۱۶٬۳۳۸
ویرایش
برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
<span id='link11'><span> | <span id='link11'><span> | ||
==سه روايت در | ==سه روايت در شأن نزول «إنّما وليّكم الله و رسوله...» == | ||
در تفسير عياشى به اسناد خود از حسن بن زيد از پدرش زيد بن حسن از جدش روايت مى كند كه گفت : شنيدم از عمار ياسر كه مى گفت : در هنگام ركوع نماز مستحبى ، سائلى برابر على بن ابى طالب ايستاد، حضرت انگشتر خود را بيرون كرده وى داد، آنگاه نزد پيغمبر آمد و داستان خود را گفت ، چيزى نگذشت كه اين آيه نازل شد «'''انما وليكم الله و رسوله ...'''». | در تفسير عياشى به اسناد خود از حسن بن زيد از پدرش زيد بن حسن از جدش روايت مى كند كه گفت : شنيدم از عمار ياسر كه مى گفت : در هنگام ركوع نماز مستحبى ، سائلى برابر على بن ابى طالب ايستاد، حضرت انگشتر خود را بيرون كرده وى داد، آنگاه نزد پيغمبر آمد و داستان خود را گفت ، چيزى نگذشت كه اين آيه نازل شد «'''انما وليكم الله و رسوله ...'''». | ||
رسول الله (صلى الله عليه و آله ) آيه را بر ما تلاوت نمود و سپس فرمود: هر كه من مولاى اويم على مولاى اوست ، بارالها دوست بدار هر كه على را بدارد و دشمن بدار هر كه على را دشمن بدارد. | رسول الله (صلى الله عليه و آله ) آيه را بر ما تلاوت نمود و سپس فرمود: هر كه من مولاى اويم على مولاى اوست ، بارالها دوست بدار هر كه على را بدارد و دشمن بدار هر كه على را دشمن بدارد. | ||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
شيخ در كتاب ولايت مجالس به اسناد خود از ابى ذر (رضوان الله عليه ) نقل مى كند حديث قسم دادن على ( عليه السلام ) عثمان و زبير و عبد الرحمن بن عوف و سعد بن ابى وقاص را در روز شورى ، و داستان احتجاج آن حضرت را با نامبردگان و استدلال او را به نصوصى كه رسول الله (صلى الله عليه و آله ) درباره جانشينى او فرموده و تصديق همه نامبردگان فرمايشات او را، از جمله آن احتجاجات يكى همين آيه مورد بحث ما است ، كه امام قسمشاءن مى دهد و مى فرمايد آيا كسى در بين شما مسلمين غير من هست كه در حال ركوع زكات داده و آيه قرآن در حقش نازل شده باشد؟! همگى عرض كردند نه . | شيخ در كتاب ولايت مجالس به اسناد خود از ابى ذر (رضوان الله عليه ) نقل مى كند حديث قسم دادن على ( عليه السلام ) عثمان و زبير و عبد الرحمن بن عوف و سعد بن ابى وقاص را در روز شورى ، و داستان احتجاج آن حضرت را با نامبردگان و استدلال او را به نصوصى كه رسول الله (صلى الله عليه و آله ) درباره جانشينى او فرموده و تصديق همه نامبردگان فرمايشات او را، از جمله آن احتجاجات يكى همين آيه مورد بحث ما است ، كه امام قسمشاءن مى دهد و مى فرمايد آيا كسى در بين شما مسلمين غير من هست كه در حال ركوع زكات داده و آيه قرآن در حقش نازل شده باشد؟! همگى عرض كردند نه . | ||
<span id='link12'><span> | <span id='link12'><span> | ||
==حديثى گرانبها از امام هادى (ع ) كه مشتمل بر حديث ثقلين و ولايت اميرالمؤ منين (ع ) است == | ==حديثى گرانبها از امام هادى (ع ) كه مشتمل بر حديث ثقلين و ولايت اميرالمؤ منين (ع ) است == | ||
و در كتاب احتجاج است كه حضرت ابى الحسن ثالث امام هادى على بن محمد (عليهماالسلام ) در پاسخ سوالات مردم اهواز راجع به مساءله جبر و تفويض نامه اى بسويشان فرستاده ، در آن نامه فرموده همه امت و بدون اينكه احدى مخالف يافت شود اعتراف دارند كه قرآن كتابى است به حق و در آن شكى نيست ، بنابراين تمامى فرق مسلمين در اينكه درباره قرآن حرفى ندارند مصيبند، و در تصديق آنچه خداى تعالى فرستاده محقند و در حقيقت خداوند همه امت را در اين مساءله به راه راست هدايت نموده است و اجتماعشان بر اين مطلب اجتماع بر ضلالت نيست ، رسول الله (صلى الله عليه و آله ) هم اگر فرموده :«'''لا تجتمع امتى على ضلاله '''» معنيش اين بوده ، نه آن تاءويلاتى كه يك عده جاهل براى اين كلام كرده اند، و نه گفته هاى يك مشت معاندى كه قرآن را به پشت خود انداخته و دنبال احاديث مجعول و دروغى را گرفته و عقائد ساختگى و مهلكه اى را كه مخالف صريح آيات قرآن است پيروى كرده اند. | و در كتاب احتجاج است كه حضرت ابى الحسن ثالث امام هادى على بن محمد (عليهماالسلام ) در پاسخ سوالات مردم اهواز راجع به مساءله جبر و تفويض نامه اى بسويشان فرستاده ، در آن نامه فرموده همه امت و بدون اينكه احدى مخالف يافت شود اعتراف دارند كه قرآن كتابى است به حق و در آن شكى نيست ، بنابراين تمامى فرق مسلمين در اينكه درباره قرآن حرفى ندارند مصيبند، و در تصديق آنچه خداى تعالى فرستاده محقند و در حقيقت خداوند همه امت را در اين مساءله به راه راست هدايت نموده است و اجتماعشان بر اين مطلب اجتماع بر ضلالت نيست ، رسول الله (صلى الله عليه و آله ) هم اگر فرموده :«'''لا تجتمع امتى على ضلاله '''» معنيش اين بوده ، نه آن تاءويلاتى كه يك عده جاهل براى اين كلام كرده اند، و نه گفته هاى يك مشت معاندى كه قرآن را به پشت خود انداخته و دنبال احاديث مجعول و دروغى را گرفته و عقائد ساختگى و مهلكه اى را كه مخالف صريح آيات قرآن است پيروى كرده اند. |
ویرایش