گمنام

تفسیر:المیزان جلد۲۰ بخش۲۵: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۲۴: خط ۲۴:
<span id='link217'><span>
<span id='link217'><span>


==روايتى ديگر حاكى از نزول آيات عتاب در مورد مردى از بنى اميه ==
==روايتى ديگر حاكى از نزول «آيات عتاب»، در مورد مردى از بنى اميّه ==
و در مجمع البيان ، از امام صادق (عليه السلام ) روايت آورده كه فرموده است اين آيات درباره مردى از بنى اميه نازل شده كه در حضور رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) نشسته بود، ابن ام مكتوم آمد، مرد اموى وقتى او را ديد قيافه اش را در هم كشيد، و او را كثيف پنداشته ، دامن خود را از او جمع كرد، و چهره خود را عبوس نموده رويش را از او گردانيد، و خداى تعالى داستانش را در اين آيات حكايت نموده عملش ‍ را توبيخ نمود.
و در مجمع البيان، از امام صادق «عليه السلام» روايت آورده كه فرموده است: اين آيات، درباره مردى از بنى اميّه نازل شده كه در حضور رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» نشسته بود، ابن اُمّ مكتوم آمد، مرد اموى وقتى او را ديد، قيافه اش را در هم كشيد، و او را كثيف پنداشته، دامن خود را از او جمع كرد و چهرۀ خود را عبوس نموده، رويش را از او گردانيد. و خداى تعالى، داستانش را در اين آيات حكايت نموده، عملش ‍ را توبيخ نمود.
و نيز در مجمع البيان است كه از امام صادق (عليه السلام ) روايت شده كه فرموده : رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) هر وقت ابن ام مكتوم را ملاقات مى كرد مى فرمود: مرحبا مرحبا،
 
و نيز، در مجمع البيان است كه از امام صادق «عليه السلام» روايت شده كه فرموده: رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم»، هر وقت ابن اُمّ مكتوم را ملاقات مى كرد، مى فرمود: مرحباً مرحباً،
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۳۳۳ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۳۳۳ </center>
به خدا سوگند خداى تعالى ابدا مرا در مورد تو عتاب نخواهد كرد، و اين سخن را از در لطف به او مى گفت ، و او از اين همه لطف شرمنده مى شد، ((حتى كان يكف النبى (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) مما يفعل به - حتى بسيار مى شد كه به همين خاطر از آمدن به خدمت آن جناب خوددارى مى كرد)).
به خدا سوگند، خداى تعالى، ابدا مرا در مورد تو عتاب نخواهد كرد، و اين سخن را از درِ لطف به او مى گفت، و او از اين همه لطف شرمنده مى شد. «حَتّى كَانَ يَكُفُّ النّبِىّ «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» مِمّا يَفعَلُ بِهِ = حتى بسيار مى شد كه به همين خاطر، از آمدن به خدمت آن جناب خوددارى مى كرد».
مؤ لف : اشكالى كه به اين حديث وارد است همان اشكالى است كه به حديث قبل وارد بود، و معناى اينكه فرمود: «'''حتى انه كان يكف ...'''» اين است كه : ابن ام مكتوم از حضور در نزد آن جناب خوددارى مى كرد، چون آن حضرت اين سخن را بسيار مى گفت ، و او سخت شرمنده مى شد و خجالت مى كشيد.
 
مؤلّف: اشكالى كه به اين حديث وارد است، همان اشكالى است كه به حديث قبل وارد بود، و معناى اين كه فرمود: «حَتّى أنّهُ كَانَ يَكُفّ ...» اين است كه: ابن اُمّ مكتوم از حضور در نزد آن جناب، خوددارى مى كرد. چون آن حضرت، اين سخن را بسيار مى گفت، و او سخت شرمنده مى شد و خجالت مى كشيد.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۳۳۴ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۳۳۴ </center>
<span id='link218'><span>
<span id='link218'><span>
==آيات ۱۷ - ۴۲، سوره عبس ==
==آيات ۱۷ - ۴۲، سوره عبس ==
قُتِلَ الانسنُ مَا أَكْفَرَهُ(۱۷)
قُتِلَ الانسنُ مَا أَكْفَرَهُ(۱۷)
۱۶٬۸۸۹

ویرایش