گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۷ بخش۲۵: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۱۸۰: خط ۱۸۰:
در تفسير قمى آمده كه پدرم، از ابن فضال، از عبداللّه بن بحر، از ابن مسكان، از ابى بصير، از امام صادق «عليه السلام»، چنين حديث كرد كه ابوبصير گفت: از آن جناب پرسيدم گرفتاری هايى كه خداى تعالى، ايّوب «عليه السلام» را در دنيا، بدان ها مبتلا كرد، چه بود و چرا مبتلايش كرد؟  
در تفسير قمى آمده كه پدرم، از ابن فضال، از عبداللّه بن بحر، از ابن مسكان، از ابى بصير، از امام صادق «عليه السلام»، چنين حديث كرد كه ابوبصير گفت: از آن جناب پرسيدم گرفتاری هايى كه خداى تعالى، ايّوب «عليه السلام» را در دنيا، بدان ها مبتلا كرد، چه بود و چرا مبتلايش كرد؟  


در جوابم فرمود: خداى تعالى، نعمتى به ايّوب ارزانى داشت، و ايّوب «عليه السلام»، همواره شكر آن را به جاى مى آورد، و در آن تاريخ، شيطان هنوز از آسمان ها ممنوع نشده بود و تا زير عرش بالا مى رفت. روزى از آسمان متوجه شكر ايّوب شد و به وى حسد ورزيده عرضه داشت: پروردگارا! ايّوب، شكر اين نعمت كه تو به وى ارزانى داشته اى، به جاى نياورده، زيرا هر جور كه بخواهد شكر اين نعمت را بگذارد، باز با نعمت تو بوده. از دنيايى كه تو به وى داده اى، انفاق كرده، شاهدش هم اين است كه: اگر دنيا را از او بگيرى، خواهى ديد كه ديگر شكر آن نعمت را نخواهد گذاشت. پس مرا بر دنياى او مسلط بفرما تا همه را از دستش بگيرم، آن وقت خواهى ديد چگونه لب از شكر فرو مى بندد، و ديگر عملى از باب شكر انجام نمى دهد. از ناحيه عرش، به وى خطاب شد كه من، تو را بر مال و اولاد او مسلط كردم، هرچه مى خواهى، بكن.
در جوابم فرمود: خداى تعالى، نعمتى به ايّوب ارزانى داشت، و ايّوب «عليه السلام»، همواره شكر آن را به جاى مى آورد، و در آن تاريخ، شيطان هنوز از آسمان ها ممنوع نشده بود و تا زير عرش بالا مى رفت.
 
روزى از آسمان متوجه شكر ايّوب شد و به وى حسد ورزيده عرضه داشت: پروردگارا! ايّوب، شكر اين نعمت كه تو به وى ارزانى داشته اى، به جاى نياورده، زيرا هر جور كه بخواهد شكر اين نعمت را بگذارد، باز با نعمت تو بوده. از دنيايى كه تو به وى داده اى، انفاق كرده، شاهدش هم اين است كه: اگر دنيا را از او بگيرى، خواهى ديد كه ديگر شكر آن نعمت را نخواهد گذاشت. پس مرا بر دنياى او مسلط بفرما تا همه را از دستش بگيرم، آن وقت خواهى ديد چگونه لب از شكر فرو مى بندد، و ديگر عملى از باب شكر انجام نمى دهد.  
 
از ناحيه عرش، به وى خطاب شد كه من، تو را بر مال و اولاد او مسلط كردم، هرچه مى خواهى، بكن.


امام سپس فرمود: ابليس از آسمان سرازير شد/ چيزى نگذشت كه تمام اموال و اولاد ايّوب از بين رفتند، ولى به جاى اين كه ايّوب از شكر باز ايستد، شكر بيشترى كرد، و حمد خدا زياده بگفت.  
امام سپس فرمود: ابليس از آسمان سرازير شد/ چيزى نگذشت كه تمام اموال و اولاد ايّوب از بين رفتند، ولى به جاى اين كه ايّوب از شكر باز ايستد، شكر بيشترى كرد، و حمد خدا زياده بگفت.  
۱۶٬۳۳۱

ویرایش