۱۷٬۰۰۸
ویرایش
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
<span id='link239'><span> | <span id='link239'><span> | ||
==منشعب شدن | ==منشعب شدن امت موسی و عیسی «ع»، به هفتاد و چند فرقه، و ناجيه بودن يكى از آن ها == | ||
و در الدر المنثور است كه ابن ابى | و در الدر المنثور است كه ابن ابى حاتم، از على بن ابی طالب «عليه السلام» روايت كرده كه گفت: بنى اسرائيل بعد از موسى، به هفتاد و يك فرقه منشعب شدند و اهل نجات از همه آن ها، يك فرقه است، و مابقى در آتش اند. و نصارا بعد از عيسى «عليه السلام»، به هفتاد و دو فرقه منشعب شدند و اهل نجات از آن ها، تنها يك فرقه است، و مابقى در آتش اند. | ||
و | |||
امت اسلام هم، به هفتاد و سه فرقه منشعب خواهند شد و همه آن فرق در آتش اند، مگر يك فرقه. قرآن درباره آن يك فرقه، از امت موسى فرموده: «و من قوم موسى أمة يهدون بالحق و به يعدلون». و درباره امت عيسى فرموده: «منهم أمة مقتصدة». اين، آن دو امت اهل نجات از قوم موسى و عيسى هستند. و درباره ما مسلمانان مى فرمايد: «و ممن خلقنا أمة يهدون بالحق و به يعدلون». اين، آن فرقه اهل نجات از امت اسلام است. | |||
و در تفسير عياشى، از ابى الصهبان بكرى روايت كرده كه گفت: من در حضور على بن ابی طالب «عليه السلام» بودم كه آن حضرت رأس الجالوت و اسقف نصارا را احضار نمود و به ايشان گفت: من از شما پرسشى خواهم كرد، كه خودم به جواب آن داناتر از شمايم. پس بيهوده از دادن جواب آن طفره نرويد و از من كتمان نكنيد. | |||
آنگاه به رأس الجالوت گفت: به حق آن كسى كه تورات را بر موسى نازل كرد، و بنى اسرائيل را از منّ و سلوى خورانيد، و براى ايشان از دل دريا، راه خشكى باز كرد، و از سنگ كوه طور براى ايشان، دوازده چشمه جوشانيد، و هر يك را به سبطى از اسباط بنى اسرائيل اختصاص داد، مرا خبر ده از اين كه بنى اسرائيل بعد از موسى، به چند فرقه منشعب شدند؟ رأس الجالوت گفت: به يك فرقه باقى ماندند. | |||
حضرت فرمود: به حق آن خدايى كه جز او معبودى نيست، دروغ گفتى. بنى اسرائيل به هفتاد و يك فرقه منشعب شدند، و همه در آتش اند، مگر يك فرقه، كه قرآن درباره ايشان مى فرمايد: «و من قوم موسى أمة يهدون بالحق و به يعدلون». | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۳۷۹ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۳۷۹ </center> | ||
و در مجمع البيان گفته است : اين فرقه از | و در مجمع البيان گفته است: اين فرقه از يهود، قومى هستند كه در ماوراى چين زندگى مى كنند، و بين آنان و سرزمين چين، وادى ريگزارى فاصله است. قومى هستند كه چيزى از شرايع و احكام تورات را تغيير نداده اند. صاحب مجمع البيان سپس اضافه كرده است كه: اين معنا، مضمون روايتى است كه از ابى جعفر «عليه السلام» نقل شده است. | ||
<span id='link240'><span> | <span id='link240'><span> | ||
==اشاره به روايات خرافى و جعلى درباره فرقه يهود == | ==اشاره به روايات خرافى و جعلى درباره فرقه يهود == | ||
مؤلف: روايت مزبور ضعيف و غير مسلم الصدور است . علاوه بر اين ، از چنين فرقه يهودى كه به راه حق هدايت كنند و در بين خود به عدالت حكم نمايند اثرى نمى بينيم ، و بفرض هم كه در روزگار ما چنين مردمى در ماوراى چين بوده باشند قطعا فرقه هادى و عادل نيستند، براى اينكه اولا دين يهود با شريعت عيسى نسخ شده ، و ثانيا شريعت عيسى هم به آمدن دين اسلام از اعتبار ساقط گرديده. | مؤلف: روايت مزبور ضعيف و غير مسلم الصدور است . علاوه بر اين ، از چنين فرقه يهودى كه به راه حق هدايت كنند و در بين خود به عدالت حكم نمايند اثرى نمى بينيم ، و بفرض هم كه در روزگار ما چنين مردمى در ماوراى چين بوده باشند قطعا فرقه هادى و عادل نيستند، براى اينكه اولا دين يهود با شريعت عيسى نسخ شده ، و ثانيا شريعت عيسى هم به آمدن دين اسلام از اعتبار ساقط گرديده. |
ویرایش