۱۶٬۸۸۹
ویرایش
برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
<span id='link218'><span> | <span id='link218'><span> | ||
==آيات ۱۷ - | ==آيات ۱۷ - ۴۲ سوره عبس == | ||
قُتِلَ | قُتِلَ الإنسانُ مَا أَكْفَرَهُ(۱۷) | ||
مِنْ | مِنْ أَىّ شىْءٍ خَلَقَهُ(۱۸) | ||
مِن نُّطفَةٍ خَلَقَهُ فَقَدَّرَهُ(۱۹) | مِن نُّطفَةٍ خَلَقَهُ فَقَدَّرَهُ(۱۹) | ||
ثُمَّ | ثُمَّ السّبِيلَ يَسّرَهُ(۲۰) | ||
ثمَّ أَمَاتَهُ فَأَقْبرَهُ(۲۱) | ثمَّ أَمَاتَهُ فَأَقْبرَهُ(۲۱) | ||
ثُمَّ إِذَا شَاءَ أَنشرَهُ(۲۲) | |||
َكلّا لَمَّا يَقْضِ مَا أَمَرَهُ(۲۳) | |||
فَلْيَنظرِ | فَلْيَنظرِ الإنسانُ إِلى طعَامِهِ(۲۴) | ||
أَنَّا صبَبْنَا الْمَاءَ صبًّا(۲۵) | أَنَّا صبَبْنَا الْمَاءَ صبًّا(۲۵) | ||
ثمَّ شقَقْنَا | ثمَّ شقَقْنَا الاَرْضَ شقًّا(۲۶) | ||
فَأَنبَتْنَا فِيهَا حَبًّا(۲۷) | فَأَنبَتْنَا فِيهَا حَبًّا(۲۷) | ||
وَ عِنَباً وَ قَضباً(۲۸) | وَ عِنَباً وَ قَضباً(۲۸) | ||
وَ زَيْتُوناً وَ نخْلاً(۲۹) | وَ زَيْتُوناً وَ نخْلاً(۲۹) | ||
وَ حَدَائقَ غُلْباً(۳۰) | وَ حَدَائقَ غُلْباً(۳۰) | ||
وَ | وَ فَاكِهَةً وَ أَبًّا(۳۱) | ||
مَّتَعاً لَّكمْ وَ | مَّتَعاً لَّكمْ وَ لاَنْعَامِكمْ(۳۲) | ||
فَإِذَا جَاءَتِ | فَإِذَا جَاءَتِ الصّاخَّةُ(۳۳) | ||
يَوْمَ يَفِرُّ المَْرْءُ مِنْ أَخِيهِ(۳۴) | يَوْمَ يَفِرُّ المَْرْءُ مِنْ أَخِيهِ(۳۴) | ||
وَ أُمِّهِ وَ أَبِيهِ(۳۵) | وَ أُمِّهِ وَ أَبِيهِ(۳۵) | ||
وَ | وَ صاحِبَتِهِ وَ بَنِيهِ(۳۶) | ||
لِكلِّ امْرِىٍ مِّنهُمْ يَوْمَئذٍ شأْنٌ يُغْنِيهِ(۳۷) | لِكلِّ امْرِىٍ مِّنهُمْ يَوْمَئذٍ شأْنٌ يُغْنِيهِ(۳۷) | ||
وُجُوهٌ يَوْمَئذٍ مُّسفِرَةٌ(۳۸) | وُجُوهٌ يَوْمَئذٍ مُّسفِرَةٌ(۳۸) | ||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
تَرْهَقُهَا قَترَةٌ(۴۱) | تَرْهَقُهَا قَترَةٌ(۴۱) | ||
أُولَئك هُمُ الْكَفَرَةُ الْفَجَرَةُ(۴۲) | أُولَئك هُمُ الْكَفَرَةُ الْفَجَرَةُ(۴۲) | ||
ترجمه آيات | |||
خدا بكشد انسان | ترجمه آيات | ||
مگر خدا او را از چه خلق | |||
مبداء | خدا بكشد انسان را، كه چقدر كفرانگر است. (۱۷) | ||
و سپس راه سعادتش را آسان و فراهم كرد (۲۰) | |||
آنگاه دچار مرگ و سپس داخل قبرش ساخت (۲۱) | مگر خدا او را از چه خلق كرده، كه به خود اجازه كفران مى دهد. (۱۸) | ||
مبداء خلقتش، نطفه اى بوده كه بعدا او را در ذات و صفات و افعال تقدير نمود. (۱۹) | |||
و سپس راه سعادتش را آسان و فراهم كرد. (۲۰) | |||
آنگاه دچار مرگ و سپس داخل قبرش ساخت. (۲۱) | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۳۳۵ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۳۳۵ </center> | ||
و سپس آيا انسانى كه خلقت و تدبير و هدايت و | و سپس آيا انسانى كه خلقت و تدبير و هدايت و مُردن و زنده شدنش به دست خدا است، شكر او را به جاى آورد؟ نه هرگز، بلكه كفر و عصيان ورزيد. (۲۳) | ||
پس انسان بايد به غذاى خود بنگرد (۲۴) | |||
اين ما بوديم كه آب را به كيفيتى كه | پس انسان بايد به غذاى خود بنگرد. (۲۴) | ||
و سپس زمين را باز به كيفيتى ناگفتنى و به وسيله دانه ها شكافتيم (۲۶) | |||
و در آن دانه ها رويانديم (۲۷) | اين ما بوديم كه آب را به كيفيتى كه انسان ها خبر ندارند، از آسمان فرستاديم. (۲۵) | ||
و انگور و سبزيجاتى (۲۸) | |||
و زيتون و نخلى (۲۹) | و سپس زمين را باز به كيفيتى ناگفتنى و به وسيله دانه ها شكافتيم. (۲۶) | ||
و | |||
و ميوه و چراگاه (۳۱) | و در آن دانه ها رويانديم. (۲۷) | ||
تا وسيله زندگى شما و حيوانات شما باشد (۳۲) | |||
پس وقتى آن صيحه شديد آسمانى بيايد (۳۳) | و انگور و سبزيجاتى. (۲۸) | ||
و روزى رسد كه هر كس از برادرش هم فرار مى كند (۳۴) | |||
و از مادر و پدرش (۳۵) | و زيتون و نخلى. (۲۹) | ||
و از همسر و فرزندانش (۳۶) | |||
در آن | و باغ هاى پُر درخت سر به هم كرده اى. (۳۰) | ||
در آن | |||
خندان و خوشحال (۳۹) | و ميوه و چراگاه. (۳۱) | ||
و چهره هايى غبار آلود و اندوهبار (۴۰) | |||
كه ظلمت و كدورت از آن مى بارد (۴۱) | تا وسيله زندگى شما و حيوانات شما باشد. (۳۲) | ||
آنان همين كافران فاجرند (۴۲) | |||
بيان آيات | پس وقتى آن صيحه شديد آسمانى بيايد. (۳۳) | ||
در اين | |||
و روزى رسد كه هر كس از برادرش هم فرار مى كند. (۳۴) | |||
و از مادر و پدرش. (۳۵) | |||
و از همسر و فرزندانش. (۳۶) | |||
در آن روز، هر كس آن قدر گرفتار است كه به ياد غير خودش نمى افتد. (۳۷) | |||
در آن روز، چهره ها دو جورند: چهره هايى نورانى. (۳۸) | |||
خندان و خوشحال. (۳۹) | |||
و چهره هايى غبار آلود و اندوهبار. (۴۰) | |||
كه ظلمت و كدورت از آن مى بارد. (۴۱) | |||
آنان همين كافران فاجرند. (۴۲) | |||
بيان آيات | |||
در اين فصل، نخست انسان را نفرين مى كند، و از اين كه در كفر به ربوبيّت ربّ خود اصرار و مبالغه مى ورزد، تعجب مى كند، و آنگاه به حدوث و بقاى او اشاره نموده، مى فهماند كه انسان، نه مالك چيزى از آفرينش خويش است، و نه مالك چيزى از تدبير امورش، بلكه خداى سبحان است كه او را از نطفه اى بى مقدار آفريده و سپس اندازه گيرى اش كرد، و آنگاه راه را برايش آسان ساخت، و در آخر هم، اوست كه وى را مى ميراند، و به قبر داخلش مى كند، و هر وقت كه بخواهد، دوباره زنده اش مى سازد. | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۳۳۶ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۳۳۶ </center> | ||
پس خداى | پس خداى سبحان، يگانه ربّ و خالق و مدبّر امر اوست، آن هم نه تنها در حدوثش، بلكه در بقايش، و تا آخرين لحظه هستى اش، مدببر اوست. ولى اين انسان كفرانگر، فرمان او را نمى برد، و به هدايت او مهتدى نمى شود. | ||
و اگر | |||
با اين | و اگر انسان، تنها و تنها، به طعامى كه مى خورد، نگاه كند - كه يكى از مظاهر تدبير خدا، و مشتى از درياى رحمت اوست - آن وقت به تدبير وسيع پروردگارش و لطيف صُنع او پى مى برد، آن چنان كه عقلش مبهوت شود، و هوشش از سر به در رود، در حالى كه نعمت هاى خدا، تنها طعام نيست؛ و در اين ميان، نعمت هاى ديگرى است كه از حيطۀ شمار بيرون است: «وَ إن تَعُدُّوا نِعمَةَ اللّه لا تُحصُوهَا». | ||
و اين آيات | |||
با اين حال، اين عجب است كه انسان، تدبير پروردگار خود را نديده مى گيرد و شكر نعمتش را به جا نمى آورد، و راستى، انسان ظلوم و كَفّار است. و به زودى، آثار خوب و بد شكر و كفران خود را مى بيند كه يا سرور و بشارت است، و يا روسياهى و عذاب. | |||
و اين آيات - به طورى كه ملاحظه مى كنيد - بيگانه از آيات گذشته نيست، هرچند بعضى ها گفته اند: علت نزول اين فصل، چيز ديگرى بوده، ولى با بيانى كه خواهد آمد، اثبات خواهيم كرد كه هر دو دسته، سياقى واحد دارند. | |||
==مراد از کفر در آيه «قُتِلَ الإنسَانُ مَا أكفَرَهُ»== | |||
«'''قُتِلَ الإنسانُ مَا أَكْفَرَهُ'''»: | |||
اين جمله نفرينى است بر انسان كه طبعش طبع دلدادن به شهوات ، و پيروى هواى نفس ، و فراموش كردن پروردگار خود، و استكبار ورزيدن از پيروى اوامر او است . | اين جمله نفرينى است بر انسان كه طبعش طبع دلدادن به شهوات ، و پيروى هواى نفس ، و فراموش كردن پروردگار خود، و استكبار ورزيدن از پيروى اوامر او است . | ||
و جمله «'''ما اكفره '''» شگفت انگيزى از اصرار انسان در كفران ، و پوشاندن حق صريح است ، با اينكه او خودش مى بيند و احساس مى كند كه مدبر خود نيست ، و كسى جز خداى سبحان مالك تدبير امر او نمى باشد. | و جمله «'''ما اكفره '''» شگفت انگيزى از اصرار انسان در كفران ، و پوشاندن حق صريح است ، با اينكه او خودش مى بيند و احساس مى كند كه مدبر خود نيست ، و كسى جز خداى سبحان مالك تدبير امر او نمى باشد. | ||
خط ۱۰۶: | خط ۱۳۸: | ||
بعضى هم گفته اند كه : جمله «'''ما اكفره '''» استفهاميه است ، و مى پرسد كه چه چيز انسان را كافر كرده . ولى وجه قبلى بليغ تر است . | بعضى هم گفته اند كه : جمله «'''ما اكفره '''» استفهاميه است ، و مى پرسد كه چه چيز انسان را كافر كرده . ولى وجه قبلى بليغ تر است . | ||
<span id='link220'><span> | <span id='link220'><span> | ||
==نفى عذر از بشر در كفر ورزيدن و استكبارش ، با بيان حقارت و ناچيزى مبداء خلقت اوو... == | ==نفى عذر از بشر در كفر ورزيدن و استكبارش ، با بيان حقارت و ناچيزى مبداء خلقت اوو... == | ||
مِنْ أَى شىْءٍ خَلَقَهُ | مِنْ أَى شىْءٍ خَلَقَهُ |
ویرایش