۱۷٬۰۰۸
ویرایش
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
==اشاره به روايات خرافى و جعلى درباره فرقه يهود == | ==اشاره به روايات خرافى و جعلى درباره فرقه يهود == | ||
مؤلف: روايت | مؤلف: روايت مزبور، ضعيف و غير مسلّم الصدور است. علاوه بر اين، از چنين فرقه يهودى كه به راه حق هدايت كنند و در بين خود به عدالت حكم نمايند، اثرى نمى بينيم، و به فرض هم كه در روزگار ما چنين مردمى در ماوراى چين بوده باشند، قطعا فرقه هادى و عادل نيستند. براى اين كه اولا دين يهود، با شريعت عيسى نسخ شده. و ثانيا شريعت عيسى هم، به آمدن دين اسلام از اعتبار ساقط گرديده. | ||
پس اگر در ماوراى | پس اگر در ماوراى چين، مردمى هادى به حق و عادل يافت شوند، جز مسلمان نمى توانند باشند. و لذا بعضى از دانشمندان - كه اين داستان خرافى را نقل كرده اند - ناگزير شده اند يك جمله به آن بيفزايند و آن، اين است كه: رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم»، در شب معراج در ميان آنان فرود آمد و به دين اسلام دعوتشان كرد، و آنان، به وى ايمان آورده و مسلمان شدند، و رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم»، نماز را به ايشان تعليم داد. | ||
علاوه بر | علاوه بر اين، داستان هاى عجيب و غريبى براى ايشان تراشيده و نقل كرده اند. از آن جمله، مقاتل گفته است: از جمله چيزهايى كه خداوند با آن رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» را فضيلت داده، اين است كه: او را در شب معراج، به سوى پدران قوم موسى - كه در ماوراى چين هستند - فرستاد، و داستان اين قوم، چنين است كه: | ||
وقتى بنى اسرائيل | وقتى بنى اسرائيل گناهكار شدند، و مردان نيكى را كه امر به عدالت مى كردند، كشتند، اين نيك مردان كه آن روز در زمين مقدس به سر مى بردند، از خدا خواستند: «پروردگارا! ما را از ميان بنى اسرائيل بيرون كن». | ||
خداوند، دعايشان را مستجاب كرد و راهى از زير زمين برايشان باز كرد. نيك مردان يهود، وارد آن نقب شدند. خداوند در آن نقب، نهرى جارى ساخت كه همه جا با ايشان در جريان بود، و چراغى از نور برایشان قرار داد كه همه جا، پيش پايشان را روشن مى كرد. نيك مردان يهود، يك سال و نيم در اين نقب راه پيمودند تا از بيت المقدس به سرزمين فعلى خود در چين رسيدند. خداوند ايشان را از زير زمين بيرون آورد و در سرزمينى منزل داد، كه پرندگان و چارپايان و درندگان با هم زندگى مى كنند. سرزمينى كه در آن جا، گناه و نافرمانى نيست، | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۳۸۰ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۳۸۰ </center> | ||
و رسول خدا | و رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» در شب معراج، در ميان ايشان آمد، در حالى كه جبرئيل با او بود. همگى به وى ايمان آورده و او را تصديق كردند، و آن جناب ايشان را نماز آموخت، و ايشان اقرار كردند كه موسى به آمدن وى، بشارتشان داده است. | ||
خرافه ديگر، روايتى است كه شعبى نقل كرده و گفته: براى خداوند، بندگانى است در ماوراى اندلس، به همان مقدار مسافتى كه ما با اندلس داريم، مردمى هستند كه حتى تصور اين كه كسانى خدا را معصيت مى كنند، برايشان ممكن نيست. ريگ هاى زمينشان درّ و ياقوت و كوه هايشان طلا و نقره است. نه زراعتى به عمل مى آورند و نه با درو كردن، و بلكه با هيچ كارى سر و كار ندارند. براى هر يك جلو خانه هايشان، درختى است كه برگ هاى پهنى دارد، از همان برگ ها، لباس تهيه مى كنند. و درخت ديگرى است كه از ميوه آن ارتزاق مى نمايند. | |||
و همچنين، روايات ديگرى كه در داستان اين فرقه خيالى از يهود وارد شده، كه تمامى مجعول و دروغى است. | |||
معناى آيه مورد بحث از بيان سابق معلوم شد، و احتياج به بيان زائدى ندارد. | معناى آيه مورد بحث از بيان سابق معلوم شد، و احتياج به بيان زائدى ندارد. |
ویرایش