گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۸ بخش۳۶: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۴۷: خط ۴۷:
و چه بسا گفته باشند كه: «تقديم» در آيه، به همان معناى معروف كلمه است، ليكن در اين جا، با صرف نظر از متعلقاتش استعمال شده. مانند آيه «يُحيِى وَ يُمِيتُ»، كه معنايش متعدّى است، ولى كارى ندارد به اين كه چه كسى را زنده و چه كسى را مى ميراند. در نتيجه معنايش همان معناى تقدم مى شود، يعنى جلو قرار گرفتن چيزى از چيز ديگر. و چون لفظ آيه مطلق است تمامى انواع تقدم را مى گيرد: تقدم در سخن گفتن ، تقدم در عمل ، و حتى تقدم در راه رفتن ، و تقدم در نشستن، و تقدم در عبادت هايى كه وقت معين دارد، مثل نماز ظهر خواندن در قبل از ظهر، و تقدمهاى ديگر.
و چه بسا گفته باشند كه: «تقديم» در آيه، به همان معناى معروف كلمه است، ليكن در اين جا، با صرف نظر از متعلقاتش استعمال شده. مانند آيه «يُحيِى وَ يُمِيتُ»، كه معنايش متعدّى است، ولى كارى ندارد به اين كه چه كسى را زنده و چه كسى را مى ميراند. در نتيجه معنايش همان معناى تقدم مى شود، يعنى جلو قرار گرفتن چيزى از چيز ديگر. و چون لفظ آيه مطلق است تمامى انواع تقدم را مى گيرد: تقدم در سخن گفتن ، تقدم در عمل ، و حتى تقدم در راه رفتن ، و تقدم در نشستن، و تقدم در عبادت هايى كه وقت معين دارد، مثل نماز ظهر خواندن در قبل از ظهر، و تقدمهاى ديگر.


۲ مراد از آيه شريفه اين است كه مؤ منين را نهى كند از سخن گفتن قبل از رسول خدا، يعنى وقتى رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله وسلّم ) در مجلس حاضر است و شخصى از آن جناب سؤالى مى كند، قبل از آنكه آن جناب پاسخ بگويد، شما در پاسخ گفتن جلو نيفتيد.
۲ - مراد از آيه شريفه اين است كه مؤ منين را نهى كند از سخن گفتن قبل از رسول خدا، يعنى وقتى رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله وسلّم ) در مجلس حاضر است و شخصى از آن جناب سؤالى مى كند، قبل از آنكه آن جناب پاسخ بگويد، شما در پاسخ گفتن جلو نيفتيد.


۳ معناى آيه اين است كه : مادام كه خدا و رسول دستورى به شما نداده اند، هيچ سخنى مگوييد، و هيچ عملى انجام ندهيد.
۳ - معناى آيه اين است كه : مادام كه خدا و رسول دستورى به شما نداده اند، هيچ سخنى مگوييد، و هيچ عملى انجام ندهيد.


۴ معناى آيه اين است كه : سخن خود را مقدم بر سخن رسول خدا مكنيد، و عمل خود را مقدم بر عمل او نسازيد، و به احدى اجازه ندهيد جلوتر از او راه برود.
۴ - معناى آيه اين است كه : سخن خود را مقدم بر سخن رسول خدا مكنيد، و عمل خود را مقدم بر عمل او نسازيد، و به احدى اجازه ندهيد جلوتر از او راه برود.


اشكالى كه در سه وجه اخير است اين است كه منظور از آيه را نهى از تقدم بر رسول خدا دانسته اند، و حال آنكه در آيه نهى فرموده از تقدم بر خدا و بر رسول خدا، و ظاهرا خواسته اند بگويند آوردن كلمه ((اللّه (( در آيه شريفه تنها جنبه تشريف دارد، مثل اينكه مى گويى: ((اعجبنى زيد و كرمه - مرا به شگفت آورد زيد و كرامت او(( پس آوردن نام خدا قبل از نام رسول خدا تنها براى اين است كه اشاره كند به اينكه سبقت جستن به رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله وسلّم ) سبقت جستن بر خدا هم هست.
اشكالى كه در سه وجه اخير است اين است كه منظور از آيه را نهى از تقدم بر رسول خدا دانسته اند، و حال آنكه در آيه نهى فرموده از تقدم بر خدا و بر رسول خدا، و ظاهرا خواسته اند بگويند آوردن كلمه ((اللّه (( در آيه شريفه تنها جنبه تشريف دارد، مثل اينكه مى گويى: ((اعجبنى زيد و كرمه - مرا به شگفت آورد زيد و كرامت او(( پس آوردن نام خدا قبل از نام رسول خدا تنها براى اين است كه اشاره كند به اينكه سبقت جستن به رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله وسلّم ) سبقت جستن بر خدا هم هست.
۱۶٬۸۸۰

ویرایش