۱۶٬۸۸۰
ویرایش
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
<span id='link298'><span> | <span id='link298'><span> | ||
و در كافى، به سند خود، از داوود بن سرحان، از امام صادق «عليه السلام» روايت كرده كه فرمود: «زينب»، دختر جحش گفت: رسول خدا پنداشتند اگر ما را طلاق دهد، شوهر براى ما قحطى است و اين، در هنگامى بود كه رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم»، بيست و نُه روز، از آنان كناره گيرى كرده بود. | |||
و در | |||
و در همان | وقتى زينب اين حرف را زد، خداى تعالى، جبرئيل را نزد رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» فرستاد و گفت: «قُل لِأزوَاجِك...». پس همسران گفتند: ما خدا و رسول او را و خانه آخرت را برگزيديم. | ||
و در همان كتاب، به سند خود، از عيص بن قاسم، از امام صادق «عليه السلام» روايت كرده كه گفت: از آن جناب، اين مسأله را پرسيدم كه مردى همسر خود را مخير مى كند، و همسرش جدايى را مى گزيند. آيا به صرف اين گزينش، جدا مى شود يا نه؟ فرمود: نه. | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۴۷۲ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۴۷۲ </center> | ||
اين | اين حكم، تنها مخصوص رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» بود، كه از ناحيه خدا مأمور شد همسرانش را مخير كند. و او هم، از باب امتثال امر خدا اين كار را كرد. تازه اگر همسرانش جدايى را اختيار مى كردند، رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» طلاقشان مى داد، و صرف اختيار زنان طلاق نمى شود. خداى تعالى هم، به مسأله طلاق تصريح كرده و فرموده: «قُل لِأزوَاجِكَ إن كُنتُنَّ تُرِدنَ الحَيَوةَ الدُّنيَا وَ زِينَتَهَا فَتَعَالَينِ أُمَتِّعكُنَّ وَ أُسَرِّحكُنَّ سَرَاحاً جَمِيلاً». | ||
و در مجمع البيان آمده كه | |||
پس كسى را فرستاد نزد | و در مجمع البيان آمده كه واحدى، به سند خود، از سعيد بن جبير، از ابن عباس روايت كرده كه گفت: رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم»، با حفصه (دختر عُمَر) نشسته بودند با هم مشاجره كردند و رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» پرسيد: ميل دارى مردى بين من و تو، حَكَم شود؟ حفصه عرضه داشت: آرى. | ||
رسول خدا | |||
پس كسى را فرستاد نزد عُمَر. وتقی عُمَر آمد، به دخترش گفت: حرف بزن. حفصه گفت: يا رسول الله! تو سخن بگو، ولى غير از حق چيزى مگو. عُمَر چون اين بشنيد، دست بلند كرد و محكم به صورت دخترش زد، و اين سيلى را دو باره تكرار كرد. | |||
رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» به عُمَر فرمود: دست نگه دار. پس عُمَر به دخترش گفت: اى دشمن خدا! رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم»، جز حق نمى گويد. به آن خدايى كه او را به حق مبعوث كرده، اگر احترام محضر او نبود، دست خود را نگه نمى داشتم. آن قدر مى زدم، تا بميرى. | |||
رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» برخاست و به بالا خانه اى كه داشت، رفت و تا يك ماه، با احدى از همسرانش نياميخت، و در همان غرفه، صبحانه و شام مى خورد. پس خداى تعالى، اين آيات را فرو فرستاد. | |||
<span id='link299'><span> | <span id='link299'><span> | ||
==نام و مشخصات همسران و كنيزان رسول الله (ص ) == | ==نام و مشخصات همسران و كنيزان رسول الله (ص ) == | ||
و در خصال از امام صادق (عليه السلام ) روايت شده كه فرموده : رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) با پانزده زن ازدواج كرد، و با سيزده نفر از آنان در آميخت ، و چون از دنيا رفت نه نفر از آنان همسرش بودند، و اما آن دو نفرى كه آن جناب با ايشان آميزش نكرد، يكى عمره بود، و ديگرى سنا، و اما آن سيزده نفرى كه با ايشان بياميخت ، اول خديجه دختر خويلد بود، و بعد از او با سوده دختر زمعه ازدواج كرد، و سپس با ام سلمه كه نامش هند، و دختر ابى اميه بود، و سپس با ام عبدالله عايشه دختر ابى بكر، و آن گاه با حفصه دختر عمر، | و در خصال از امام صادق (عليه السلام ) روايت شده كه فرموده : رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) با پانزده زن ازدواج كرد، و با سيزده نفر از آنان در آميخت ، و چون از دنيا رفت نه نفر از آنان همسرش بودند، و اما آن دو نفرى كه آن جناب با ايشان آميزش نكرد، يكى عمره بود، و ديگرى سنا، و اما آن سيزده نفرى كه با ايشان بياميخت ، اول خديجه دختر خويلد بود، و بعد از او با سوده دختر زمعه ازدواج كرد، و سپس با ام سلمه كه نامش هند، و دختر ابى اميه بود، و سپس با ام عبدالله عايشه دختر ابى بكر، و آن گاه با حفصه دختر عمر، |
ویرایش