گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۸ بخش۳۶: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۴۵: خط ۴۵:
۱ - «تقديم» در اين آيه، به معناى «تقدّم» است. يعنى اگر كلمه «تقديم» در جاهاى ديگر، متعدّى و به معناى جلو انداختن چيزی است، در اين جا به معناى تقدّم و جلو افتادن است. و معناى آيه اين است كه: از خدا و رسولش جلو نيفتيد، و قبل از امر و نهى خدا و رسول، امر و نهى نكنيد، و قبل از دستور خدا و رسول، هيچ كارى را فيصله ندهيد.
۱ - «تقديم» در اين آيه، به معناى «تقدّم» است. يعنى اگر كلمه «تقديم» در جاهاى ديگر، متعدّى و به معناى جلو انداختن چيزی است، در اين جا به معناى تقدّم و جلو افتادن است. و معناى آيه اين است كه: از خدا و رسولش جلو نيفتيد، و قبل از امر و نهى خدا و رسول، امر و نهى نكنيد، و قبل از دستور خدا و رسول، هيچ كارى را فيصله ندهيد.


و چه بسا گفته باشند كه: «تقديم» در آيه، به همان معناى معروف كلمه است، ليكن در اين جا، با صرف نظر از متعلقاتش استعمال شده. مانند آيه «يُحيِى وَ يُمِيتُ»، كه معنايش متعدّى است، ولى كارى ندارد به اين كه چه كسى را زنده و چه كسى را مى ميراند. در نتيجه معنايش همان معناى تقدم مى شود، يعنى جلو قرار گرفتن چيزى از چيز ديگر. و چون لفظ آيه مطلق است تمامى انواع تقدم را مى گيرد: تقدم در سخن گفتن ، تقدم در عمل ، و حتى تقدم در راه رفتن ، و تقدم در نشستن، و تقدم در عبادت هايى كه وقت معين دارد، مثل نماز ظهر خواندن در قبل از ظهر، و تقدمهاى ديگر.
و چه بسا گفته باشند كه: «تقديم» در آيه، به همان معناى معروف كلمه است، ليكن در اين جا، با صرف نظر از متعلقاتش استعمال شده. مانند آيه «يُحيِى وَ يُمِيتُ»، كه معنايش متعدّى است، ولى كارى ندارد به اين كه چه كسى را زنده و چه كسى را مى ميراند. در نتيجه معنايش همان معناى تقدم مى شود، يعنى جلو قرار گرفتن چيزى از چيز ديگر. و چون لفظ آيه مطلق است، تمامى انواع «تقدّم» را مى گيرد:  


۲ - مراد از آيه شريفه اين است كه مؤ منين را نهى كند از سخن گفتن قبل از رسول خدا، يعنى وقتى رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله وسلّم ) در مجلس حاضر است و شخصى از آن جناب سؤالى مى كند، قبل از آنكه آن جناب پاسخ بگويد، شما در پاسخ گفتن جلو نيفتيد.
تقدّم در سخن گفتن. تقدّم در عمل. و حتّى تقدّم در راه رفتن. و تقدّم در نشستن. و تقدّم در عبادت هايى كه وقت معين دارد. مثل نماز ظهر خواندن در قبل از ظهر، و تقدّم هاى ديگر.


۳ - معناى آيه اين است كه : مادام كه خدا و رسول دستورى به شما نداده اند، هيچ سخنى مگوييد، و هيچ عملى انجام ندهيد.
۲ - مراد از آيه شريفه، اين است كه مؤمنان را نهى كند از سخن گفتن قبل از رسول خدا. يعنى وقتى رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم»، در مجلس حاضر است و شخصى از آن جناب سؤالى مى كند، قبل از آن كه آن جناب پاسخ بگويد، شما در پاسخ گفتن جلو نيفتيد.


۴ - معناى آيه اين است كه : سخن خود را مقدم بر سخن رسول خدا مكنيد، و عمل خود را مقدم بر عمل او نسازيد، و به احدى اجازه ندهيد جلوتر از او راه برود.
۳ - معناى آيه اين است كه: مادام كه خدا و رسول دستورى به شما نداده اند، هيچ سخنى مگوييد، و هيچ عملى انجام ندهيد.


اشكالى كه در سه وجه اخير است اين است كه منظور از آيه را نهى از تقدم بر رسول خدا دانسته اند، و حال آنكه در آيه نهى فرموده از تقدم بر خدا و بر رسول خدا، و ظاهرا خواسته اند بگويند آوردن كلمه ((اللّه (( در آيه شريفه تنها جنبه تشريف دارد، مثل اينكه مى گويى: ((اعجبنى زيد و كرمه - مرا به شگفت آورد زيد و كرامت او(( پس آوردن نام خدا قبل از نام رسول خدا تنها براى اين است كه اشاره كند به اينكه سبقت جستن به رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله وسلّم ) سبقت جستن بر خدا هم هست.
۴ - معناى آيه اين است كه: سخن خود را مقدّم بر سخن رسول خدا مكنيد، و عمل خود را مقدّم بر عمل او نسازيد، و به احدى اجازه ندهيد جلوتر از او راه برود.
 
اشكالى كه در سه وجه اخير است، اين است كه: منظور از آيه را، نهى از تقدّم بر رسول خدا دانسته اند، و حال آن كه در آيه نهى فرموده از تقدّم بر خدا و بر رسول خدا، و ظاهرا خواسته اند بگويند آوردن كلمه «اللّه» در آيه شريفه، تنها جنبه تشريف دارد. مثل اين كه مى گويى: «أعجَبَنِى زَيدٌ وَ كَرَمُهُ - مرا به شگفت آورد زيد و كرامت او». پس آوردن نام خدا قبل از نام رسول خدا، تنها براى اين است كه اشاره كند به اين كه سبقت جستن به رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم»، سبقت جستن بر خدا هم هست.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۴۵۸ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۴۵۸ </center>
و شايد دقت در آنچه ما در تفسير آيه گفتيم ، خواننده را باز بدارد از اينكه يكى از اين وجوه را بپذيرد.
و شايد دقت در آنچه ما در تفسير آيه گفتيم، خواننده را باز بدارد از اين كه يكى از اين وجوه را بپذيرد.
«'''و اتقوا اللّه ان اللّه سميع عليم'''» - در اين جمله بندگان را امر به تقوى مى كند، و چون موقف بنده موقف پيروى و عبوديت است، و انسان جز ظرف عبوديت ظرفى ديگر ندارد، لذا تقوى را مطلق آورد و نفرمود از چه چيز بپرهيزيد.
 
«'''وَ اتّقُوا اللّهَ إنّ اللّهَ سَمِيعٌ عَلِيم'''» - در اين جمله، بندگان را امر به تقوا مى كند، و چون موقف بنده، موقف پيروى و عبوديت است، و انسان جز ظرف عبوديت، ظرفى ديگر ندارد، لذا تقوا را مطلق آورد و نفرمود از چه چيز بپرهيزيد.


و جمله ((ان اللّه سميع عليم (( نهى از تقدم و امر به تقوى را تعليل مى كند، مى فرمايد از خدا بترسيد، و اين امر را اطاعت و آن نهى را امتثال كنيد، و با زبان سر و با زبان سر بر خدا و رسولش تقدم مجوييد، كه خدا سخنان شما را مى شنود و از اعمال ظاهر و باطن شما خبر دارد.
و جمله «إنّ اللّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ»، نهى از تقدّم و امر به تقوا را تعليل مى كند. مى فرمايد: از خدا بترسيد، و اين امر را اطاعت و آن نهى را امتثال كنيد، و با زبان سَر و با زبان سِرّ، بر خدا و رسولش تقدم مجوييد، كه خدا سخنان شما را مى شنود و از اعمال ظاهر و باطن شما خبر دارد.
<span id='link315'><span>
<span id='link315'><span>


۱۶٬۲۶۹

ویرایش