لا تُحَرِّك بِهِ لِسانَكَ لِتَعجَلَ بِهِ «16» إِنَّ عَلَينا جَمعَهُ وَ قُرآنَهُ «17»
حركت مده بتلاوت قرآن زبان مبارك خود را براي اينكه تعجيل كني باو محققا بر ما است جمع قرآن و قرائت او. عينا مفاد آيه شريفه است که ميفرمايد:
وَ لا تَعجَل بِالقُرآنِ مِن قَبلِ أَن يُقضي إِلَيكَ وَحيُهُ طه آيه 114، و از اينکه آيات استفاده ميشود که پيغمبر (ص) قبل از بعثت و نزول وحي عالم بقرآن بوده و ما در مقدمه اينکه تفسير مراتب نزول القرآن را بيان كردهايم که مرتبه اولي در همان زمان که نور مقدس پيغمبر را خلق فرمود بنور مقدسش افاضه شده که دارد پس از خلقت نور مقدسش که فرمود:
اول ما خلق اللّه نوري
دوازده حجاب آفريد و اينکه نور را در اينکه دوازده حجاب سير داد که يكي از آنها حجاب نبوت است که بني بمعني دانا و با خبر بودن است چنانچه فرمود:
(كنت نبيا و آدم بين الماء و الطين)
و اينکه يك سنگي است که بدهان عامه عمي ميخورد که بعضي گفتند العياذ: قبل از بعث مشرك بوده، بعضي گفتند: بر دين ابراهيم بود، بعضي گفتند: بر دين مسيح بوده، ما ميگوييم: بر دين خود بوده و تمام احكام دين را ميدانسته و بتمام قرآن عالم بوده نه مشرك بود که شرط اولي رسالت و نبوت و امامت عصمت است در تمام عمر، و نه بر دين ابراهيم و عيسي بوده چون لازم ميآيد افضليت ابراهيم و عيسي را و حال آنكه او افضل از تمام انبياء است و لكن چون مفسرين باين بيان آشنا نبودند تفسيراتي براي اينکه آيه كردند: بعضي گفتند:
مراد اينکه است که موقعي که جبرئيل ميآورد آيه و سوره را هنوز وحي تمام نشده پيغمبر آنچه وحي ميشد بزبان ميگفت که فراموش نشود خدا ميفرمايد: صبر كن تا وحي تمام شود پس از آن بزبان جاري كن.
جلد 17 - صفحه 300
اقول: اينکه تفسير بر خلاف عقيده عصمت انبياء است زيرا معناي معصوم مجرد عصمت از معاصي نيست بلكه از خطا و سهو و اشتباه و نسيان هم معصوم بودند خوف فراموشي در حق او غلط است، بعضي گفتند: از شدت محبت بوحي هر چه جبرئيل ميگفت پيغمبر هم دنبال او ميگفت خدا ميفرمايد:
لا تُحَرِّك بِهِ لِسانَكَ لِتَعجَلَ بِهِ اينکه تفسير هم غلط است زيرا اينکه حركت لسان در تعقيب جبرئيل يا امر ممدوحي بوده يا مذموم اگر ممدوح بوده خداوند نهي نميفرمايد و اگر مذموم بوده از پيغمبر صادر نميشده باري:
إِنَّ عَلَينا جَمعَهُ وَ قُرآنَهُ نظر به اينكه اينکه آيات و سور بسا مجتمعا يك سوره يا چند آيه نازل ميشد بسا متفرقا حتي بسا بعضي آيات يك سوره در مكه نازل ميشد و بعضي در مدينه بسا فصل بين آنها چند سال طول ميكشيد خدا ميفرمايد: بر ما است جمع قرآن که هر آيه در چه سوره بايد باشد و در چه جاي سوره و براي شما قرائت كنيم و لكن اينکه جمع قرآن و قرائت او که هر كدام جاي او را معين فرموده بترتيبي که خدا امر فرموده فقط امير المؤمنين ميدانست که پس از رحلت حضرت رسالت مشغول جمع كردن قرآن بود و اينکه بسا بر منافقين و معاندين باعث رسوايي آنها ميشد مثل آيه: بَلِّغ ما أُنزِلَ إِلَيكَ و آيه: اليَومَ أَكمَلتُ لَكُم دِينَكُم و آيات افك عايشه و آيه تطهير و بسياري از آياتي که در مدح اهل بيت يا مذمت منافقين نازل شده لذا جاي او را تغيير دادند و گفتند بامير المؤمنين: احتياج بقرآن تو نداريم، و بسا شأن نزولش را امير المؤمنين اشاره فرموده و اينکه هم بر ضرر آنها بود، ولي ائمه طاهرين تا اندازهاي که توانستند بيان فرمودهاند و بالتمام در ظهور حضرت بقية اللّه بيان خواهد شد لكن بعقيده ما چنانچه مكرر بالاخص در مقدمه چيز از قرآن كم نشده و چيزي زياد نشده فقط همين محل و جاي او پيش و پس شده.