گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۱ بخش۳۳: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۸۰: خط ۸۰:
==آیا مراد از «آيات»، آيات تكوينى است، يا آيات كتاب وحى==
==آیا مراد از «آيات»، آيات تكوينى است، يا آيات كتاب وحى==


«'''يفصل الايات لعلّكم بلقاء ربكم توقنون '''» - از ظاهر سياق بر مى آيد كه مراد از «آيات»، همان آيات تكوينى است. و بنابراين، مراد از «تفصيل آيات» اين مى شود كه بعضى از بعضى ديگر جدا و متمايز و بعد از جدا شدن، متمايز شود، و اين خود از سنت هاى الهى است كه اشياء را از هم جدا و هر كدام را از ديگرى متمايز سازد، و از هر كدام، آنچه كه در ذات و باطنش نهفته است بيرون آورد، در نتيجه نور از ظلمت، و حق از باطل، و خير از شر، و صالح از طالح، و نيكوكار از مجرم متمايز گردد.
«'''يُفَصِّلُ الآيَاتِ لَعَلَّّكُم بِلِقَاءِ رَبِّكُم تُوقِنُونَ '''» - از ظاهر سياق بر مى آيد كه مراد از «آيات»، همان آيات تكوينى است. بنابراين، مراد از «تفصيل آيات»، اين مى شود كه بعضى از بعضى ديگر جدا و متمايز و بعد از جدا شدن، متمايز شود و اين، خود از سنت هاى الهى است كه اشياء را از هم جدا و هر كدام را از ديگرى متمايز سازد، و از هر كدام، آنچه كه در ذات و باطنش نهفته است، بيرون آورد. در نتيجه نور از ظلمت، و حق از باطل، و خير از شر، و صالح از طالح، و نيكوكار از مجرم متمايز گردد.


و لذا مى بينيم دنبال جمله مورد بحث فرمود: «لعلكم بلقاء ربكم توقنون»، زيرا روز لقاى پروردگار، همان روز ساعت و قيامت است كه آن را «يوم الفصل» هم ناميده و وعده داده كه در آن متقين را از مجرمين و فجار جدا سازد، و فرموده: «ان يوم الفصل ميقاتهم اجمعين». و نيز فرموده  «و امتازوا اليوم ايها المجرمون». و نيز فرموده: «ليميز اللّه الخبيث من الطيب و يجعل الخبيث بعضه على بعض فيركمه جميعا فيجعله فى جهنم اولئك هم الخاسرون».
و لذا مى بينيم دنبال جمله مورد بحث فرمود: «لَعَلَّكُم بِلِقَاءِ رَبِّكُم تُوقِنُون»، زيرا روز لقاى پروردگار، همان روز ساعت و قيامت است كه آن را «يَومُ الفَصل» هم ناميده و وعده داده كه در آن متقين را از مجرمين و فجّار جدا سازد، و فرموده: «إنَّ يَومَ الفَصلِ مِيقَاتُهُم أجمَعِين».  


و مشهورتر در نزد مفسرين اين است كه مراد از آيات، آيات كتاب هايى است كه از ناحيه خدا نازل شده. بنابراين، مقصود از تفصيل آيات به منظور جدا ساختن، عبارت مى شود از شرح آن و بيان و پرده بردارى از حقايق آن در كتاب هايى كه بر انبياء نازل شده، تا مردم در آن ها تدبّر و تفكر كنند و حقايق آن ها را بفهمند. زيرا در اين صورت است كه اميد مى رود به لقاى پروردگارشان يقين پيدا نموده، به سوى او بازگشت كنند.
و نيز فرموده: «وَ امتَازُوا اليَومَ أيُّهَا المُجرِمُون». و نيز فرموده: «لِيَمِيزَ اللّّهُ الخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ وَ يَجعَلُ الخَبِيثَ بَعضَهُ عَلَى بَعضٍ فَيَركُمَهُ جَمِيعاً فَيَجعَلَهُ فِى جَهَنَّمَ أُولَئِكَ هُمُ الخَاسِرُونَ».


اين نظريه مشهورتر است در بين مفسرين، وليكن آن معنايى كه ما گذرانديم، روشن تر و با سياق آيات سازگارتر است.
و مشهورتر در نزد مفسران، اين است كه: مراد از «آيات»، آيات كتاب هايى است كه از ناحيه خدا نازل شده. بنابراين، مقصود از تفصيل آيات به منظور جدا ساختن، عبارت مى شود از شرح آن و بيان و پرده بردارى از حقايق آن، در كتاب هايى كه بر انبياء نازل شده، تا مردم در آن ها تدبّر و تفكر كنند و حقايق آن ها را بفهمند. زيرا در اين صورت است كه اميد مى رود به لقاى پروردگارشان يقين پيدا نموده، به سوى او بازگشت كنند.


و اگر فرمود: «لعلكم بلقاء ربكم» و نفرمود: «لعلكم بلقائه»، و به جاى ضمير «ه»، اسم ظاهر ربكم را آورد،
اين نظريه مشهورتر است در بين مفسران، وليكن آن معنايى كه ما گذرانديم، روشن تر و با سياق آيات سازگارتر است.
 
و اگر فرمود: «لَعَلَّكُم بِلِقَاءِ رَبِّكُم»، و نفرمود: «لَعَلَّكُم بِلِقَائِهِ»، و به جاى ضمير «ه»، اسم ظاهر «رَبِّكُم» را آورد،
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۱ صفحه ۳۹۶ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۱ صفحه ۳۹۶ </center>
وجهش اين است كه خواست در اثبات ربوبيّت خدا اصرار و تاءكيد كند و به اين معنا اشاره نمايد كه آن كسى كه عالم را خلق، و امر آن را تدبير نموده و در نتيجه رب آن شده، او رب شما نيز هست. پس ربى جز رب واحد نيست و او شريكى ندارد.
وجهش اين است كه: خواست در اثبات ربوبيّت خدا اصرار و تأكيد كند و به اين معنا اشاره نمايد كه آن كسى كه عالَم را خلق، و امر آن را تدبير نموده و در نتيجه ربّ آن شده، او ربّ شما نيز هست. پس ربّى، جز ربّ واحد نيست و او، شريكى ندارد.


«'''وَ هُوَ الَّذِى مَدَّ الاَرْض وَ جَعَلَ فِيهَا رَوَاسىَ وَ أَنهَاراً...'''»:
«'''وَ هُوَ الَّذِى مَدَّ الاَرْض وَ جَعَلَ فِيهَا رَوَاسىَ وَ أَنهَاراً...'''»:


كلمه «رواسى» جمع «راسيه» و از ماده «رسى» و به معناى ثابت و برقرار است، و مراد از آن در اين جا، كوه ها هستند كه در جايگاه خود ثابت و استوارند. و كلمه «زوج»، به معناى چيزی است كه فرد نباشد، و بر مجموع هر دو امرى كه ميانشان ازدواج است، اطلاق مى شود.  
كلمۀ «رَوَاسِى»، جمع «راسيه» و از ماده «رسى» و به معناى ثابت و برقرار است. و مراد از آن در اين جا، كوه ها هستند كه در جايگاه خود ثابت و استوارند. و كلمه «زوج»، به معناى چيزی است كه فرد نباشد، و بر مجموع هر دو امرى كه ميانشان ازدواج است، اطلاق مى شود.  


همچنان كه بر يكى از آن دو نيز اطلاق مى گردد. يعنى هم مى توان گفت: «هما زوج - آن دو زوج اند». و هم گفت «هما زوجان - آن دو، دو زوج اند». و در بسيارى از موارد كلمه «زوجان» با كلمه «اثنين» تاءكيد مى شود تا دلالت كند بر اين كه مقصود از آن، دو عدد است، نه چهار عدد، (چون به يك حساب، دو زوج، چهار تا مى شود)، همچنان كه در آيه مورد بحث، اين آمده.
همچنان كه بر يكى از آن دو نيز اطلاق مى گردد. يعنى هم مى توان گفت: «هُمَا زَوجٌ: آن دو زوج اند». و هم گفت «هُمَا زَوجَان: آن دو، دو زوج اند». و در بسيارى از موارد كلمۀ «زوجان»، با كلمه «اثنين» تأكيد مى شود تا دلالت كند بر اين كه مقصود از آن، دو عدد است، نه چهار عدد. (چون به يك حساب، دو زوج، چهار تا مى شود)، همچنان كه در آيه مورد بحث، اين آمده.


==برخى از نشانه ها و آيات تكوينى: «هو الّذى مدّ الارض...»==
==برخى از نشانه ها و آيات تكوينى: «هو الّذى مدّ الارض...»==
۱۶٬۹۴۶

ویرایش