۱۶٬۳۳۸
ویرایش
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
همان طور كه گفتيم، كلمۀ «أجر»، هم در پاداش هاى دنيوى به كار مى رود و هم اخروى، ليكن در كلام خداى تعالى، غالبا در پاداش هاى اخروى به كار رفته، كه خدا براى بندگان مؤمن خود تهيه ديده، كه يا عبارت است از مقامات قرب، و يا درجات ولايت، كه يكى از آن ها بهشت است. | همان طور كه گفتيم، كلمۀ «أجر»، هم در پاداش هاى دنيوى به كار مى رود و هم اخروى، ليكن در كلام خداى تعالى، غالبا در پاداش هاى اخروى به كار رفته، كه خدا براى بندگان مؤمن خود تهيه ديده، كه يا عبارت است از مقامات قرب، و يا درجات ولايت، كه يكى از آن ها بهشت است. | ||
آرى، در بعضى از آيات قرآنى، در پاداش دنيايى نيز به كار رفته. مانند آيه: «إنَّهُ مَن يَتَّقِ | آرى، در بعضى از آيات قرآنى، در پاداش دنيايى نيز به كار رفته. مانند آيه: «إنَّهُ مَن يَتَّقِ وَ يَصبِر فَإنَّ اللهَ لَا يُضِيعُ أجرَ المُحسِنِينَ»، كه حكايت كلام يوسف «عليه السلام» است. و نيز مانند آيه: «وَ كَذَلِكَ مَكّنَّا لِيُوسُفَ فِى الأرضِ يَتَبَوَّءُ مِنهَا حَيثُ يَشَاءُ نُصِيبُ بِرَحمَتِنَا مَن نَشَاءُ وَ لَا نُضِيعُ أجرَ المُحسِنِينَ»، كه در اين دو آيه، كلمۀ «أجر» بر پاداش دنيوى اطلاق شده است. | ||
«''' | «'''وَ آتَينَاهُ أجرَهُ فِى الدُّنيَا'''» - ممكن است مراد از اين «أجر»، اجر دنيوى نيكو باشد. آن وقت مناسب تر آن است كه بگوييم كلمۀ «فِى الدُّنيَا»، متعلق به «أجر» است، نه به «إيتَاء: دادن». و اى بسا اين معنا به آيه اى ديگر تأييد شود، كه مى فرمايد: «وَ آتَينَاهُ فِى الدُّنيَا حَسَنَةً وَ إنَّهُ فِى الآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِينَ». چون ظاهرا مراد از «حسنه»، همان زندگى و عيش نيكو است. | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۱۸۲ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۱۸۲ </center> | ||
و مراد از «إيتَاء»، اعطاى عملى است، نه تقدير كردن و كتابت آن. | |||
ممكن هم هست مراد از دادن آن، جلو انداختن وعده اى باشد كه به عموم مؤمنان داده، و معنايش اين باشد كه: ما آن وعده را در حق وى جلو انداختيم، و آن وعده، عبارت است از مقامات قرب، همچنان كه قرآن كريم، مقامات او را در ضمن داستان هايش در سوره انعام برشمرده. | |||
«'''وَ | «'''وَ إنّهُ فِى الآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِين'''» - در معناى اين جمله در تفسير سوره «بقره»، آن جا كه مى فرمود: «وَ لَقَد اصطَفَينَاهُ فِى الدُّنيَا وَ إنَّهُ فِى الآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِين»، در جلد اول اين كتاب بحث كرديم. | ||
«'''وَ لُوطاً إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ إِنَّكمْ لَتَأْتُونَ الْفَاحِشةَ مَا سبَقَكُم بِهَا مِنْ أَحَدٍ مِّنَ الْعَالَمِينَ'''»: | |||
و | يعنى «وَ أرسَلنَا لُوطاً»، و يا «وَ اذكُر لُوطاً». و جملۀ «إنَّكُم لَتَأتُونَ الفَاحِشَةَ: شما عمل زشت به جا مى آوريد»، به ظاهر جمله اى است خبرى، ولى منظور تعجب و انكار است. و مراد از كلمۀ «فاحشه»، همان عمل لواط است. | ||
و جملۀ «مَا سَبَقَكُم بِهَا مِن أحَدٍ مِنَ العَالَمِين»، جمله اى است استينافى، كه معناى «فاحشه» را روشن مى كند، و فاحشه بودنش را تأكيد مى نمايد. و گويا مراد اين است كه اين عمل به اين صورت كه در بين شما شيوع يافته، در هيچ قومى قبل از شما شايع نشده. و يا ممكن است جمله حاليه باشد، از فاعل «لَتَأتُونَ»، كه در اين صورت معنا چنين مى شود: شما عمل زشتى مرتكب مى شويد، در حالى كه هيچ قومى از اقوام قبل از شما، مرتكب آن نشدند. | |||
اين استفهام، استفهام از امرى است كه سزاوار نيست هيچ شنونده اى تصديقش نمايد و صاحب عقلى آن را | «'''أَئنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ وَ تَقْطعُونَ السَّبِيلَ وَ تَأْتُونَ فى نَادِيكُمُ الْمُنكرَ ...'''»: | ||
اين استفهام، استفهام از امرى است كه سزاوار نيست هيچ شنونده اى تصديقش نمايد و صاحب عقلى آن را بپذيرد. و چون چنين بود، آن را با كلمۀ «إنّ» و «لام» در «لَتَأتُونَ» كه هر دو براى تأكيد است، تأكيدش كرد. | |||
<span id='link108'><span> | <span id='link108'><span> | ||
ویرایش