گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۷ بخش۲۳: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۱۶۲: خط ۱۶۲:
<span id='link190'><span>
<span id='link190'><span>


==عصمت باعث سلب اختيار نيست و توجه خطاب لا تتبع الهوى به داوود «ع»، بلااشكال است ==
بعضى از مفسران گفته اند: در اين كه داوود «عليه السلام» را امر كرد به اين كه به حق حكم كند و نهى فرمود از پيروى هواى نفس، تنبيهى است براى ديگران. يعنى هر كسى كه سرپرست امور مردم مى شود، بايد در بين آنان، به حق حكم نموده و از پيروى باطل بر حذر باشد، و گرنه آن جناب، به خاطر عصمتى كه داشته، هرگز جز به حق حكم ننموده، و پيروى از باطل نمى كرده.
بعضى از مفسرين گفته اند در اينكه داوود (عليه السلام ) را امر كرد به اينكه به حق حكم كند و نهى فرمود از پيروى هواى نفس ، تنبيهى است براى ديگران يعنى هر كسى كه سرپرست امور مردم مى شود، بايد در بين آنان به حق حكم نموده و از پيروى باطل بر حذر باشد، و گر نه آن جناب به خاطر عصمتى كه داشته هرگز جز به حق حكم ننموده ، و پيروى از باطل نمى كرده.


ولى اين اشكال بر او وارد است كه صرف اينكه خطاب متوجه به او، براى تنبيه ديگران است ، دليل نمى شود بر اينكه به خاطر عصمت اصلا متوجه خود او نباشد، چون عصمت باعث سلب اختيار نمى گردد، (و گر نه بايد معصومين هيچ فضيلتى بر ديگران نداشته باشند، و فضائل آنان چون بوى خوش گلهاى خوشبو باشد) بلكه با داشتن عصمت باز اختيارشان به جاى خود باقى است ، و مادام كه اختيار باقى است تكليف صحيح است ، بلكه واجب است ، همان طور كه نسبت به ديگران صحيح است چون اگر تكليف متوجه آنان نشود، نسبت به ايشان ديگر واجب و حرامى تصور ندارد و طاعت از معصيت متمايز نمى شود، و همين خود باعث مى شود عصمت لغو گردد؛ چون وقتى مى گوييم داوود (عليه السلام ) معصوم است ، معنايش اين است كه آن جناب گناه نمى كند، و گفتيم كه گناه فرع تكليف است.
ولى اين اشكال بر او وارد است كه صرف اين كه خطاب متوجه به او، براى تنبيه ديگران است، دليل نمى شود بر اين كه به خاطر عصمت، اصلا متوجه خود او نباشد. چون عصمت، باعث سلب اختيار نمى گردد، (و گرنه بايد معصومين، هيچ فضيلتى بر ديگران نداشته باشند، و فضائل آنان چون بوى خوش گل هاى خوشبو باشد)، بلكه با داشتن عصمت، باز اختيارشان به جاى خود باقى است، و مادام كه اختيار باقى است، تكليف صحيح است، بلكه واجب است. همان طور كه نسبت به ديگران صحيح است. چون اگر تكليف متوجه آنان نشود، نسبت به ايشان ديگر واجب و حرامى تصور ندارد و طاعت، از معصيت متمايز نمى شود. و همين خود باعث مى شود عصمت لغو گردد. چون وقتى مى گوييم: داوود «عليه السلام» معصوم است، معنايش اين است كه آن جناب گناه نمى كند، و گفتيم كه گناه، فرع تكليف است.


«'''ان الّذين يضلون عن سبيل اللّه لهم عذاب شديد بما نسوا يوم الحساب'''» - اين جمله نهى از پيروى هواى نفس را تعليل مى كند به اينكه اين كار باعث مى شود انسان از روز حساب غافل شود و فراموشى روز قيامت هم عذاب شديد دارد و منظور از فراموش كردن آن بى اعتنايى به امر آن است.
«'''إنّ الّذِينَ يَضِلّونَ عَن سَبِيلِ اللّهِ لَهُم عَذَابٌ شَدِيدٌ بِمَا نَسُوا يَومَ الحِسَاب'''» - اين جمله، نهى از پيروى هواى نفس را تعليل مى كند به اين كه اين كار، باعث مى شود انسان از روز حساب غافل شود و فراموشى روز قيامت هم، عذاب شديد دارد و منظور از فراموش كردن آن، بى اعتنايى به امر آن است.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۲۹۸ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۲۹۸ </center>
در اين آيه شريفه دلالتى است بر اينكه هيچ ضلالتى از سبيل خدا، و يا به عبارت ديگر هيچ معصيتى از معاصى منفك از نسيان روز حساب نيست .
در اين آيه شريفه، دلالتى است بر اين كه هيچ ضلالتى از سبيل خدا، و يا به عبارت ديگر هيچ معصيتى از معاصى، منفك از نسيان روز حساب نيست.
<span id='link191'><span>
<span id='link191'><span>


۱۶٬۸۷۵

ویرایش