گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۰ بخش۴۶: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۵۱: خط ۱۵۱:
به آن حضرت عرضه داشتم: (با در نظر داشتن اين كه علل و اسباب در كار ما مؤثرند)، معناى اين كه خداى تعالى، در يك جا (از قول شعيب حكايت كرده كه گفت:) «وَ مَا تَوفِيقِى إلّا بِاللّه»، و در جايى ديگر، خودش فرموده: «إن يَنصُركُمُ اللّهُ فَلَا غَالِبَ لَكُم وَ إن يَخذُلكُم فَمَن ذَا الَّذِى يَنصُرُكُم مِن بَعدِهِ» چيست؟
به آن حضرت عرضه داشتم: (با در نظر داشتن اين كه علل و اسباب در كار ما مؤثرند)، معناى اين كه خداى تعالى، در يك جا (از قول شعيب حكايت كرده كه گفت:) «وَ مَا تَوفِيقِى إلّا بِاللّه»، و در جايى ديگر، خودش فرموده: «إن يَنصُركُمُ اللّهُ فَلَا غَالِبَ لَكُم وَ إن يَخذُلكُم فَمَن ذَا الَّذِى يَنصُرُكُم مِن بَعدِهِ» چيست؟
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۰ صفحه ۵۶۴ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۰ صفحه ۵۶۴ </center>
امام «عليه السلام» در جواب فرمود: وقتى بنده خدا، آنچه كه خدا به وى امر كرده، اطاعت كند، عملش موافق امر خداى است، و بدين جهت آن عبد را موفق مى نامد. (چون گفتيم كارش موافق امر خداى عزوجل است). و هر گاه بنده خدا بخواهد داخل پاره اى از گناهان شود و خداى تعالى بين او و آن گناه حايل گردد و در نتيجه، بنده آن گناه را مرتكب نشود، ترك گناهش به توفيق خداى تعالى صورت گرفته، و هر زمان كه او را به حال خود بگذارد و بين او و معصيت حايل نشود و در نتيجه مرتكب گناه گردد، در آن صورت، خدا او را يارى نكرده و موفق ننموده است. (چون كارش موافق دستور خدا انجام نشده).
امام «عليه السلام» در جواب فرمود:  
 
وقتى بنده خدا، آنچه كه خدا به وى امر كرده، اطاعت كند، عملش موافق امر خداى است، و بدين جهت آن عبد را موفق مى نامد. (چون گفتيم كارش موافق امر خداى عزوجل است). و هرگاه بنده خدا بخواهد داخل پاره اى از گناهان شود و خداى تعالى بين او و آن گناه حايل گردد و در نتيجه، بنده آن گناه را مرتكب نشود، ترك گناهش به توفيق خداى تعالى صورت گرفته، و هر زمان كه او را به حال خود بگذارد و بين او و معصيت حايل نشود و در نتيجه مرتكب گناه گردد، در آن صورت، خدا او را يارى نكرده و موفق ننموده است. (چون كارش موافق دستور خدا انجام نشده).
<span id='link365'><span>
<span id='link365'><span>


خط ۱۷۸: خط ۱۸۰:
و در همان كتاب است كه ابوالشيخ، از على بن ابی طالب «رضى اللّه عنه» روايت كرده كه:  
و در همان كتاب است كه ابوالشيخ، از على بن ابی طالب «رضى اللّه عنه» روايت كرده كه:  


روزى در خطبه اش، اين آيه را كه راجع به شعيب است، تلاوت كرد كه قوم او به او گفتند: «وَ إنّا لَنَرَيكَ فِينَا ضَعِيفاً». آنگاه فرمود: شعيب «عليه السلام» نابينا شده بود، بدين جهت او را ضعيف شمرده و نسبت ضعف به او دادند. و در تفسير جملۀ «وَ لَولَا رَهطُك» على فرمود: «به خدايى سوگند كه جز او معبودى نيست، آن ها از جلال و عظمت پروردگارشان هيچ پروايى نكرده اند و جز از قوم و عشيره، از هيچ چيز هيبت نمى بردند».
روزى در خطبه اش، اين آيه را كه راجع به شعيب است، تلاوت كرد كه قوم او به او گفتند: «وَ إنّا لَنَرَيكَ فِينَا ضَعِيفاً». آنگاه فرمود: شعيب «عليه السلام» نابينا شده بود، بدين جهت او را ضعيف شمرده و نسبت ضعف به او دادند.  
 
و در تفسير جملۀ «وَ لَولَا رَهطُك» على فرمود: «به خدايى سوگند كه جز او معبودى نيست، آن ها از جلال و عظمت پروردگارشان هيچ پروايى نكرده اند و جز از قوم و عشيره، از هيچ چيز هيبت نمى بردند».
<span id='link366'><span>
<span id='link366'><span>


<span id='link367'><span>
<span id='link367'><span>
«'''گفتارى پيرامون داستان شعيب «ع» و قوم او، در قرآن كريم'''»


==شعيب ، سومين پيامبر عرب ==
==شعيب ، سومين پيامبر عرب ==
۱۷٬۰۰۸

ویرایش