البقرة ١٣٧

از الکتاب
کپی متن آیه
فَإِنْ‌ آمَنُوا بِمِثْلِ‌ مَا آمَنْتُمْ‌ بِهِ‌ فَقَدِ اهْتَدَوْا وَ إِنْ‌ تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا هُمْ‌ فِي‌ شِقَاقٍ‌ فَسَيَکْفِيکَهُمُ‌ اللَّهُ‌ وَ هُوَ السَّمِيعُ‌ الْعَلِيمُ‌

ترجمه

اگر آنها نیز به مانند آنچه شما ایمان آورده‌اید ایمان بیاورند، هدایت یافته‌اند؛ و اگر سرپیچی کنند، از حق جدا شده‌اند و خداوند، شر آنها را از تو دفع می‌کند؛ و او شنونده و داناست.

ترتیل:
ترجمه:
البقرة ١٣٦ آیه ١٣٧ البقرة ١٣٨
سوره : سوره البقرة
نزول : ٥ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢١
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«فَإِنْ آمَنُوا بِمِثْلِ ما آمَنْتُم بِهِ»: اگر ایمان بیاورند همان گونه که شما ایمان آورده‌اید. یعنی ایمان به خدا و کتابهای آسمانی و پیغمبران به طور کلّی که در آیه قبلی مذکور است. واژه (مَا) مصدری است، و مرجع ضمیر (هِ) در (بِهِ)، الله است. «شِقَاقٍ»: جنگ و ستیز. مخالفت. جبهه‌گیری. «سَیَکْفِیکَ»: تو را بسنده خواهد بود.


نزول

محل نزول:

این آیه در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۱]

شأن نزول:[۲]

وقتى كه آيه ۱۳۶ «قُولُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَ ما أُنْزِلَ إِلَيْنا» را پيامبر براى مردم قرائت فرمود و يهوديان اسم حضرت عیسی|عيسى را در آن شنيدند خوششان نيامد و مسيحيان نيز گفتند: عيسى مانند ساير پيامبران نيست زيرا او پسر خدا است سپس اين آيه نازل گرديد.[۳]

تفسیر


نکات آیه

۱ - رسیدن به هدایت، در گرو ایمان به خدا و ایمان به همه پیامبران و کتابهاى آسمانى، و تسلیم بودن در برابر خداوند است. (فإن ءامنوا بمثل ما ءامنتم به فقد اهتدوا)

۲ - یهود و نصارا، تا آن گاه که به قرآن و تمامى پیامبران و همه کتابهاى آسمانى ایمان نیاورند، هدایت یافته نیستند. (فإن ءامنوا بمثل ما ءامنتم به فقد اهتدوا) مراد از ضمیر فاعلى در «ءامنوا» و «اهتدوا»، به دلیل آیه ۱۳۵، یهود و نصارا هستند.

۳ - نپذیرفتن معارف اسلام، پس از آگاهى به آنها، نشانه حق ناپذیرى و ستیزه جویى است. (قولوا ءامنا باللّه ... فإن ءامنوا ... و إن تولوا فإنما هم فى شقاق)

۴ - یهود و نصارا، در صورت نپذیرفتن معارف ابلاغ شده به آنان (ایمان به قرآن، ایمان به همه پیامبران و ...) از دشمنان و ستیزه جویان با اسلام و مسلمانان، تلقى خواهند شد. (فإن ءامنوا ... فقد اهتدوا و إن تولوا فإنما هم فى شقاق) «شقاق» به معناى دشمنى و مخالفت کردن است. حرف «فى» مى رساند که دشمنى و مخالفت یهود و نصارا با اسلام، سراسر وجود آنان را فرا گرفته است.

۵ - دفع شر یهودیان و نصرانیان از جامعه اسلامى، وعده و نوید خداوند به پیامبر(ص) (فإنما هم فى شقاق فسیکفیکهم اللّه و هو السمیع العلیم)

۶ - خداوند، براى دفع شر و خنثى کردن توطئه ستیزه گران با انبیا، کافى است. (فسیکفیکهم اللّه)

۷ - ایمان نیاوردن یهود و نصارا به قرآن و معارف اسلام، از سر ستیزه جویى و دشمنى است. (و إن تولوا فإنما هم فى شقاق)

۸ - خداوند، سمیع (شنوا) و علیم (دانا) است. (و هو السمیع العلیم)

۹ - خداوند، به سخنان و اندیشه هاى توطئه آمیز دشمنان اسلام آگاه است. (فإنما هم فى شقاق فسیکفیکهم اللّه و هو السمیع العلیم)

۱۰ - خداوند، اقرار و اعتراف انسانها را به ارکان ایمان، مى شنود و به اندیشه ها و باورهاى آنان آگاه است. (فإن ءامنوا ... فقد اهتدوا ... و هو السمیع العلیم) در برداشت فوق، جمله «و هو السمیع العلیم» در ارتباط با صدر آیه معنا شده است.

روایات و احادیث

۱۱ - از امام صادق(ع) روایت شده که فرمود: «مراد از «شقاق» در آیه «فانماهم فى شقاق» کفر است. » [۴]

موضوعات مرتبط

  • اسلام: دشمنان اسلام ۴
  • اسماء و صفات: سمیع ۸; علیم ۸
  • اقرار: اقرار به ایمان ۱۰
  • اهل کتاب: کفر اهل کتاب ۱۱
  • ایمان: آثار ایمان به انبیا ۱; آثار ایمان به خدا ۱; آثار ایمان به کتب آسمانى ۱
  • تسلیم: آثار تسلیم به خدا ۱
  • حق: نشانه هاى حق ناپذیرى ۳
  • خدا: بشارتهاى خدا ۵; شنوایى خدا ۱۰; علم خدا ۹، ۱۰; قدرت خدا ۶
  • دشمنان: آگاهى از توطئه دشمنان ۹; دفع شر دشمنان ۶
  • دشمنى: نشانه هاى دشمنى ۳
  • علم: آثار علم ۳
  • کفر: آثار کفر به انبیا ۴; آثار کفر به قرآن ۴; کفر به اسلام ۳، ۷; کفر به قرآن ۷
  • محمّد(ص): بشارت به محمّد(ص) ۵
  • مسلمانان: حمایت از مسلمانان ۵; دشمنان مسلمانان ۴
  • مسیحیان: آثار دشمنى مسیحیان ۷; دشمنى مسیحیان ۴; دفع شر مسیحیان ۵; شرایط هدایت مسیحیان ۲; کفر مسیحیان ۷
  • هدایت: عوامل هدایت ۱
  • یهود: آثار دشمنى یهود ۷; دشمنى یهود ۴; دفع شر یهود ۵; شرایط هدایت یهود ۲; کفر یهود ۷

منابع

  1. طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ‌۱، ص ۱۱۱.
  2. محمدباقر محقق،‌ نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص ۴..
  3. تفسير روض الجنان يا روح الجنان و تفسير مجمع البيان از خاصه.
  4. مجمع البیان، ج ۱، ص ۴۰۶; تفسیر برهان، ج ۱- ، ص ۱۵۷، ح ۳.