۱۶٬۸۸۰
ویرایش
خط ۱۹۶: | خط ۱۹۶: | ||
و نيز، اين معنا روشن شد كه: مذمّت و ملامتى كه در آيه آمده، متوجه انسان طبيعى است. يعنى مى خواهد بفرمايد: طبع انسان چنين است كه اگر به خودش واگذار شود، در كفر افراط مى كند و اين، همان مطلبى است كه آيه زير افاده اش مى كند «إنَّ الإنسَانَ لَظَلُومٌ كَفَّارٌ»، كه قهرا با انسان هايى منطبق مى شود كه فعلا مبتلا به كفر و افراط در آن هستند، و با حق دشمنى مى ورزند. و از اين معنا، روشن مى شود اين كه از بعضى نقل شده كه گفته اند: عموميتى كه در آيه است، منظور نظر است. چون هيچ انسانى چه كافر و چه مؤمن، آن طور كه بايد خدا را عبادت نكرده، و دستورات او را به انجام نرسانيده، درست نيست . | و نيز، اين معنا روشن شد كه: مذمّت و ملامتى كه در آيه آمده، متوجه انسان طبيعى است. يعنى مى خواهد بفرمايد: طبع انسان چنين است كه اگر به خودش واگذار شود، در كفر افراط مى كند و اين، همان مطلبى است كه آيه زير افاده اش مى كند «إنَّ الإنسَانَ لَظَلُومٌ كَفَّارٌ»، كه قهرا با انسان هايى منطبق مى شود كه فعلا مبتلا به كفر و افراط در آن هستند، و با حق دشمنى مى ورزند. و از اين معنا، روشن مى شود اين كه از بعضى نقل شده كه گفته اند: عموميتى كه در آيه است، منظور نظر است. چون هيچ انسانى چه كافر و چه مؤمن، آن طور كه بايد خدا را عبادت نكرده، و دستورات او را به انجام نرسانيده، درست نيست . | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۳۴۱ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۳۴۱ </center> | ||
و وجه نادرستيش اين است كه: ضمير (به حسب قواعد عربى ) به انسان بر مى | و وجه نادرستيش اين است كه: ضمير (به حسب قواعد عربى)، به انسان بر مى گردد، كه در صدر آيات آمده بود، و عموميت آن هم، بر حسب طبع انسان منظور است، كه طبعا افراطگر در كفر است. و اما بر حسب فعليت، قهرا به انسان هايى تطبيق مى كند كه فعلا داراى كفر هستند. | ||
«'''فَلْيَنظرِ الانسنُ إِلى طعَامِهِ'''»: | |||
اين جمله به شهادت حرف | |||
و مراد از انسان - | اين جمله به شهادت حرف «فاء» كه در اولش آمده، متفرع بر جملات قبل است. البته تفرّع تفصيل بر اجمال مى باشد. پس در اين صورت، نظر و مطالعه انسان را پيرامون طعامى كه مى خورَد و با آن سدّ رمق مى كند و بقاى خود را تضمين مى نمايد، لازم مى داند - با اين كه نعمت «طعام»، يكى از ميليون ها نعمتى است كه تدبير ربوبى، آن ها را براى رفع حوايج بشر در زندگيش فراهم كرده - و دستور مى دهد اگر در همين يك نعمت مطالعه كند، سعۀ تدبير ربوبى را مشاهده خواهد كرد. تدبيرى كه عقلش را متحيّر و مبهوت خواهد كرد. آن وقت خواهد فهميد كه خداى تعالى، چقدر نسبت به صلاح حال انسان و استقامت امر او عنايت دارد، آن هم چه عنايتى دقيق و محيط. | ||
أَنَّا صبَبْنَا الْمَاءَ صبًّا ... وَ لاَنْعَمِكمْ | |||
و مراد از انسان - به طورى كه گفته شده - غير آن انسانى است كه نامش در اول اين فصل از آيات ذكر شد. چون مراد از آن انسان، خصوص افرادى است كه در كفر ورزيدن مبالغه مى كنند. به خلاف انسان در آيه مورد بحث، كه مأمور شده به «طعام» خود نظر كند. چون منظور از آن، عموم انسان ها است ، و همين جهت بود كه دوباره كلمۀ «انسان» را ذكر كرد، و گرنه اگر منظور همان انسان مى بود، مى فرمود: «فَليَنظُر إلى طَعَامِهِ»، يعنى همان انسان كه نامش را برديم، بايد به طعام خود نظر كند. | |||
«'''أَنَّا صبَبْنَا الْمَاءَ صبًّا ... وَ لاَنْعَمِكمْ'''»: | |||
قرائتى كه فعلا دائر در بين مسلمين است كلمه «'''انا'''» را با فتحه همزه مى خوانند، كه بنابر آن جمله مورد بحث بيانى تفصيلى براى تدبير خداى تعالى مى شود، كه چگونه طعام انسان را مى آفريند، بله البته اين مرحله ابتدايى از آن تدبير تفصيلى است ، وگرنه بيان مستوفا و كامل آن خصوصيات كه در نظام آفرينش طعام برقرار است ، و نظام وسيعى كه در همه اين امور و روابط كونى كه بين هر يك از آن امور و بين انسان برقرار است ، چيزى نيست كه بتوان در چند آيه بيانش كرد، و عادتا از وسع و طاقت بيان بشرى بيرون است . | قرائتى كه فعلا دائر در بين مسلمين است كلمه «'''انا'''» را با فتحه همزه مى خوانند، كه بنابر آن جمله مورد بحث بيانى تفصيلى براى تدبير خداى تعالى مى شود، كه چگونه طعام انسان را مى آفريند، بله البته اين مرحله ابتدايى از آن تدبير تفصيلى است ، وگرنه بيان مستوفا و كامل آن خصوصيات كه در نظام آفرينش طعام برقرار است ، و نظام وسيعى كه در همه اين امور و روابط كونى كه بين هر يك از آن امور و بين انسان برقرار است ، چيزى نيست كه بتوان در چند آيه بيانش كرد، و عادتا از وسع و طاقت بيان بشرى بيرون است . | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۳۴۲ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۳۴۲ </center> |
ویرایش