۱۶٬۸۸۹
ویرایش
خط ۱۲۴: | خط ۱۲۴: | ||
«'''قَدْ فَرَض اللَّهُ لَكمْ تحِلَّةَ أَيْمَانِكُمْ وَ اللَّهُ مَوْلَاکُم وَ هُوَ الْعَلِيمُ الحَْكِيمُ'''»: | «'''قَدْ فَرَض اللَّهُ لَكمْ تحِلَّةَ أَيْمَانِكُمْ وَ اللَّهُ مَوْلَاکُم وَ هُوَ الْعَلِيمُ الحَْكِيمُ'''»: | ||
راغب گفته : هر جا كلمه | راغب گفته: هر جا كلمه «فَرَضَ» در مورد رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» در قرآن آمده، و با حرف «عَلى» متعدى شده، دلالت دارد بر وجوب آن عمل بر همۀ امت، كه رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» هم داخل آنان است. و هر جا اين كلمه در مورد آن جناب به وسيلۀ حرف «لام» آمده، دلالت دارد بر اين كه آن عمل براى آن جناب ممنوع و حرام نيست. مثلا وقتى مى بينيم فرموده: «مَا كَانَ عَلَى النّبِىِّ مِن حَرَجٍ فِيمَا فَرَضَ اللّهُ لَهُ»، و يا فرموده: «قَد فَرَضَ اللهُ لَكُم تَحِلّةَ أيمَانِكُم»، بايد بفهميم كه آن جناب در اين موارد منعى ندارد. | ||
و | و كلمۀ «تَحِلّة» در اصل «تَحلَلَة» بر وزن «تذكرة» و «تكرمة» بوده، و اين كلمه مانند كلمه «تحليل»، مصدر است. | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۵۵۴ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۵۵۴ </center> | ||
راغب گفته : معناى آيه | راغب گفته: معناى آيه «قَد فَرَضَ اللّهُ لَكُم تَحِلّةَ أيمَانِكُم» این است كه خداى تعالى، راه چاره شكستن سوگند را - كه همان دادن كفاره است - براى شما بيان كرده. | ||
در نتيجه معناى آيه چنين مى شود: خداى تعالى براى شما تقدير كرد - گويى شكستن سوگند سود و بهره اى است كه خداى تعالى به انسان | در نتيجه معناى آيه چنين مى شود: خداى تعالى براى شما تقدير كرد - گويى شكستن سوگند سود و بهره اى است كه خداى تعالى به انسان داده، و از آن منع نفرموده. چون فرمود: «لَكُم»، و نفرمود: «عَلَيكُم» - كه سوگند خود رابا دادن كفاره بشكنيد، و خدا ولىّ شما است. چون تدبير امورتان به دست اوست، و اوست كه برايتان تشريع احكام مى كند و هدايتتان مى نمايد، و اوست داناى فرزانه. | ||
اين آيه دلالت دارد بر | اين آيه دلالت دارد بر اين كه رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» به ترك عملى سوگند خورده بوده، و به وى دستور مى دهد سوگند خود را بشكند. چون فرموده: «فَرَضَ اللّهُ لَكُم تَحِلّةَ أيمَانِكُم»، و نفرمود: «فَرَضَ اللّهُ لَكُم حَنثَ أيمَانِكُم». و «تَحِلّه» از «حَلّ» به معناى گشودن است. معلوم مى شود سوگندى كه آن جناب خورده بود، آزادی اش را سلب كرده بوده، و اين با سوگند بر ترك عملى مناسب است، نه سوگند بر انجام فعلى. | ||
<span id='link372'><span> | <span id='link372'><span> | ||
ویرایش