۱۶٬۸۸۰
ویرایش
خط ۱۹۷: | خط ۱۹۷: | ||
و نيز، اين معنا روشن شد كه: مذمّت و ملامتى كه در آيه آمده، متوجه انسان طبيعى است. يعنى مى خواهد بفرمايد: طبع انسان چنين است كه اگر به خودش واگذار شود، در كفر افراط مى كند و اين، همان مطلبى است كه آيه زير افاده اش مى كند «إنَّ الإنسَانَ لَظَلُومٌ كَفَّارٌ»، كه قهرا با انسان هايى منطبق مى شود كه فعلا مبتلا به كفر و افراط در آن هستند، و با حق دشمنى مى ورزند. و از اين معنا، روشن مى شود اين كه از بعضى نقل شده كه گفته اند: عموميتى كه در آيه است، منظور نظر است. چون هيچ انسانى چه كافر و چه مؤمن، آن طور كه بايد خدا را عبادت نكرده، و دستورات او را به انجام نرسانيده، درست نيست . | و نيز، اين معنا روشن شد كه: مذمّت و ملامتى كه در آيه آمده، متوجه انسان طبيعى است. يعنى مى خواهد بفرمايد: طبع انسان چنين است كه اگر به خودش واگذار شود، در كفر افراط مى كند و اين، همان مطلبى است كه آيه زير افاده اش مى كند «إنَّ الإنسَانَ لَظَلُومٌ كَفَّارٌ»، كه قهرا با انسان هايى منطبق مى شود كه فعلا مبتلا به كفر و افراط در آن هستند، و با حق دشمنى مى ورزند. و از اين معنا، روشن مى شود اين كه از بعضى نقل شده كه گفته اند: عموميتى كه در آيه است، منظور نظر است. چون هيچ انسانى چه كافر و چه مؤمن، آن طور كه بايد خدا را عبادت نكرده، و دستورات او را به انجام نرسانيده، درست نيست . | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۳۴۱ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۳۴۱ </center> | ||
و وجه | و وجه نادرستی اش اين است كه: ضمير (به حسب قواعد عربى)، به انسان بر مى گردد، كه در صدر آيات آمده بود، و عموميت آن هم، بر حسب طبع انسان منظور است، كه طبعا افراطگر در كفر است. و اما بر حسب فعليت، قهرا به انسان هايى تطبيق مى كند كه فعلا داراى كفر هستند. | ||
«'''فَلْيَنظُرِ الإنسَانُ إِلى طَعَامِهِ'''»: | «'''فَلْيَنظُرِ الإنسَانُ إِلى طَعَامِهِ'''»: |
ویرایش