گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۱ بخش۸: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۱۳۱: خط ۱۳۱:
<span id='link69'><span>
<span id='link69'><span>


==رؤ ياى يوسف (عليه السلام ) و تعبير آن به وسيله پدرش يعقوب (عليه السلام ) ==
==رؤياى يوسف «ع»، و تعبير آن به وسيله پدرش يعقوب «ع» ==
إِذْ قَالَ يُوسف لاَبِيهِ يَأَبَتِ إِنى رَأَيْت أَحَدَ عَشرَ كَوْكَباً وَ الشمْس وَ الْقَمَرَ رَأَيْتهُمْ لى سجِدِينَ
إِذْ قَالَ يُوسف لاَبِيهِ يَأَبَتِ إِنى رَأَيْت أَحَدَ عَشرَ كَوْكَباً وَ الشمْس وَ الْقَمَرَ رَأَيْتهُمْ لى ساجِدِينَ
 
در اين آيه يعقوب (پدر يوسف ) را اسم نبرده ، بلكه كنايتا از آن به «'''اءب '''» (پدر) تعبير نموده تا به آن صفت رحمت و مهر و شفقتى كه ميان پدر نسبت به فرزند است اشاره كرده باشد، و جمله «'''قال يا بنى لا تقصص '''» كه در آيه بعدى است كاملا اين معنا را مى رساند.
در اين آيه يعقوب (پدر يوسف ) را اسم نبرده ، بلكه كنايتا از آن به «'''اءب '''» (پدر) تعبير نموده تا به آن صفت رحمت و مهر و شفقتى كه ميان پدر نسبت به فرزند است اشاره كرده باشد، و جمله «'''قال يا بنى لا تقصص '''» كه در آيه بعدى است كاملا اين معنا را مى رساند.
كلمه «'''رايت '''» و همچنين «'''رايتهم '''» از رويا است كه به معناى مشاهداتى است كه آدم خوابيده و يا سست و بيهوش مى بيند، به شهادت اينكه در آيه بعدى مى فرمايد: «'''لا تقصص روياك على اخوتك - روياى خود را براى برادرانت تعريف مكن '''»، و همچنين در آخر داستان مى فرمايد: «'''يا ابت هذا تاءويل روياى - پدر جان اين بود تاءويل روياى من .'''»
كلمه «'''رايت '''» و همچنين «'''رايتهم '''» از رويا است كه به معناى مشاهداتى است كه آدم خوابيده و يا سست و بيهوش مى بيند، به شهادت اينكه در آيه بعدى مى فرمايد: «'''لا تقصص روياك على اخوتك - روياى خود را براى برادرانت تعريف مكن '''»، و همچنين در آخر داستان مى فرمايد: «'''يا ابت هذا تاءويل روياى - پدر جان اين بود تاءويل روياى من .'''»
و اگر كلمه «'''رايت '''» را تكرار كرده براى اين است كه ميان «'''رايت '''» و «'''لى ساجدين '''» فاصله زياد شده ، لذا بار ديگر فرموده : «'''رايتهم '''». فايده ديگرى كه اين تكرار دارد افاده اين جهت است كه : من در خواب ديدم كه آنها بطور دسته جمعى براى من سجده كردند، نه تك تك .
 
علاوه بر اين كه رويت يوسف (عليه السلام ) دو جور رويت بوده ، يكى رويت كواكب و آفتاب و ماه كه خود رويتى صورى و عادى است ، و يكى رويت سجده و خضوع و تعظيم آنها كه اين رويت امرى معنوى است .
و اگر كلمه «'''رايت '''» را تكرار كرده براى اين است كه ميان «'''رايت '''» و «'''لى ساجدين '''» فاصله زياد شده ، لذا بار ديگر فرموده : «'''رايتهم '''». فايده ديگرى كه اين تكرار دارد افاده اين جهت است كه : من در خواب ديدم كه آنها بطور دسته جمعى براى من سجده كردند، نه تك تك.
 
علاوه بر اين كه رويت يوسف (عليه السلام ) دو جور رويت بوده ، يكى رويت كواكب و آفتاب و ماه كه خود رويتى صورى و عادى است ، و يكى رويت سجده و خضوع و تعظيم آنها كه اين رويت امرى معنوى است.
 
و اگر درباره سجده كردن آنها فرموده : «'''رايتهم لى ساجدين '''» با اينكه اين كلمه مخصوص به صاحبان عقل است ، براى اين است كه بفهماند سجده ستارگان و مهر و ماه از روى علم و اراده و عينا مانند سجده يكى از عقلا بوده .
و اگر درباره سجده كردن آنها فرموده : «'''رايتهم لى ساجدين '''» با اينكه اين كلمه مخصوص به صاحبان عقل است ، براى اين است كه بفهماند سجده ستارگان و مهر و ماه از روى علم و اراده و عينا مانند سجده يكى از عقلا بوده .
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۱ صفحه ۱۰۵ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۱ صفحه ۱۰۵ </center>
نكته ديگرى كه در اين آيه است و بايد خاطرنشان ساخت اين است كه خداوند در ابتداء و شروع به تربيت يوسف ، رويايى به او نشان داد و در داستانش هم ابتدا از آن رويا خبر مى دهد، و اين بدان جهت بوده كه از همان آغاز تربيت دورنماى آينده درخشان او و ولايت الهى كه خداوند او را بدان مخصوص مى كند به وى نشان داده باشد، تا براى او بشارتى باشد كه همواره در طول زندگى و تحوّلاتى كه مى بيند در مد نظرش بوده باشد، و در نتيجه مصيبت هايى كه مى بيند و شدائدى كه با آنها روبرو مى گردد به ياد آن دورنما بيفتد، و نفس را به خويشتن دارى و تحمّل آن مشقات راضى كند.
نكته ديگرى كه در اين آيه است و بايد خاطرنشان ساخت اين است كه خداوند در ابتداء و شروع به تربيت يوسف ، رويايى به او نشان داد و در داستانش هم ابتدا از آن رويا خبر مى دهد، و اين بدان جهت بوده كه از همان آغاز تربيت دورنماى آينده درخشان او و ولايت الهى كه خداوند او را بدان مخصوص مى كند به وى نشان داده باشد، تا براى او بشارتى باشد كه همواره در طول زندگى و تحوّلاتى كه مى بيند در مد نظرش بوده باشد، و در نتيجه مصيبت هايى كه مى بيند و شدائدى كه با آنها روبرو مى گردد به ياد آن دورنما بيفتد، و نفس را به خويشتن دارى و تحمّل آن مشقات راضى كند.
اين بود حكمت اينكه خداوند خصوص اولياء خود را به آ ينده درخشانشان و مقام قربى كه براى آنان در نظر داشته بشارت داده است ، و از آن جمله فرموده : «'''الا ان اولياء اللّه لا خوف عليهم و لا هم يحزنون - تا آنجا كه مى فرمايد: لهم البشرى فى الحيوه الدنيا و فى الاخرة '''».
اين بود حكمت اينكه خداوند خصوص اولياء خود را به آ ينده درخشانشان و مقام قربى كه براى آنان در نظر داشته بشارت داده است ، و از آن جمله فرموده : «'''الا ان اولياء اللّه لا خوف عليهم و لا هم يحزنون - تا آنجا كه مى فرمايد: لهم البشرى فى الحيوه الدنيا و فى الاخرة '''».


۱۶٬۸۸۰

ویرایش