البقرة ٢٢٤

از الکتاب
کپی متن آیه
وَ لاَ تَجْعَلُوا اللَّهَ‌ عُرْضَةً لِأَيْمَانِکُمْ‌ أَنْ‌ تَبَرُّوا وَ تَتَّقُوا وَ تُصْلِحُوا بَيْنَ‌ النَّاسِ‌ وَ اللَّهُ‌ سَمِيعٌ‌ عَلِيمٌ‌

ترجمه

خدا را در معرض سوگندهای خود قرار ندهید! و برای اینکه نیکی کنید، و تقوا پیشه سازید، و در میان مردم اصلاح کنید (سوگند یاد ننمایید)! و خداوند شنوا و داناست.

ترتیل:
ترجمه:
البقرة ٢٢٣ آیه ٢٢٤ البقرة ٢٢٥
سوره : سوره البقرة
نزول : ٩ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٨
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«عُرْضَةً»: نصب شده. در معرض قرار گرفته. مانع. سدّ راه. این واژه مصدر است و در معنی اسم مفعول یعنی معروض به کار رفته است. «لا تَجْعَلُوا اللهَ عُرْضَةً.»: نام خدا را آماج تیر سوگندهای راست یا دروغ خود نسازید تا این که نیک شوید. سوگند خوردنتان به خدا نباید مانع از آن بشود که نیکی کنید و ... «أَیْمَانِ»: جمع یَمِین، سوگندها. چیزهائی که بر آنها سوگند یاد می‌شود. «أَن تَبَرُّوا»: تا این که نیک باشید. این که نیکی کنید. فعل مضارع مجزوم و جواب نهی است، و تقدیر چنین است: لِتَکُونُوا بِرّاً. و یا این که فعل مضارع منصوب و علّت نهی است و تقدیر چنین است: فِی أَن تَبَرُّوا. برخی هم (أَن تَبَرُّوا) را مبتدا و خبر آن (أَوْلَی) یا (أَمْثَلُ) محذوف دانسته‌اند.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

نزول

محل نزول:

این آیه در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۱]

شأن نزول:[۲]

اين آيه درباره عبدالله بن رواحة نازل شده كه سوگند ياد كرده بود. با شوهرخواهر خود بشير بن نعمان الانصارى سخن نگويد و كار خيرى براى او انجام ندهد و نيز با وى قطع رابطه نمايد و به بهانه همين سوگند با وى سخن نمى گفت. سپس اين آيه نازل گرديد و نيز گويند درباره ابوبكر بن ابى‌قحافه نازل گرديده كه رابطه خود را با پسرش عبدالرحمن قطع كرده بود و سوگند ياد نموده بود تا مادامى كه اسلام نياورد با وى پيوستگى نداشته باشد.[۳]

و نيز از طريق ابن جريج نقل نمايند كه اين آيه درباره ابوبكر نازل شد، موقعى كه سوگند ياد كرده بود كه مساعدت و نفقه اى كه به مسطح مي‌داده است قطع كند، مسطح يكى از خويشاوندان ابوبكر بوده است.[۴]

تفسیر


نکات آیه

۱ - حرمت دستاویز قراردادن نام خداوند در سوگند حتى در سوگندهاى صادقانه و کارهاى خیر (و لا تجعلوا اللّه عُرضةً لایمانکم) با توجّه به ظهور نهى و با توجّه به معناى لغوى «عُرضة»، نتیجه این مى شود که نباید خدا را در معرض سوگند قرار داد و در هر موقعیّتى از نام خدا براى سوگند استفاده کرد.

۲ - سوگند به خداوند، نباید مانع انجام کارهاى نیک، تقوا و اصلاح میان مردم قرار گیرد. (لا تجعلوا اللّه عُرضةُ لایمانکم ان تبرّوا و تتقوا و تصلحوا بین الناس) بنابر اینکه «عرضة» به معناى مانع باشد.

۳ - لزوم تعظیم و اجلال نام خداوند (لا تجعلوا اللّه عُرضةً لایمانکم ... و اللّه سمیع علیم)

۴ - سوگند بر ترک کارهاى خیر، تعهّدآور نیست. (و لا تجعلوا الله عُرضة لایمانکم)

۵ - اهمیّت اصلاح میان مردم (ان تبرّوا و تتقوا و تصلحوا بین الناس) از ذکر خاص پس از عام استفاده مى شود.

۶ - مسؤولیت مؤمنان در برابر جامعه (و تصلحوا بین الناس)

۷ - خداوند، شنوا و داناست. (و اللّه سمیع علیم)

۸ - خداوند، شنوایى داناست. (و اللّه سمیع علیم) بنابراینکه «علیم»، صفت «سمیع» باشد.

۹ - سنّت سوگند بر ترک کارهاى خیر در عصر جاهلیّت (و لا تجعلوا اللّه عُرضة لایمانکم اَن تبرّوا و تتقوا)

۱۰ - هشدار خداوند به کسانى که او را دستاویز سوگندهاى خود قرار مى دهند. (و لا تجعلوا اللّه عُرضة لایمانکم ... و اللّه سمیع علیم)

روایات و احادیث

۱۱ - سوگند صادقانه به خدا، گناه است و دروغ آن، کفر عملى. (و لا تجلعوا اللّه عُرضةً لایمانکم) امام صادق (ع): من حلف باللّه کاذباً کفر و من حلف باللّه صادقاً اثم. ان اللّه عز و جل یقول: «و لا تجعلوا اللّه عُرضة لایمانکم»[۵].

۱۲ - یکى از مصادیق حرمت سوگند خوردن به خدا بر ترک کارهاى خیر سوگند بر سخن نگفتن با برادر و با مادر است. (و لا تجعلوا اللّه عُرضة لایمانکم) امام باقر (ع) درباره آیه «و لا تجعلوا اللّه عرضة لایمانکم» فرمود: یعنى الرجل یحلف ان لا یکلّم اخاه و ما اشبه ذلک او لا یکلّم امّه[۶].

موضوعات مرتبط

  • احکام: ۱، ۴، ۱۲
  • اسماء و صفات: سمیع ۷، ۸ ; علیم ۷، ۸
  • اصلاح: اصلاح ذات البین ۲، ۵ ; اهمیّت اصلاح ۵
  • تقوا: موانع تقوا ۲
  • جاهلیت: رسوم جاهلیت ۹ ; سوگند در جاهلیت ۹
  • خدا: نام خدا ۳ ; هشدارهاى خدا ۱۰
  • سوگند: احکام سوگند ۱، ۴، ۱۲ ; سوگند به خدا ۲، ۱۰، ۱۱ ; سوگند دروغ ۱۱ ; سوگند لغو ۴
  • عمل: عمل صالح ۲، ۱۲
  • کفر: کفر عملى ۱۱
  • گناه: موارد گناه ۱۱
  • مؤمنان: مسؤولیت مؤمنان ۶
  • محرّمات: ۱، ۱۲

منابع

  1. طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ‌۱، ص ۱۱۱.
  2. محمدباقر محقق،‌ نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص ۸۴.
  3. روض الجنان و كشف الاسرار و مجمع البيان.
  4. جامع البيان.
  5. کافى، ج ۷، ص ۴۳۴، ح ۴ ; نورالثقلین، ج ۱، ص ۲۱۸- ، ح ۸۳۴.
  6. تفسیر عیاشى، ص ۱۱۲، ح ۳۳۹ ; نور الثقلین، ج ۱، ص ۲۱۸، ح ۸۳۶.