گمنام

تفسیر:المیزان جلد۲۰ بخش۴۸: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۱۵۵: خط ۱۵۵:
بعضى ديگر گفته اند: نام او، «عبدالعُزّى» بوده، و اگر قرآن كريم نامش را نبرده، بدين جهت بود كه كلمۀ «'''عبدالعُزّى '''» به معناى بندۀ «'''عُزّى'''» است، و عُزّى، نام يكى از بت هاست، خداى تعالى كراهت داشته كه بر حسب لفظ، نام عبدى را ببرد كه عبد او نباشد، بلكه عبد غير او باشد. و خلاصه با اين كه در حقيقت عبدالله است، عبدالعُزّى اش ‍ بخواند. اگرچه در اسم اشخاص، معنا مورد نظر نيست، ولى همان طور كه گفتيم، قرآن كريم خواست از چنين نسبتى حتى بر حسب لفظ خوددارى كرده باشد.
بعضى ديگر گفته اند: نام او، «عبدالعُزّى» بوده، و اگر قرآن كريم نامش را نبرده، بدين جهت بود كه كلمۀ «'''عبدالعُزّى '''» به معناى بندۀ «'''عُزّى'''» است، و عُزّى، نام يكى از بت هاست، خداى تعالى كراهت داشته كه بر حسب لفظ، نام عبدى را ببرد كه عبد او نباشد، بلكه عبد غير او باشد. و خلاصه با اين كه در حقيقت عبدالله است، عبدالعُزّى اش ‍ بخواند. اگرچه در اسم اشخاص، معنا مورد نظر نيست، ولى همان طور كه گفتيم، قرآن كريم خواست از چنين نسبتى حتى بر حسب لفظ خوددارى كرده باشد.


* مَا أَغْنى عَنْهُ مَالُهُ وَ مَا كسب:
* «'''مَا أَغْنى عَنْهُ مَالُهُ وَ مَا كَسَب'''»:


در اين آيه، كلمۀ «'''ما'''» دو بار آمده. اوّلى، نافيه است و دوّمى، مى تواند موصوله باشد، و معناى «'''ما كسب '''»، «'''آنچه با اعمالش به دست آورده'''» بوده باشد؛ و مى تواند مصدريه باشد، و معنايش كسب كردن به دست خود باشد، و كسب كردن به دست خود، همان عمل اوست. و معناى آيه به فرض دوم اين است كه: عمل او دردى از او دوا نكرد.
در اين آيه، كلمۀ «'''ما'''» دو بار آمده. اوّلى، نافيه است و دوّمى، مى تواند موصوله باشد، و معناى «'''ما كسب '''»، «'''آنچه با اعمالش به دست آورده'''» بوده باشد؛ و مى تواند مصدريه باشد، و معنايش كسب كردن به دست خود باشد، و كسب كردن به دست خود، همان عمل اوست. و معناى آيه به فرض دوم اين است كه: عمل او دردى از او دوا نكرد.
خط ۱۶۱: خط ۱۶۱:
و معناى آيه به هر حال، اين است كه: مال أبولهب و عملش و يا اثر عملش، ‍ دردى از او دوا نكرد و به نفرين خدا و يا قضاى او، هم دچار تباب و خسران نفس شد و هم تباب و خسران دو دستش.
و معناى آيه به هر حال، اين است كه: مال أبولهب و عملش و يا اثر عملش، ‍ دردى از او دوا نكرد و به نفرين خدا و يا قضاى او، هم دچار تباب و خسران نفس شد و هم تباب و خسران دو دستش.


* سيَصلى نَاراً ذَات لهََبٍ:
* «'''سيَصلى نَاراً ذَات لهََبٍ'''»:


يعنى: به زودى داخل آتشى زبانه دار خواهد شد. و منظور از اين آتش، آتش دوزخ است كه جاودانى است. و اگر كلمۀ «'''نار'''» را نكره و بدون الف و لام آورد، براى اين بود كه عظمت و هولناكى آن را برساند.
يعنى: به زودى داخل آتشى زبانه دار خواهد شد. و منظور از اين آتش، آتش دوزخ است كه جاودانى است. و اگر كلمۀ «'''نار'''» را نكره و بدون الف و لام آورد، براى اين بود كه عظمت و هولناكى آن را برساند.


* وَ امْرَأَتُهُ حَمَّالَةَ الْحَطبِ:
* «'''وَ امْرَأَتُهُ حَمَّالَةَ الْحَطبِ'''»:


اين آيه، عطف است بر ضمير فاعلى كه در جملۀ «'''سيصلى'''» مستتر است، و تقدير کلام «'''سيصلى أبولهب و سيصلى امراته'''» است. يعنى به زودى ابولهب داخل آتشى زبانه دار مى شود،
اين آيه، عطف است بر ضمير فاعلى كه در جملۀ «'''سَيَصلى'''» مستتر است، و تقدير کلام «'''سيصلى أبولهب و سيصلى امراته'''» است. يعنى به زودى ابولهب داخل آتشى زبانه دار مى شود،
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۶۶۶ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۶۶۶ </center>
و به زودى همسرش نيز داخل آن خواهد شد. و كلمۀ «'''حمّالَة'''» - به فتحه آخر - در جمله «'''حمّالة الحطب'''» از اين جهت فتحه به خود گرفته كه به اصطلاح، وصفى است كه به منظور مذمت موصوف آن از وصفيّت افتاده و در اين جا، به عنوان نام آن زن آمده، و در نتيجه چنين معنا مى دهد: من مذمت مى كنم حمّالة الحطب را.
و به زودى همسرش نيز داخل آن خواهد شد. و كلمۀ «'''حمّالَة'''» - به فتحه آخر - در جمله «'''حمّالة الحطب'''» از اين جهت فتحه به خود گرفته كه به اصطلاح، وصفى است كه به منظور مذمت موصوف آن از وصفيّت افتاده و در اين جا، به عنوان نام آن زن آمده، و در نتيجه چنين معنا مى دهد: من مذمت مى كنم حمّالة الحطب را.
خط ۱۷۳: خط ۱۷۳:
ولى بعضى گفته اند: منصوب شدن «'''حمّالة '''» به خاطر آن است كه حال از كلمۀ «'''امراه'''» است، و اين معناى لطيفى مى دهد كه به زودى مى آيد.
ولى بعضى گفته اند: منصوب شدن «'''حمّالة '''» به خاطر آن است كه حال از كلمۀ «'''امراه'''» است، و اين معناى لطيفى مى دهد كه به زودى مى آيد.


* فى جِيدِهَا حَبْلٌ مِّن مَّسدِ:
* «'''فى جِيدِهَا حَبْلٌ مِّن مَّسدِ'''»:


كلمّ «'''مسد'''»، به معناى طنابى است كه از ليف خرما بافته شده باشد، و اين جمله، بنابر اين كه كلمۀ «'''حمّالة'''» حال باشد، حال دوم از كلمه «'''امراة '''» است.
كلمّ «'''مسد'''»، به معناى طنابى است كه از ليف خرما بافته شده باشد، و اين جمله، بنابر اين كه كلمۀ «'''حمّالة'''» حال باشد، حال دوم از كلمه «'''امراة '''» است.
خط ۱۹۱: خط ۱۹۱:
و از اين باب است همۀ آياتى كه در باره كفّار قريش نازل شده و خبر مى دهد به اين كه: اينان ايمان نخواهند آورد؛ نظير آيات زير كه مى فرمايد: «'''إنّ الّذين كفروا سواء عليهم ءأنذرتهم أم لم تنذرهم لا يؤمنون'''». و نيز مى فرمايد: «'''لقد حقّ القول على أكثرهم فهم لا يؤمنون'''». و نيز از همين باب است آياتى كه سخن از مُهر زدن بر دل ها دارد. هيچ يك از آن آيات و اين آيات، مستلزم جبر نيست.
و از اين باب است همۀ آياتى كه در باره كفّار قريش نازل شده و خبر مى دهد به اين كه: اينان ايمان نخواهند آورد؛ نظير آيات زير كه مى فرمايد: «'''إنّ الّذين كفروا سواء عليهم ءأنذرتهم أم لم تنذرهم لا يؤمنون'''». و نيز مى فرمايد: «'''لقد حقّ القول على أكثرهم فهم لا يؤمنون'''». و نيز از همين باب است آياتى كه سخن از مُهر زدن بر دل ها دارد. هيچ يك از آن آيات و اين آيات، مستلزم جبر نيست.


* بحث روایى:
<center> «'''بحث روایی'''» </center>
 


{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۲۰ بخش۴۷ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۲۰ بخش۴۹}}
{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۲۰ بخش۴۷ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۲۰ بخش۴۹}}


[[رده:تفسیر المیزان]]
[[رده:تفسیر المیزان]]
۱۶٬۸۸۰

ویرایش