بخشم» (وَ مُصَدِّقاً لِما بَیْنَ یَدَیَّ مِنَ التَّوْراةِ).
و نیز آمدهام تا پارهای از چیزهایی که (بر اثر ظلم و گناه) بر شما تحریم شده بود (مانند ممنوع بودن گوشت شتر و پارهای از چربیهای حیوانات و بعضی از پرندگان و ماهیها) بر شما حلال کنم» (وَ لِأُحِلَّ لَکُمْ بَعْضَ الَّذِی حُرِّمَ عَلَیْکُمْ).
سپس میافزاید: «من نشانهای از سوی پروردگارتان برای شما آوردهام» (وَ جِئْتُکُمْ بِآیَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ).
و در پایان آیه چنین نتیجهگیری میکند: «بنابراین، از (مخالفت) خداوند بترسید و مرا اطاعت کنید» (فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُونِ).
نکات آیه
۱ - عیسى (ع)، تصدیق کننده تورات (و مصدقاً لما بین یدىّ من التوریة)
۲ - عدم تحریف تورات تا عصر حضرت عیسى (ع)* (و مصدقاً لما بین یدىّ من التوریة) به نظر مى رسد جمله «لما بین یدىّ من التوریة»، اشاره باشد به تورات متداولى که در دسترس مردم بوده است. لذا تصدیق آن، دلالت بر عدم تحریف تورات موجود در آن عصر دارد.
۳ - نسخ بعضى از احکام تورات، توسط حضرت عیسى (ع) (و لاحلّ لکم بعض الذى حرّم علیکم) چون مخاطبان عیسى (ع)، بنى اسرائیل بودند، و شریعت بنى اسرائیل تا قبل از عیسى (ع)، شریعت حضرت موسى (ع) بوده، بنابراین چیزهایى که عیسى (ع) براى آنان حلال مى کند، چیزهایى است که تورات آنها را تحریم کرده است.
۴ - سهولت شریعت عیسى (ع)، در مقایسه با شریعت موسى (ع) (و لاحلّ لکم بعض الذى حرّم علیکم)
۵ - وعده عیسى (ع) به بنى اسرائیل، دربرداشتن حرمت برخى از محرمات شریعت موسى (ع) (و لاحلّ لکم بعض الذى حرّم علیکم)
۶ - عیسى (ع)، داراى شریعتى مستقل (و لاحلّ لکم بعض الذى حرّم علیکم)
۷ - نقش زمان، در تغییر و تبدیل برخى احکام الهى (و لاحلّ لکم بعض الذى حرّم علیکم)
۸ - وجود اعتقاد به خداوند و تورات و احکام آن، در میان بنى اسرائیل، در عصر حضرت عیسى (ع) (و لاحلّ لکم بعض الذى حرّم علیکم)
۹ - ربوبیّت حق، مقتضى فرستادن انبیا، همراه با معجزات (و جئتکم بایة من ربّکم)
۱۰ - معجزات عیسى (ع)، نشانه اى از سوى پروردگار، براى اثبات رسالت او و صحّت تغییر برخى احکام الهى توسط وى (و لاحلّ لکم ... و جئتکم بایة من ربّکم) جمله «و جئتکم بایة»، پس از بیان تغییر برخى احکام، تذکر به این معناست که تغییر احکام باید تنها از جانب پیامبران - با ارائه معجزه براى اثبات نبوّت - صورت گیرد.
۱۱ - عیسى (ع) پس از ارائه معجزات، بنى اسرائیل را از مخالفت با خدا بر حذر داشت و به اطاعت خویش دعوت کرد. (و جئتکم بایة من ربّکم فاتقوا اللّه و اطیعون)
۱۲ - تلازم تقواى الهى و اطاعت از رسولان او (فاتقوا اللّه و اطیعون)
۱۳ - تقواى الهى و اطاعت از انبیا، وظیفه آدمى پس از فرستادن پیامبران از سوى خداوند (و رسولا ... و جئتکم بایة من ربّکم فاتقوا اللّه و اطیعون)
۱۴ - نپذیرفتن تغییرات احکام - که توسّط پیامبر جدید ابلاغ مى شود - خلاف تقواست. (و لاحلّ لکم ... فاتّقوا اللّه)
۱۵ - وابستگى و تعصّب یهود، نسبت به قوانین اجتماعى و دینى خویش (و لاحلّ لکم ... فاتقوا اللّه و اطیعون) امر به تقوا و اطاعت پس از عنوان کردن تغییر برخى احکام، بیانگر انتظار جبهه گیرى و تعصب یهود در قبال احکام جدید است.
موضوعات مرتبط
- آیات خدا: ۱۰
- احکام: نسخ احکام ۷، ۱۰، ۱۴
- اطاعت: ۱۲، ۱۳
- انبیا: اطاعت از انبیا ۱۲، ۱۳ ; دعوت انبیا ۱۱
- انسان: مسؤولیت انسان ۱۳
- بنى اسرائیل: تورات در بنى اسرائیل ۸ ; عقاید بنى اسرائیل ۸
- تقوا: آثار تقوا ۱۴ ; زمینه تقوا ۱۲، ۱۳
- تورات: ۱، ۲، ۳ نسخ احکام تورات ۳
- خدا: ربوبیت خدا ۹
- دین: تعصب در دین ۱۵
- عیسى: قصه عیسى ۸ ; رسالت عیسى ۱۰ ; دین عیسى ۱۶ ; عیسى و بنى اسرائیل ۵، ۱۱ ; عیسى و تورات ۱، ۲، ۳ ; معجزات عیسى ۱۰، ۱۱
- زمان: نقش زمان ۷
- قانون: تعصب به قانون ۱۵
- کتب آسمانى: تحریف کتب آسمانى ۲
- مسیحیت: سهولت مسیحیت ۴
- معجزه: ۹
- نبوت: ۹ دلایل نبوت ۱۰
- یهود: تعصب یهود ۱۵; دین یهود ۴، ۵ ; محرمات یهود ۵
منابع