۱۷٬۰۰۸
ویرایش
خط ۱۴۹: | خط ۱۴۹: | ||
<span id='link201'><span> | <span id='link201'><span> | ||
==بحث روایتی: (رواياتى در ذيل آيه: | ==بحث روایتی: (رواياتى در ذيل آيه: إنّ عِدَّةَ الشُّهُور عِندَ الله...) == | ||
در تفسير | در تفسير عياشى، از ابى خالد واسطى روايت كرده كه در ضمن حديثى گفته است:... آنگاه حضرت (يعنى ابى جعفر «عليه السلام» فرمود: پدرم، از على بن الحسين، از امير المؤمنين «عليه السلام» روايت كرد كه فرموده: | ||
رسول خدا | رسول خدا «صلى الله عليه و آله»، بعد از آن كه بيمارى اش شدت يافت، فرمود: اى مردم! سال دوازده ماه است، كه چهار ماه آن حرام است. آنگاه با دست خود اشاره كرد: «رجب»، تك و جداست، و «ذى القعده»، «ذى الحجّه» و «مُحرّم»ف پشت سرِ هم اند. | ||
مؤلف: در بسيارى از روايات، تأويلى براى ماه هاى دوازده گانه وارد شده و آن، اين كه: منظور از آن ها دوازده امام اند، و منظور از چهار ماه حرام، على امير المؤمنين و على بن الحسين، و على بن موسى، و على بن محمّد «عليهم السلام» اند، و مقصود از سال، رسول خدا «صلى الله عليه و آله» است، ليكن انطباق اين گونه روايات با آيه شريفه، مخصوصا از نظر سياقى كه در آيه است، خالى از خفا نيست. | |||
و در | و در الدرّ المنثور است كه احمد، بخارى، مسلم، ابو داود، ابن منذر، ابن ابى حاتم، ابوالشيخ، ابن مردويه و بيهقى، در كتاب شعب الايمان خود، از ابى بكره روايت كرده اند كه گفت: رسول خدا «صلى الله عليه و آله»، در سفر حجّش، خطبه اى ايراد كرد و فرمود: | ||
بدانيد كه روزگار دور خود را زد و دوباره | بدانيد كه روزگار دور خود را زد و دوباره به صورتى كه در روز اول خلقت آسمان ها و زمين داشت، برگشت. بدانيد كه سال دوازده ماه است، و چهار ماه از آن ها حرام است. سه ماه پشت سرِ هم، يعنى «ذى القعده»، «ذى الحجّه» و «مُحرّم»، و يك ماه «رجب»، كه منفرد و جدا است و بين ماه شعبان و جمادى قرار دارد. | ||
مؤلف : اين | مؤلف: اين خطبه، از خطبه هاى معروف آن حضرت است، و به طرق ديگرى از ابوهريره، ابن عُمَر، ابن عباس و ابى حمزه رقاشى از عمويش - كه او نيز تا حدّى زمان رسول خدا «صلى الله عليه و آله» را درك كرده بود، و همچنين از ديگران نقل شده است. | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۹ صفحه ۳۶۶ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۹ صفحه ۳۶۶ </center> | ||
و مقصود آن جناب از | و مقصود آن جناب از اين كه فرمود: «زمان دور خود را از سر گرفت و به حالتى كه در روز آغاز خلقت آسمان ها و زمين داشت، برگشت»، اين است كه امروز (كه دين خدا مسلط گشته)، زمانه به حالت اولش برگشت. چون احكام دين، مطابق با فطرت و خلقت عالَم است، و اگر دين خدا بر اعمال مردم حاكم شود، در حقيقت مردم، آن وضعى را كه بر حسب نظام خلقت بايد داشته باشند، دارا خواهند شد. و از جمله احكام خدا، حرمت چهار ماه حرام و لغويت قانون خود ساختۀ «نسئ» است، كه در حقيقت زيادتى بر كفر مردم جاهليت بوده است. | ||
و | و نيز، در آن كتاب است كه ابن ابى حاتم و ابوالشيخ، از پسر عُمَر نقل كرده اند كه گفت: رسول خدا «صلى الله عليه و آله»، در عقبه توقف نموده، خطاب به مردم فرمود: | ||
«نسئ»، از شيطان و زيادى بر كفر است، كه يك مشت مردم كفرپيشه، به وسيله آن گمراه شدند. يك سال، ماه حرام را حلال نموده و يك سال حرام مى شمردند. مثلا يك سال مُحرّم را حرام، و سال ديگر صفر را حرام مى شمردند، و در عوض، مُحرّم را كه حرام بود، حلال مى دانستند و اين است نسئ. | |||
و نيز نوشته است : ابن جرير، ابن منذر، ابن ابى حاتم و ابن | و نيز نوشته است: ابن جرير، ابن منذر، ابن ابى حاتم و ابن مردويه، از ابن عباس نقل كرده اند كه گفت: | ||
داستان اين مرد چنين بوده كه : عده اى از طوايف عرب ، وقتى مى خواستند به بعضى از دشمنان خود حمله كنند از آن جائى كه در ماههاى حرام جنگ نمى كردند نزد او مى آمدند و مى گفتند: «اين ماه را براى ما حلال كن» ، و مقصودشان از اين ماه ، ماه صفر بوده ، او هم در آن سال ماه صفر را برايشان حلال مى كرد، و در سال ديگر آن را حرام مى نمود، و در سال سوم ، محرم را حرام مى كرد تا عدد ماههائى را كه خدا حرام كرده تكميل كند. | جناده بن عوف كنانى، همه ساله در موسم حج به زيارت مى آمد، و چون به ابى ثماده معروف بود، خودش فرياد مى زد: «آگاه باشيد كه ابى ثماده نمى ترسد و كسى از او خرده نمى گيرد، آگاه باشيد كه صفر اول (ماه مُحرّم) حلال است». | ||
داستان اين مرد چنين بوده كه: عده اى از طوايف عرب ، وقتى مى خواستند به بعضى از دشمنان خود حمله كنند از آن جائى كه در ماههاى حرام جنگ نمى كردند نزد او مى آمدند و مى گفتند: «اين ماه را براى ما حلال كن» ، و مقصودشان از اين ماه ، ماه صفر بوده ، او هم در آن سال ماه صفر را برايشان حلال مى كرد، و در سال ديگر آن را حرام مى نمود، و در سال سوم ، محرم را حرام مى كرد تا عدد ماههائى را كه خدا حرام كرده تكميل كند. | |||
و نيز نوشته است كه : ابن منذر از قتاده روايت كرده كه در ذيل آيه «انما النسى ء زياده فى الكفر...» گفته است: عده اى از اهل ضلالت بدعتى از خود درست كرده ماه صفر را بر ماههاى حرام افزودند، آنگاه سخنگوى ايشان در موسم حج برمى خاست و مى گفت: خدايان شما امسال ماه صفر را حرام كرده اند. و بهمين جهت بوده كه به محرم و صفر مى گفته اند: «صفران - دو صفر». | و نيز نوشته است كه : ابن منذر از قتاده روايت كرده كه در ذيل آيه «انما النسى ء زياده فى الكفر...» گفته است: عده اى از اهل ضلالت بدعتى از خود درست كرده ماه صفر را بر ماههاى حرام افزودند، آنگاه سخنگوى ايشان در موسم حج برمى خاست و مى گفت: خدايان شما امسال ماه صفر را حرام كرده اند. و بهمين جهت بوده كه به محرم و صفر مى گفته اند: «صفران - دو صفر». |
ویرایش