گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۲ بخش۲۶: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۳۰: خط ۳۰:


==چگونگى تعدد «ِوزر» و «عذاب»، در ازای عمل واحد ==
==چگونگى تعدد «ِوزر» و «عذاب»، در ازای عمل واحد ==
اين به حسب لفظ و ظاهر آيات بود. و اما بر حسب حقيقت، بايد بگوييم: همان طور كه يك عمل، چه حسنه و چه سيئه باشد، يك عمل است و دو تا نمى شود، همچنين وِزر و عذاب آن نيز، بايد يكى باشد و تعدد بردار نيست.  
اين، به حسب لفظ و ظاهر آيات بود. و اما بر حسب حقيقت، بايد بگوييم: همان طور كه يك عمل، چه حسنه و چه سيئه باشد، يك عمل است و دو تا نمى شود، همچنين «وِزر» و «عذاب» آن نيز، بايد يكى باشد و تعدد بردار نيست.  
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۳۳۷ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۳۳۷ </center>


منتهى چيزى كه هست، گاهى خود عمل، از آن جايى كه قائم به بيش از يك نفر است - البته قيامش به آمر و فاعل، قيامى است طولى نه عرضى تا باعث اشكال شود - قهرا وِزر و عذاب آن نيز، قائم به بيش از يك نفر خواهد بود. پس در حقيقت، در مسأله باب كردن كار زشت هم، يك وِزر و عذاب بيشتر نيست. چيزى كه هست، با اين يك عذاب، دو نفر معذب مى شوند: يكى عامل و يكى هم آمر.
منتهى چيزى كه هست، گاهى خود عمل، از آن جايى كه قائم به بيش از يك نفر است - البته قيامش به آمر و فاعل، قيامى است طولى نه عرضى تا باعث اشكال شود - قهرا وِزر و عذاب آن نيز، قائم به بيش از يك نفر خواهد بود. پس در حقيقت، در مسأله باب كردن كار زشت هم، يك «وِزر» و «عذاب» بيشتر نيست. چيزى كه هست، با اين يك عذاب، دو نفر معذب مى شوند: يكى عامل و يكى هم آمر.


براى اين كه تصور اين معنا آسان شود، كافى است در مضمون آياتى كه به تجسم اعمال بر مى گردد، دقت كنيم، كه در اين صورت خواهيم ديد يك عمل مثلا زشت، در صورت تجسم، به صورت واحد شخصى مجسم مى شود، وليكن بيش از يك نفر را معذب مى كند، و براى بيش از يك نفر مجسم مى شود: يكى آمر و باعث و يكى هم عامل و مباشر. بنابراين، مى توان مسأله را به وجهى بعيد، به چيزى مَثَل زد كه دو نفر آن را تصور كنند و از تصور آن معذب شوند، يا لذت برند.
براى اين كه تصور اين معنا آسان شود، كافى است در مضمون آياتى كه به تجسم اعمال بر مى گردد، دقت كنيم، كه در اين صورت خواهيم ديد يك عمل مثلا زشت، در صورت تجسم، به صورت واحد شخصى مجسم مى شود، وليكن بيش از يك نفر را معذب مى كند، و براى بيش از يك نفر مجسم مى شود: يكى آمر و باعث و يكى هم عامل و مباشر. بنابراين، مى توان مسأله را به وجهى بعيد، به چيزى مَثَل زد كه دو نفر آن را تصور كنند و از تصور آن معذب شوند، يا لذت برند.
۱۶٬۳۳۸

ویرایش