گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۱ بخش۴۳: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۳۹: خط ۱۳۹:
خداوند به پيغمبر خود تلقين مى كند كه با جملۀ «قُل كَفَى بِاللّهِ شَهِيداً بَينِى وَ بَينَكُم وَ مَن عِندَهُ عِلمُ الكِتاَب»، عليه ايشان اقامه حجت كند، و اين جمله، حجتى است قاطع، نه صرف كلامى خطابى، و نه حواله به چيزى كه راهى به تحصيل علم به آن نباشد.
خداوند به پيغمبر خود تلقين مى كند كه با جملۀ «قُل كَفَى بِاللّهِ شَهِيداً بَينِى وَ بَينَكُم وَ مَن عِندَهُ عِلمُ الكِتاَب»، عليه ايشان اقامه حجت كند، و اين جمله، حجتى است قاطع، نه صرف كلامى خطابى، و نه حواله به چيزى كه راهى به تحصيل علم به آن نباشد.


«'''قُل كَفَى بِاللّهِ شَهِيداً بَينِى وَ بَينَكُم '''» - اين جمله، استشهاد به خداى سبحان است كه خود ولىّ امر رسالت است، و شهادت در اين جا، شهادت تأديه است، نه شهادت تحمّل تنها. (خلاصه، خداوند مى گويد نه صرف اين كه مى داند)، زيرا امثال جملۀ «إنَّكَ لَمِنَ المُرسَلِينَ * عَلَى صِرَاطٍ مُستَقِيمٍ»، مكرر در قرآن كريم آمده و آيت و معجزه بودن قرآن هم ضروری است كه از ناحيه خداوند آمده، و شامل شدن آن بر تصديق رسالت، آن هم به دلالت مطابقى كه مورد اعتماد همه است، نيز ضروری است، و شهادت تأديه هم همين است، كه شاهد به علم ضرورى شهادت دهد.
«'''قُل كَفَى بِاللّهِ شَهِيداً بَينِى وَ بَينَكُم '''» - اين جمله، استشهاد به خداى سبحان است كه خود ولىّ امر رسالت است، و شهادت در اين جا، شهادت تأديه است، نه شهادت تحمّل تنها. (خلاصه، خداوند مى گويد، نه صرف اين كه مى داند).
 
زيرا امثال جملۀ «إنَّكَ لَمِنَ المُرسَلِينَ * عَلَى صِرَاطٍ مُستَقِيمٍ»، مكرر در قرآن كريم آمده و آيت و معجزه بودن قرآن هم ضروری است كه از ناحيه خداوند آمده، و شامل شدن آن بر تصديق رسالت، آن هم به دلالت مطابقى كه مورد اعتماد همه است، نيز ضروری است، و شهادت تأديه هم همين است، كه شاهد به علم ضرورى شهادت دهد.


بعضى از مفسران، شهادت خداوندى را چنين تفسير كرده اند كه: خداوند آن قدر ادله و براهين بر رسالت خاتم النبيين اقامه و اظهار نموده، كه ديگر احتياجى به شهادت هيچ شاهدى نيست. و اگر اقامه حجت را كه فعل است، شهادت ناميده، با اين كه شهادت از مقوله قول و گفتار است، تسميه مجازى است. چون اقامه حجت كار شهادت را مى كند، و بلكه از آن قوى تر و مؤثرتر است.
بعضى از مفسران، شهادت خداوندى را چنين تفسير كرده اند كه: خداوند آن قدر ادله و براهين بر رسالت خاتم النبيين اقامه و اظهار نموده، كه ديگر احتياجى به شهادت هيچ شاهدى نيست. و اگر اقامه حجت را كه فعل است، شهادت ناميده، با اين كه شهادت از مقوله قول و گفتار است، تسميه مجازى است. چون اقامه حجت كار شهادت را مى كند، و بلكه از آن قوى تر و مؤثرتر است.
۱۶٬۸۷۵

ویرایش