۱۶٬۸۸۹
ویرایش
خط ۱۲۲: | خط ۱۲۲: | ||
در تفسير قمى، در ذيل آيه شريفه «هُوَ الَّذِى أخرَجَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِن أهلِ الكِتَابِ مِن دِيَارِهِم» گفته: سبب نزول اين آيه چنين بود كه: در مدينه، سه طايفه و دودمان از يهوديان زندگى مى كردند. | در تفسير قمى، در ذيل آيه شريفه «هُوَ الَّذِى أخرَجَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِن أهلِ الكِتَابِ مِن دِيَارِهِم» گفته: سبب نزول اين آيه چنين بود كه: در مدينه، سه طايفه و دودمان از يهوديان زندگى مى كردند. | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۳۵۹ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۳۵۹ </center> | ||
يكى | يكى «بنى النضير» بود، و يكى «بنى قُرَيظه»، و يكى «بنى قَينُقَاع». و اين سه طايفه با رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم»، عهدى داشتند كه تا مدتى مورد احترام بود، و بعدا يهوديان آن عهد را شكستند. | ||
و سبب اين عهدشكنى در بنى النضير، این بود كه مردى از اصحاب آن جناب، دو نفر را ترور كرده بود و قرار شد كه به صاحبان خون، ديه و خونبها بپردازند. رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم»، به ميان بنى النضير آمد تا از آنان مقدارى پول براى اين منظور قرض كند. در بين افراد بنى النضير، «كعب بن اشرف» بود كه رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» بر وى در آمد. | و سبب اين عهدشكنى در بنى النضير، این بود كه مردى از اصحاب آن جناب، دو نفر را ترور كرده بود و قرار شد كه به صاحبان خون، ديه و خونبها بپردازند. رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم»، به ميان بنى النضير آمد تا از آنان مقدارى پول براى اين منظور قرض كند. در بين افراد بنى النضير، «كعب بن اشرف» بود كه رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» بر وى در آمد. | ||
خط ۱۳۸: | خط ۱۳۸: | ||
يهوديان وقتى چنين ديدند، گفتند: اى محمّد! ما حاضريم از سرزمين تو بيرون شويم، به شرطى كه اموال ما را به ما بدهى. حضرت فرمود: اين كار را نمى كنم، وليكن به شما اجازه مى دهم از اموالتان آن مقدار را كه شتران شما حمل كند، با خود ببريد. يهوديان قبول نكردند، و چند روزى هم ماندند. آنگاه گفتند: مى رويم، و به مقدار بار شتران از اموال خود مى بريم. فرمود: نه بايد برويد و هيچ چيز با خود نبريد. هر كس از شما را ببينيم كه با خود چيزى مى برد، او را خواهيم كشت. | يهوديان وقتى چنين ديدند، گفتند: اى محمّد! ما حاضريم از سرزمين تو بيرون شويم، به شرطى كه اموال ما را به ما بدهى. حضرت فرمود: اين كار را نمى كنم، وليكن به شما اجازه مى دهم از اموالتان آن مقدار را كه شتران شما حمل كند، با خود ببريد. يهوديان قبول نكردند، و چند روزى هم ماندند. آنگاه گفتند: مى رويم، و به مقدار بار شتران از اموال خود مى بريم. فرمود: نه بايد برويد و هيچ چيز با خود نبريد. هر كس از شما را ببينيم كه با خود چيزى مى برد، او را خواهيم كشت. | ||
يهوديان از قلعه هاى خود بيرون شده، جمعى از ايشان به فدك، و جمعى به وادى القرى، و گروهى به شام رفتند. در اين باره بود كه آيات زير نازل شد: «هُوَ الَّذِى أخرَجَ الَّذِينَ كَفَرُوا... فَإنَّ اللّهَ شَدِيدُ العِقَاب». و درباره اعتراضى كه يهوديان به آن جناب در مورد قطع اشجار كرده بودند، فرمود: «مَا قَطَعتُم مِن لِينَةٍ أو تَرَكتُمُوهَا قَائِمَةً عَلَى أُصُولِهَا فَبِإذنِ اللّه... رَبَّنَا إنَّكَ رَؤُفٌ رَحِيمٌ». | يهوديان از قلعه هاى خود بيرون شده، جمعى از ايشان به فدك، و جمعى به وادى القرى، و گروهى به شام رفتند. در اين باره بود كه آيات زير نازل شد: «هُوَ الَّذِى أخرَجَ الَّذِينَ كَفَرُوا... فَإنَّ اللّهَ شَدِيدُ العِقَاب». | ||
و درباره اعتراضى كه يهوديان به آن جناب در مورد قطع اشجار كرده بودند، فرمود: «مَا قَطَعتُم مِن لِينَةٍ أو تَرَكتُمُوهَا قَائِمَةً عَلَى أُصُولِهَا فَبِإذنِ اللّه... رَبَّنَا إنَّكَ رَؤُفٌ رَحِيمٌ». | |||
و درباره عبداللّه بن اُبَى و همفكرانش، اين آيه نازل شد: «أَلَم تَرَ إلَى الَّذِينَ نَافَقُوا... ثُمَّ لَا يُنصَرُونَ». | و درباره عبداللّه بن اُبَى و همفكرانش، اين آيه نازل شد: «أَلَم تَرَ إلَى الَّذِينَ نَافَقُوا... ثُمَّ لَا يُنصَرُونَ». | ||
خط ۱۴۶: | خط ۱۴۸: | ||
يهوديان به اذرعات شام، و به اريحا رفتند، مگر دو خانواده از آنان. يكى خانواده ابى الحقيق، و يكى خانواده حىّ بن اخطب، كه به خيبر رفتند. و طايفه اى هم خود را به حيره رساندند. | يهوديان به اذرعات شام، و به اريحا رفتند، مگر دو خانواده از آنان. يكى خانواده ابى الحقيق، و يكى خانواده حىّ بن اخطب، كه به خيبر رفتند. و طايفه اى هم خود را به حيره رساندند. | ||
و نيز در همان كتاب، از محمد بن مسلمه روايت آورده كه گفت: رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله | و نيز در همان كتاب، از محمد بن مسلمه روايت آورده كه گفت: رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۳۶۱ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۳۶۱ </center> | ||
مرا به سوى طايفه بنى النضير فرستاد و دستور داد تا به ايشان سه شب مهلت دهم تا در اين سه شب، از سرزمين خود كوچ كنند. | و سلّم»، مرا به سوى طايفه بنى النضير فرستاد و دستور داد تا به ايشان سه شب مهلت دهم تا در اين سه شب، از سرزمين خود كوچ كنند. | ||
و نيز از محمد بن اسحاق روايت آورده كه گفت: بيرون كردن بنى النضير از قلعه هايشان، بعد از مراجعت رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» از جنگ «اُحُد» اتفاق افتاد. و فتح بنى قريظه، بعد از مراجعتش از جنگ | و نيز از محمد بن اسحاق روايت آورده كه گفت: بيرون كردن بنى النضير از قلعه هايشان، بعد از مراجعت رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» از جنگ «اُحُد» اتفاق افتاد. و فتح بنى قريظه، بعد از مراجعتش از جنگ «احزاب» رُخ داد. ولى نظر زهرى اين است كه اخراج بنى النضير شش ماه بعد از واقعۀ بدر، و زمانى اتفاق افتاد كه هنوز جنگ اُحُد واقع نشده بود. | ||
باز از ابن عباس روايت كرده كه گفت: آيه شريفه «مَا أفَاءَ اللّهُ عَلى رَسُولِهِ مِن أهلِ القُرى...»، درباره اموال كفار «اهل قرى» نازل شد. و اهل قُرى عبارت بودند از: «بنى النضير» و «بنى قريظه» كه در مدينه بودند، و «اهل فدك» كه سرزمينى در سه ميلى مدينه، و «اهل | باز از ابن عباس روايت كرده كه گفت: آيه شريفه «مَا أفَاءَ اللّهُ عَلى رَسُولِهِ مِن أهلِ القُرى...»، درباره اموال كفار «اهل قرى» نازل شد. و اهل قُرى عبارت بودند از: «بنى النضير» و «بنى قريظه» كه در مدينه بودند، و «اهل فدك» كه سرزمينى در سه ميلى مدينه، و «اهل خيبر» و دهات «عرينه» و «ينبع» كه خداى تعالى اختيار اموال اينان را به رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» سپرد، تا به هر نحوى كه خواست در آن حكم كند، و خبر داد كه تمامى اين اموال، مِلك شخصى اوست. و لذا عده اى اعتراض كردند كه چرا اين اموال را تقسيم نمى كند، در پاسخشان آيه مذكور نازل شد. | ||
<span id='link239'><span> | <span id='link239'><span> |
ویرایش