۱۶٬۸۸۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
بعضى از | بعضى از مفسران احتمالى داده اند كه جمعى هم آن را پسنديده اند و آن، اين است كه مراد از «رتق» آسمان ها و زمين، تميز نداشتن از يكديگر در حال عدم، و قبل از وجود است. و مراد از «فتق» آن، تميز يافتن بعضى از بعض ديگر در وجود بعد از عدم است، و برهان آيه شريفه، احتجاج به حدوث آسمان ها و زمين، بر وجوب آفريننده، و پديد آورنده آن است. | ||
ولى هر چند كه احتجاج از راه حدوث بر محدث و پديد | ولى هر چند كه احتجاج از راه حدوث بر محدث و پديد آورنده، احتجاجى است صحيح، ليكن اين احتجاج در قبال وثنى ها - كه معترف به وجود خداى تعالى هستند و عالَم ايجاد را، مستند به او مى دانند - صحيح و مفيد فايده نيست، احتجاجى است كه بايد در قبال منكران خدا اقامه نمود. و در قبال وثنى ها، بايد حجتى اقامه نمود كه تدبير عالَم را مستند به خداى تعالى كند، و تدبير را از آلهه وثنيان نفى كند، و در نتيجه، عبادت را كه آنان معلق بر تدبيرش كرده اند، منحصر در ذات خداى تعالى سازد. | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۳۹۳ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۳۹۳ </center> | ||
«''' | «'''وَ جَعَلنَا مِنَ المَاءِ كُلَّ شَئٍ حَىٍّ'''» - از ظاهر سياق بر مى آيد كه كلمۀ «جَعل» به معناى خلق، و جملۀ «كُلَّ شَئٍ حَىٍّ»، مفعول آن باشد، و مراد اين باشد كه آب، دخالت تامّى در هستى موجودات زنده دارد. همچنان كه همين مضمون را در جاى ديگر آورده و فرموده است: «وَ اللّهُ خَلَقَ كُلَّ دَابَّةٍ مِن مَاءٍ». و شايد واقع شدن اين مضمون در سياقى كه در آن آيات محسوس را مى شمارد، باعث شود كه حكم در آيه شريفه منصرف به غير ملائكه و امثال آنان باشد، ديگر دلالت نكند بر اين كه خلقت ملائكه و امثال آنان هم، از آب باشد. | ||
و اما مسأله مورد نظر آيه شريفه، يعنى ارتباط زندگى با آب، مسأله اى است كه در مباحث علمى به خوبى روشن شده و به ثبوت رسيده است. | |||
«'''وَ جَعَلْنَا فى الاَرْضِ رَوَاسىَ أَن تَمِيدَ بِهِمْ وَ جَعَلْنَا فِيهَا فِجَاجاً سُبُلاً لَّعَلَّهُمْ يهْتَدُونَ'''»: | |||
معناى | در مجمع البيان گفته است: كلمۀ «رَوَاسِى»، به معناى كوه هايى است كه با سنگينى خود استوار ايستاده اند، همچنان كه گفته مى شود: «ترسو السفينه». يعنى كشتى ايستاد و به خاطر سنگينی اش بى حركت ايستاد. و كلمۀ «تَمِيدَ»،از «ميد»، به معناى اضطراب و نوسان در اين سو و آن سو است. و كلمۀ «فج»، به معناى راه گشاد ميان دو كوه است. | ||
معناى آيه اين است كه: ما در زمين كوه هايى استوار قرار داديم، تا زمين دچار اضطراب و نوسان نگشته، انسان ها بتوانند بر روى آن زندگى كنند، و ما در اين كوه ها، راه هايى فراخ قرار داديم، تا مردم به سوى مقاصد خود راه يابند و بتوانند به اوطان خود بروند. | |||
و اين آيه دلالت دارد بر اين كه وجود كوه ها در آرامش زمين و مضطرب نبودن آن تأثيرى مستقيم و مخصوص دارد، كه اگر نبود، قشر زمين مضطرب مى شد و پوسته رويى آن، دچار ناآرامى مى گرديد. | |||
گويا مراد از اين كه فرمود آسمان را سقفى محفوظ | «'''وَ جَعَلْنَا السَّمَاءَ سَقْفاً مَحْفُوظاً وَ هُمْ عَنْ آيَاتهَا مُعْرِضونَ'''»: | ||
گويا مراد از اين كه فرمود آسمان را سقفى محفوظ كرديم، اين باشد كه آن را از شيطان ها حفظ كرديم، همچنان كه در جاى ديگر فرموده: «وَ حَفِظنَاهَا مِن كُلِّ شَيطَانٍ رَجِيمٍ». | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۳۹۴ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۳۹۴ </center> | ||
مراد از | و مراد از اين كه فرمود: «مردم از آيات آن رو مى گردانند»، اين است كه حوادث جوّى را مى بينند و با اين كه دليل روشنى بر مدبّر واحد و ايجاد كننده واحد است، باز متوجه نمى شوند و به شرك خود ادامه مى دهند. | ||
«'''وَ هُوَ الَّذِى خَلَقَ الَّيْلَ وَ النَّهَارَ وَ الشَّمْس وَ الْقَمَرَ كُلُّ فى فَلَكٍ يَسبَحُونَ'''»: | |||
از ظاهر آيه به خوبى بر مى آيد كه مى خواهد براى هر يك از شب - كه ملازم سايه مخروطى شكل وجه زمين است - و روز - كه سمت مقابل آفتاب است - و نيز براى هر يك از آفتاب و ماه، «فَلَك» اثبات كند و بنابراين، قهرا بايد مراد از «فَلَك»، مدار هر يك از آن ها باشد. ولى با اين كه ظاهر آيه روشن است، مع ذلك بايد بگوييم مراد از «فَلَك»، اوضاع و احوالى كه در جوّ زمين و آثارى كه آن ها در زمين مى گذارند، مى باشد هرچند كه حال اجرام ديگر بر حلاف آن ها باشد. | |||
پس بنابراين، آيه شريفه تنها براى زمين اثبات شب و روز مى كند، ديگر دلالت ندارد بر اين كه آفتاب و ماه و ثوابت و سيارات (چه آن ها كه از خود نور دارند و چه آن ها كه كسب نور مى كنند)، شب و روز دارند. | |||
«يُسَبِّحُونَ»، اين كلمۀ از «سَبح» اشتقاق يافته است، كه به معناى جريان و شناى در آب است. بعضى از مفسران گفته اند: اين كه سير كرات در فضا را شناى در فضا ناميد، از اين جهت بوده كه كار آفتاب و ماه را كار عقلا خوانده، چنان كه در جاى ديگر فرموده: «وَ الشَّمسَ وَ القَمَرَ رَأيتُهُم لِى سَاجِدِين». | |||
<span id='link284'><span> | <span id='link284'><span> | ||
==بحث روايتى (رواياتى در ذيل آيات گذشته) == | ==بحث روايتى (رواياتى در ذيل آيات گذشته) == |
ویرایش