گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۱ بخش۲۶: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۸۱: خط ۸۱:
يوسف اين نسبت دزدى را كه برادران به او دادند، نشنيده گرفت و در دل پنهان داشت و متعرض آن و تبرئه خود از آن نشد، و حقيقت حال را فاش نكرد، بلكه «أسَرَّهَا يُوسُفُ فِى نَفسِهِ وَ لَم يُبدِهَا لَهُم» و مثل اين كه كسى پرسيده باشد: چطور در دل خود پنهان كرد؟ در جواب فرمود: او در جواب تصريح نكرد، بلكه سربسته گفت: «أنتُم شَرٌّ مَكَاناً: شما بدحال ترين خلق ايد»،
يوسف اين نسبت دزدى را كه برادران به او دادند، نشنيده گرفت و در دل پنهان داشت و متعرض آن و تبرئه خود از آن نشد، و حقيقت حال را فاش نكرد، بلكه «أسَرَّهَا يُوسُفُ فِى نَفسِهِ وَ لَم يُبدِهَا لَهُم» و مثل اين كه كسى پرسيده باشد: چطور در دل خود پنهان كرد؟ در جواب فرمود: او در جواب تصريح نكرد، بلكه سربسته گفت: «أنتُم شَرٌّ مَكَاناً: شما بدحال ترين خلق ايد»،
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۱ صفحه ۳۱۰ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۱ صفحه ۳۱۰ </center>
براى آن تناقضى كه در گفتار شما و آن حسدى كه در دل هاى شماست، و به خاطر آن جرأتى كه نسبت به ارتكاب دروغ در برابر عزيز مصر ورزيديد. آن هم بعد از آن همه احسان و اكرام كه نسبت به شما كرد.  
براى آن تناقضى كه در گفتار شما و آن حسدى كه در دل هاى شماست، و به خاطر آن جرأتى كه نسبت به ارتكاب دروغ در برابر عزيز مصر ورزيديد. آن هم بعد از آن همه احسان و اكرام كه نسبت به شما كرد. «وَ اللّهُ أعلُمُ بِمَا تَصِفُون»: او بهتر مى داند كه آيا برادرش قبل از اين دزدى كرده بود، يا نه.  


«وَ اللّهُ أعلُمُ بِمَا تَصِفُون»: او بهتر مى داند كه آيا برادرش قبل از اين دزدى كرده بود، يا نه. آرى، يوسف به اين مقدار جواب سربسته اكتفا نموده و ايشان را تكذيب نكرد.
آرى، يوسف به اين مقدار جواب سربسته اكتفا نموده و ايشان را تكذيب نكرد.


بعضى از مفسران، در معناى جمله «أنتُم شَرٌّ مَكَاناً...»، گفتند كه: شما از اين برادر دزدتان بدتريد. چون اگر اين، پيمانۀ مَلِك را دزديده، شما برادر او را كه برادر پدرى خودتان بود، از پدرتان دزديديد، و خدا داناتر است بر اين كه آيا برادر او قبل از اين مرتكب دزدى شد يا نه .
بعضى از مفسران، در معناى جمله «أنتُم شَرٌّ مَكَاناً...»، گفتند كه: شما از اين برادر دزدتان بدتريد. چون اگر اين، پيمانۀ مَلِك را دزديده، شما برادر او را كه برادر پدرى خودتان بود، از پدرتان دزديديد، و خدا داناتر است بر اين كه آيا برادر او قبل از اين مرتكب دزدى شد، يا نه.


ليكن ممكن است مقصود يوسف، اين معنا هم باشد، اما گفتار ما در اين نيست كه مقصود واقعى يوسف از اين كلام چيست، بلكه در اين است كه برادران از اين جواب يوسف، در چنين ظرفى كه خود آنان بنا ندارند اعتراف كنند كه قبلا برادرى به نام يوسف داشته اند، و يوسف هم نمى خواهد خود را معرفى نمايد، چون فهميده اند، و اين جواب، جز بر آنچه كه ما گفتيم، منطبق نمى شود و برادران غير آن را از آن نمى فهمند.
ليكن ممكن است مقصود يوسف، اين معنا هم باشد، اما گفتار ما در اين نيست كه مقصود واقعى يوسف از اين كلام چيست، بلكه در اين است كه برادران از اين جواب يوسف، در چنين ظرفى كه خود آنان بنا ندارند اعتراف كنند كه قبلا برادرى به نام يوسف داشته اند، و يوسف هم نمى خواهد خود را معرفى نمايد، چون فهميده اند، و اين جواب، جز بر آنچه كه ما گفتيم، منطبق نمى شود و برادران غير آن را از آن نمى فهمند.


و بعضى ديگر گفته اند كه: آن چيزى كه يوسف در دل نهفته داشته و اظهارش نكرده، همان جملۀ «أنتُم شَرٌّ مَكَاناً» بوده. يعنى اين جمله را در دل به آن ها گفته و بعدا در ظاهر گفته است: «وَ اللّهُ أعلَمُ بِمَا تَصِفُون»، ليكن اين وجه، بعيد است و از سياق كلام استفاده نمى شود.
و بعضى ديگر گفته اند كه: آن چيزى كه يوسف در دل نهفته داشته و اظهارش نكرده، همان جملۀ «أنتُم شَرٌّ مَكَاناً» بوده. يعنى اين جمله را در دل، به آن ها گفته و بعدا در ظاهر گفته است: «وَ اللّهُ أعلَمُ بِمَا تَصِفُون»، ليكن اين وجه، بعيد است و از سياق كلام استفاده نمى شود.


«'''قَالُوا يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ إِنَّ لَهُ أَباً شيْخاً كَبِيراً فَخُذْ أَحَدَنَا مَكانَهُ إِنَّا نَرَاك مِنَ الْمُحْسِنِينَ'''»:
«'''قَالُوا يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ إِنَّ لَهُ أَباً شيْخاً كَبِيراً فَخُذْ أَحَدَنَا مَكانَهُ إِنَّا نَرَاك مِنَ الْمُحْسِنِينَ'''»:
۱۶٬۲۶۸

ویرایش