۱۶٬۹۰۷
ویرایش
برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
<span id='link143'><span> | <span id='link143'><span> | ||
و اما گفتار معتزله: | |||
و اما گفتار معتزله | |||
جواب اين گفتار اين است كه ملازمه اى را كه ادعا كرده و گفتيد: اگر آن حرف جايز | معتزله گفته بودند: اگر جايز باشد بگویيم فاعل فعل مؤمنان، خداست، و اين خدا بود كه كفار را كشت و اسير كرد و مؤمنان، آلتى بيش نبوده و هيچكاره بودند، چرا جایز نباشد بگویيم شكنجه اى كه كفار به مؤمنان دادند و تكذيبى كه از انبياء - «عليهم السلام» - كردند و دشنام هایى كه به مؤمنان دادند، همه را خدا كرده و كفار هيچكاره بودند؟ و چون نمى توانيم چنين حرفى را بزنيم، گفتار اشاعره را هم نمى توانيم ملتزم شويم، و حق با ماست كه معتقديم كارهاى مردم، همه و همه، مخلوق خود آنان است، و خداوند در آن ها هيچكاره است. | ||
جواب اين گفتار اين است كه: | |||
ملازمه اى را كه ادعا كرده و گفتيد: اگر آن حرف جايز باشد، چرا اين حرف جائز نباشد، گفتار صحيحى است، وليكن لازمه اش اين نيست كه بگویيم خداوند هيچكاره است. زيرا ممكن است بگویيم افعال عباد، عين آن نسبتى كه با خود آنان دارد، به خداوند دارد، چون آنان فاعل اند و خداوند، فاعل فاعل است. پس فعل بندگان، منسوب به بندگان است، به اين جهت كه از آنان به مباشرت صادر شده، و منسوب به خداست، به اين جهت كه خدا فاعل آن را آفريده و درست كرده است، و اين دو نسبت، در حقيقت، نسبت واحدى است كه از نظر نزديكى و دورى، و داشتن واسطه و نداشتن آن مختلف است. و اين حرف، مستلزم اجتماع دو فاعل مستقل بر فعل واحد نيست، براى اين كه اين دو فاعل در عرض هم نيستند، بلكه در طول هم قرار دارند. | |||
<span id='link144'><span> | <span id='link144'><span> | ||
==رد مذهب تفويض و بيان اينكه عناوين گناه منسب به داوند نيست == | ==رد مذهب تفويض و بيان اينكه عناوين گناه منسب به داوند نيست == | ||
حال اگر بگوئى : اشكال استناد كارهاى نيك ، و اعمال زشت به خداوند هنوز بحال خود باقى است. | حال اگر بگوئى : اشكال استناد كارهاى نيك ، و اعمال زشت به خداوند هنوز بحال خود باقى است. |
ویرایش