گمنام

تفسیر:المیزان جلد۲۰ بخش۲۵: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۸۵: خط ۱۸۵:
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۳۴۰ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۳۴۰ </center>


==پیام آيه: «'''كَلّا لَمَّا يَقضِ مَا أمَرَهُ»، ملامت انسان هاى مبتلا به كفر است==
==پیام آيه: «كَلّا لَمَّا يَقضِ مَا أمَرَهُ»، ملامت انسان هاى مبتلا به كفر است==
َ«'''كَلّا لَمَّا يَقْضِ مَا أَمَرَهُ'''»:
َ«'''كَلّا لَمَّا يَقْضِ مَا أَمَرَهُ'''»:


آنچه از سياق به دست مى آيد، اين است كه كلمۀ «كلا'''» از سؤ الى كه از سياق بر مى خيزد ردع و جلوگيرى كند، سؤ الى كه جمله «'''لما يقض ما امره '''» به آن اشاره دارد، گويا بعد از آنكه اشاره شد به اينكه انسان مخلوقى است كه از اولين لحظه وجودش تا به آخر تحت تدبير خداى تعالى است ، او است كه وى را خلق مى كند و تقدير مى نمايد، و راه را برايش هموار مى سازد، مى ميراند و در قبر مى كند، و مجددا از قبر بيرونش مى آورد، همه اينها نعمت هايى است از خداى تعالى ، شخص ‍ مى پرسد: حال كه جريان بدين قرار است پس انسان چه بايد بكند و چه كرد، آيا در برابر مقام ربوبيت خاضع گرديد يا نه ؟ و آيا شكر نعمت را بجاى آورد يا نه ؟ در پاسخ فرموده : «'''كلا'''»، نه انسان چنين نكرد، آنگاه مطلب را چنين توضيح داد كه : «'''لما يقض ما امره '''» هرگز آنچه را خداى تعالى دستور داد به انجام نرساند بلكه كفران و نافرمانى كرد.
آنچه از سياق به دست مى آيد، اين است كه كلمۀ «كَلّا»، از سؤالى كه از سياق بر مى خيزد، ردع و جلوگيرى كند. سؤالى كه جملۀ «لَمَّا يَقضِ مَا أمَرُهُ» به آن اشاره دارد، گويا بعد از آن كه اشاره شد به اين كه انسان مخلوقى است كه از اولين لحظه وجودش تا به آخر، تحت تدبير خداى تعالى است؛ اوست كه وى را خلق مى كند و تقدير مى نمايد، و راه را برايش هموار مى سازد؛ مى ميراند و در قبر مى كند، و مجددا از قبر بيرونش مى آورد؛ همۀ اين ها، نعمت هايى است از خداى تعالى. شخص ‍ مى پرسد: حال كه جريان بدين قرار است، پس انسان چه بايد بكند و چه كرد، آيا در برابر مقام ربوبيّت، خاضع گرديد يا نه؟ و آيا شكر نعمت را بجاى آورد يا نه؟
پس ، از آنچه گذشت روشن شد كه ضمير در «'''يقض '''» به انسان بر مى گردد، و مراد از قضاء نكردن انسان ، به انجام نرساندن دستورات الهى است . و بعضى گفته اند: ضمير به خداى تعالى بر مى گردد، و معناى عبارت اين است كه : خداى تعالى اين قضاء را براى كفار نرانده كه امر او را به انجام برسانند و ايمان آورده اطاعتش كنند، بلكه اگر هم به ظاهر به ايشان امر فرموده از باب اتمام حجت بوده است . ولى اين وجه بعيد به نظر مى رسد.
 
و نيز اين معنا روشن شد كه مذمت و ملامتى كه در آيه آمده متوجه انسان طبيعى است يعنى مى خواهد بفرمايد طبع انسان چنين است كه اگر به خودش واگذار شود در كفر افراط مى كند، و اين همان مطلبى است كه آيه زير افاده اش مى كند «'''ان الانسان لظلوم كفار'''»، كه قهرا با انسانهايى منطبق مى شود كه فعلا مبتلا به كفر و افراط در آن هستند، و با حق دشمنى مى ورزند. و از اين معنا روشن مى شود اينكه از بعضى نقل شده كه گفته اند: عموميتى كه در آيه است منظور نظر است ، چون هيچ انسانى چه كافر و چه مؤ من آنطور كه بايد خدا را عبادت نكرده ، و دستورات او را به انجام نرسانيده ، درست نيست .
در پاسخ فرموده: «كَلّا»، نه انسان چنين نكرد. آنگاه مطلب را چنين توضيح داد كه: «لَمّا يَقضِ مَا أمَرَهُ»، هرگز آنچه را خداى تعالى دستور داد، به انجام نرساند، بلكه كفران و نافرمانى كرد.
 
پس از آنچه گذشت، روشن شد كه: ضمير در «يَقضِ» به انسان بر مى گردد، و مراد از قضاء نكردن انسان، به انجام نرساندن دستورات الهى است. و بعضى گفته اند: ضمير به خداى تعالى بر مى گردد، و معناى عبارت اين است كه: خداى تعالى، اين قضاء را براى كفّار نرانده كه امر او را به انجام برسانند و ايمان آورده، اطاعتش كنند؛ بلكه اگر هم به ظاهر به ايشان امر فرموده، از باب اتمام حجّت بوده است. ولى اين وجه بعيد به نظر مى رسد.
 
و نيز، اين معنا روشن شد كه: مذمّت و ملامتى كه در آيه آمده، متوجه انسان طبيعى است. يعنى مى خواهد بفرمايد: طبع انسان چنين است كه اگر به خودش واگذار شود، در كفر افراط مى كند و اين، همان مطلبى است كه آيه زير افاده اش مى كند «إنَّ الإنسَانَ لَظَلُومٌ كَفَّارٌ»، كه قهرا با انسان هايى منطبق مى شود كه فعلا مبتلا به كفر و افراط در آن هستند، و با حق دشمنى مى ورزند. و از اين معنا، روشن مى شود اين كه از بعضى نقل شده كه گفته اند: عموميتى كه در آيه است، منظور نظر است. چون هيچ انسانى چه كافر و چه مؤمن، آن طور كه بايد خدا را عبادت نكرده، و دستورات او را به انجام نرسانيده، درست نيست .
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۳۴۱ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۳۴۱ </center>
و وجه نادرستيش اين است كه : ضمير (به حسب قواعد عربى ) به انسان بر مى گردد كه در صدر آيات آمده بود، و عموميت آن هم بر حسب طبع انسان منظور است ، كه طبعا افراطگر در كفر است ، و اما بر حسب فعليت قهرا به انسانهايى تطبيق مى كند كه فعلا داراى كفر هستند.
و وجه نادرستيش اين است كه: ضمير (به حسب قواعد عربى ) به انسان بر مى گردد كه در صدر آيات آمده بود، و عموميت آن هم بر حسب طبع انسان منظور است ، كه طبعا افراطگر در كفر است ، و اما بر حسب فعليت قهرا به انسانهايى تطبيق مى كند كه فعلا داراى كفر هستند.
معناى آيه : «'''كلا لما يقض ما امره '''» كه متضمن ملامت انسانهاى مبتلا به كفر است
معناى آيه : «'''كلا لما يقض ما امره '''» كه متضمن ملامت انسانهاى مبتلا به كفر است
فَلْيَنظرِ الانسنُ إِلى طعَامِهِ
فَلْيَنظرِ الانسنُ إِلى طعَامِهِ
۱۶٬۸۸۳

ویرایش