۱۶٬۸۸۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
<span id='link95'><span> | <span id='link95'><span> | ||
== | ==تفسیر سخن تعجب انگیز كافران، بعد از برپایی رستاخيز == | ||
و | و اين كه از درِ تعجب گفتند: «واى بر ما، چه كسى ما را از خوابگاهمان بپا داشت»، اساسش، همان انكار معاد است، كه در دنيا مى ورزيدند و در دل، از روز جزا غفلت داشتند، و همواره مستغرق در هواها بودند. وقتى به طور ناگهانى سر از قبر در مى آورند و به سرعت به طرف محشر مى روند، به عالَمى كه جز عذاب شر، انتظار ديگرى در آن ندارند، ناگزير دچار فزع اكبر و دهشتى مى گردند، كه حتى كوه ها، تاب تحمل آن را ندارد. | ||
بعد از گفتن | و به همين جهت، طبق عادت و رسمى كه در دنيا در هنگام برخورد به خطر داشتند، اولين عكس العملى كه نشان مى دهند، گفتن «واويلا» است. آنگاه مى پرسند: چه كسى آنان را از مرقدشان برانگيخت؟ و اين، بدان جهت است كه دهشت، آنان را از توجه به هر چيز ديگرى، غافل مى سازد. | ||
بعد از گفتن «واويلا»، و بعد از پرسش از اين كه چه كسى آنان را از مرقدشان برانگيخته؟ به يادشان مى افتد كه در دنيا، فرستادگان خدا، همواره وعدۀ حق را درباره بودن روز بعث و جزا، تذكرشان مى دادند. آن وقت، شهادت مى دهند به حق بودن آن وعده ها و خود را پناهنده رحمت خدا مى كنند و مى گويند: «اين، همان بعث و جزايى بود، كه رحمان وعده مى داد». | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۱۴۷ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۱۴۷ </center> | ||
همين گفتارشان | همين گفتارشان نيز، از درِ نيرنگ و كيدى است كه در دنيا، به آن خو گرفته بودند. هر وقت دشمن بر آنان غلبه كرد، شروع مى كردند به تملق و اظهار ذلت و اعتراف به ظلم و تقصير. | ||
و در آخر، با جمله «وَ صَدَقَ المُرسَلُون»، حقانيت رسولان را تصديق مى كنند. | |||
از بيان گذشته چند نكته روشن مى شود: | از بيان گذشته چند نكته روشن مى شود: | ||
اول | اول اين كه: چرا در هنگام بعث، «واويلا» مى گويند. | ||
دوم | دوم اين كه: چرا اول مى پرسند:« چه كسى آنان را از مرقدشان برانگيخته»، و سپس اقرار مى كنند به اين كه اين، همان وعده اى است كه رحمان داده. و نيز، اقرار مى كنند به حقانيت و صدق مدّعاى مرسلين. با اين كه ظاهر آن سؤال، اين است كه به همه اين مطالب جاهل اند. | ||
سوم | سوم اين كه: جملۀ «مَن بَعَثَنَا مِن مَرقَدِنَا»، و جملۀ «هَذَا مَا وَعَدَ الرَّحمَان...»، هر دو، از سخنان كفار است. | ||
ولى بعضى از | ولى بعضى از مفسران گفته اند: جملۀ «وَ صَدَقَ المُرسَلُون»، عطف است بر جملۀ «وَعَدَ الرَّحمَان»، كه كلمۀ «ما» بر سرِ آن است، و «ما»، يا مصدريه است و يا موصوله. و (براى دفع اين اشكال كه چگونه كسى كه نمى داند چه كسى او را زنده كرده، خودش مى گويد «رحمان» زنده كرده)، گفته اند: جملۀ «هذَا مَا وَعَدَ الرَّحمَان...»، جوابى است كه خدا و يا ملائكه و يا مؤمنان، از سؤال كفار كه گفتند: «چه كسى ما را از خوابگاهمان برانگيخت»، داده اند. | ||
و بر خواننده پوشيده نيست كه اين | و بر خواننده پوشيده نيست كه اين تفسير، خلاف ظاهر آيه است. مخصوصا در صورتى كه كلمۀ «ما» را مصدريه بگيريم. و اگر جملۀ «هَذَا مَا وَعَدَ الرَّحمَان»، جواب خداى سبحان و يا ملائكه از سؤال كفار باشد كه پرسيدند: «مَن بَعَثَنَا مِن مَرقَدِنَا»، بايد در جواب آن كه سؤال از فاعل است، فاعل معرفى شود، نه فعل فاعل. چون آن ها پرسيدند: «چه كسى ما را از مرقدمان برانگيخت»، بايد بفرمايد: «رحمان». نه اين كه بفرمايد: «اين، آن وعده اى است، كه رحمان مى داد». | ||
و توجيهى كه بعضى در مقام | و توجيهى كه بعضى در مقام ردّ اين اشكال كرده اند كه: «اين تعبير، براى آن است كه كفرشان را به رُخشان بكشد و بر آن، ملامتشان كند، علاوه بر اين، اشاره به فاعل هم دارد»، فايده اى ندارد. | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۱۴۸ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۱۴۸ </center> | ||
چهارم | چهارم اين كه: جملۀ «هَذَا مَا وَعَدَ الرَّحمَان»، جمله اى است مركب از مبتدا و خبر. و اين كه بعضى گفته اند: «كلمۀ «هذَا»، صفت است براى مرقد. چون گاهى اسم اشاره، تأويل به مشتق مى شود، و كلمۀ «ما»، مبتدا و خبرش محذوف است و تقديرش، چنين است: چه كسى ما را از اين خوابگاهمان برانگيخت، آنچه رحمان وعده داده، حق است»، دور از فهم است. | ||
«'''إِن كانَت | «'''إِن كانَت إِلّا صَيْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ جَمِيعٌ لَّدَيْنَا مُحْضَرُونَ'''»: | ||
در اين | در اين جمله، اسم «كَانَت» حذف شده، و تقدير كلام چنين است: «إن كَانَتِ الصَّيحَةُ إلّا صَيحَةً وَاحِدَةً». يعنى: آن صيحه و نفخه اى كه ايشان را ناگهانى رسيد، و بدون درنگ و مهلت، همه را نزد ما حاضر ساخت، نبود، مگر يك نفخه و صيحه. | ||
و تعبير به | و تعبير به «لَدَينَا: نزد ما»، بدين جهت است كه روز قيامت، روز حضور نزد خدا است براى فصل قضا و رسيدگى به حساب اعمال و حقوقى كه مردم، از يكديگر ضايع كرده اند. | ||
«'''فَالْيَوْمَ لا تُظلَمُ نَفْسٌ شيْئاً وَ لا | «'''فَالْيَوْمَ لا تُظلَمُ نَفْسٌ شيْئاً وَ لا تُجْزَوْنَ إِلّا مَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ'''»: | ||
يعنى در آن | يعنى: در آن روز، در بينشان، به عدل قضاوت مى شود و به حق، حكم مى شود و در نتيجه، به هيچ كس، به هيچ وجه، ستم نمى شود. | ||
<span id='link96'><span> | <span id='link96'><span> | ||
ویرایش