التوبة ٥٨

از الکتاب
کپی متن آیه
وَ مِنْهُمْ‌ مَنْ‌ يَلْمِزُکَ‌ فِي‌ الصَّدَقَاتِ‌ فَإِنْ‌ أُعْطُوا مِنْهَا رَضُوا وَ إِنْ‌ لَمْ‌ يُعْطَوْا مِنْهَا إِذَا هُمْ‌ يَسْخَطُونَ‌

ترجمه

و در میان آنها کسانی هستند که در (تقسیم) غنایم به تو خرده میگیرند؛ اگر از آن (غنایم، سهمی) به آنها داده شود، راضی می‌شوند؛ و اگر داده نشود، خشم می‌گیرند (؛ خواه حقّ آنها باشد یا نه)!

ترتیل:
ترجمه:
التوبة ٥٧ آیه ٥٨ التوبة ٥٩
سوره : سوره التوبة
نزول : ٤ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٨
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«یَلْمِزُکَ»: از تو عیبجوئی می‌کنند. به تو طعنه می‌زنند و از تو ایراد می‌گیرند. «الصَّدَقَاتِ»: جمع صَدَقَة، زکات (نگا: توبه / ). «یَسْخَطُونَ»: خشمگین می‌شوند.


نزول

«شیخ طوسی» گوید: کسى که در مقام عیب‌جوئى از رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم در موضوع صدقات برآمد، بلتعة بن حاطب بوده که مى گفت: محمد به هر کسى که دلش بخواهد صدقات می‌دهد و چه بسا به اشخاص صدقات می‌دهد و آن‌ها از پیامبر خشنود می‌گردند و چه بسا از کسانى منع می‌کند و آن‌ها خشمگین شوند سپس این آیه نازل گردید.[۱]

تفسیر


نکات آیه

۱ - طعن و خرده گیرى برخى از منافقان نسبت به پیامبر (ص) در نحوه تقسیم صدقات (و منهم من یلمزک فى الصدقت) «لَمْز» (مصدر یلمز) به معناى غر زدن و خرده گرفتن است.

۲ - تشکیک منافقان در عدالت پیامبر(ص) (و منهم من یلمزک فى الصدقت) عیب جویى و انتقاد منافقان از پیامبر (ص) در مورد صدقات، به معناى زیر سؤال بردن عدالت پیامبر اکرم (ص) است.

۳ - برخورد گستاخانه و بى ادبانه برخى از منافقان با پیامبر(ص) (و منهم من یلمزک فى الصدقت)

۴ - رهبران جامعه اسلامى - هر چند عادل باشد - در معرض عیب جویى منافقان هستند. (و منهم من یلمزک فى الصدقت) وقتى که پیامبر اسلام (ص)، با همه عدالت و پاکى اش، مورد طعن و ایراد منافقان قرار گیرد، دیگران نیز بى تردید از عیب جویى آنان در امان نخواهند بود.

۵ - سیاست گذارى امور مالى و اقتصادى جامعه اسلامى (تقسیم صدقات، نظارت بر آن و ... ) از شؤون پیامبر اسلام (ص) (و منهم من یلمزک فى الصدقت)

۶ - سیاست گذارى امور مالى و اقتصادى جامعه اسلامى، از اختیارات رهبرى (و منهم من یلمزک فى الصدقت)

۷ - منافقان، تنها در صورت برخوردارى از صدقات (دارایى بیت المال) - هر چند به ناحق باشد - خشنود و در غیر آن صورت، ناخرسند بودند. (فإن أعطوا منها رضوا و إن لم یعطوا منها إذا هم یسخطون)

۸ - منافع شخصى منافقان، ملاک داورى آنان درباره پیامبر(ص) و عامل طعن و خرده گیرى از آن حضرت (و منهم من یلمزک فى الصدقت فإن أعطوا منها رضوا)

۹ - منافقان، انسانهایى سودجو، خودبین و بى انصاف (و منهم من یلمزک فى الصدقت ... و إن لم یعطوا منها إذا هم یسخطون)

۱۰ - تحلیل نظریات و سخنان منافقان، در گرو تبیین انگیزه هاى درونى و گرایشهاى روحى آنان (و منهم من یلمزک فى الصدقت ... إذا هم یسخطون) از اینکه خداوند براى بیان نادرستى داورى منافقان به تبیین انگیزه هاى مادى آنان پرداخته است، برداشت فوق استفاده مى شود.

روایات و احادیث

۱۱ - اسحاق بن غالب گوید: امام صادق (ع) فرمود: «کم ترى اهل هذه الآیة» «إن اعطوا منها رضوا و ان لم یعطوا منها اذا هم یسخطون» قال: ثم قال: هم اکثر من ثلثى الناس ;[۲] اى اسحاق! به نظر تو چه مقدار از مردم اهل این آیه اند که خدا مى فرماید: «اگر از صدقات به آنان داده شود خشنود مى شوند و اگر داده نشود خشمگین مى گردند»؟ اسحاق گوید سپس امام فرمود: آنان بیش از دو ثلث مردم هستند».

موضوعات مرتبط

  • اسلام: تاریخ صدر اسلام ۱، ۳
  • اقتصاد: مسؤول سیاستهاى اقتصادى ۵، ۶
  • رهبران دینى: اختیارات رهبران دینى ۶
  • صدقات: تقسیم صدقات ۵
  • محمّد (ص): اختیارات محمّد (ص) ۵ ; عیب جویى از محمّد (ص) ۱، ۸
  • مردم: اکثریت مردم ۱۱
  • منافقان: انگیزه هاى منافقان ۱۰ ; بىادبى منافقان ۳ ; بىانصافى منافقان ۹ ; تحلیل بینش منافقان ۱۰ ; رذایل منافقان ۹ ; رضایت منافقان ۷ ; روش برخورد منافقان ۳، ۴ ; سودجویى منافقان ۹ ; عُجب منافقان ۹ ; علایق منافقان ۷ ; عوامل عیب جویى منافقان ۸ ; عیب جویى منافقان ۱، ۴ ; مال دوستى منافقان ۷ ; ملاکهاى قضاوت منافقان ۸ ; منافع شخصى منافقان ۸ ; منافقان و رهبران دینى ۴ ; منافقان و عدالت محمّد(ص) ۲ ; منافقان و محمّد(ص) ۱، ۳، ۸ ; ناخشنودى منافقان ۷

منابع

  1. صاحب مجمع البیان از ابوسعید الخدرى روایت کرده و گوید: هنگامى که رسول خدا صلى الله علیه و آله غنائم را تقسیم می‌نمود بنا به نقل از ابن عباس در روز حنین مردى از قبیله هوازن به نام ابن ابى ذى‌الخویصرة التمیمى که به او حرقوص بن زهیر مى گفتند و از ریشه خوارج بود، گفت: یا رسول الله عدالت را رعایت کن. پیامبر فرمود: واى بر تو اگر من رعایت نکنم چه کسى رعایت خواهد کرد. در این میان عمر بن الخطاب گفت: یا رسول اللّه اجازه بده گردن این مرد را بزنم. پیامبر فرمود: واگذار او را که داراى یارانى است که نماز و روزه شما در مقابل نماز و روزه ایشان کوچک شمرده شود ولى بعد چنان از دین برگردند و بدر آیند مانند تیرى که از کمان بدر آید به قسمى که نشانه اى از ایمان و اعتقاد در آن نباشد و مردى از میان اینان برخیزد که یکى از پستان‌هاى او (یا) در یکى از دست‌هاى او مانند پستان زنان گوشت زیادى باشد و در موقع فترت خروج خواهند نمود و در حدیث دیگر آمده است که پیامبر فرمود: هر وقت اینان خروج نمودند آنان را به قتل رسانید و بکشید سپس این آیه نازل گردید، و بعد ابوسعید گوید: شهادت می‌دهم که این موضوع را از رسول خدا شنیدم و نیز شهادت می‌دهم که هنگامى که على علیه‌السلام با آن‌ها جنگ می‌کرد. مردى را به همان وضع که از پیامبر شنیده بودم در میان آن‌ها دیدم و نیز ثعلبى از مفسرین عامه این موضوع را در تفسیر خود آورده و بخارى نیز در صحیح خود از ابوسعید الخدرى و نیز ابن ابى‌حاتم یکى دیگر از مفسرین عامه در تفسیر خود از جابر موضوع این مرد را بدون تفصیل ذکر نموده اند. کلبى گوید: این آیه درباره مؤلفین قلوب نازل گردیده که عبارت از منافقین بوده اند و مردى از میان آن‌ها بنام ابن الجواظ این سخنان را به زبان آورده بود.
  2. کافى، ج ۲، ص ۴۱۲، ح ۴ ; نورالثقلین، ج ۲، ص ۲۲۸- ، ح ۱۸۸.