الأنعام ٣٩
کپی متن آیه |
---|
وَ الَّذِينَ کَذَّبُوا بِآيَاتِنَا صُمٌ وَ بُکْمٌ فِي الظُّلُمَاتِ مَنْ يَشَأِ اللَّهُ يُضْلِلْهُ وَ مَنْ يَشَأْ يَجْعَلْهُ عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ |
ترجمه
الأنعام ٣٨ | آیه ٣٩ | الأنعام ٤٠ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«صُمٌّ»: کران. «بُکْمٌ»: لالان. «مَن یَشَإِ اللهُ ...»: هر کس که دارای قصد بد و سوء نیّت باشد، خدا او را به حال خود رها میسازد تا سرگشته شود و سپس به دوزخ رود، و هر کس که دارای قصد خوب و نیّت پاک باشد، خدا او را هدایت میبخشد و در راه راست رهنمودش مینماید و سرانجام بهشت را بدو عطاء میفرماید.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
وَ مَثَلُ الَّذِينَ کَفَرُوا کَمَثَلِ... (۲) صُمٌ بُکْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لاَ... (۲)
مَثَلُهُمْ کَمَثَلِ الَّذِي... (۱) أَوْ کَظُلُمَاتٍ فِي بَحْرٍ لُجِّيٍ... (۲)
نزول
محل نزول:
این آیه در مکه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۱]
شأن نزول:[۲]
ابوحمزه گوید: از امام باقر|امام محمدباقر علیهالسلام درباره این آیه سؤال كردم، فرمود: منظور از «والذین كذّبوا» یعنى كسانى كه اوصیاء خدا را تكذیب نمایند و آیه درباره این گونه اشخاص نزول یافته است.[۳]
تفسیر
- آيات ۵۵ - ۳۷، سوره انعام
- سبب اينكه مشركين به منظور عاجز ساختن پيامبر (ص ) درخواست معجزه از او كردندجهل به دو امر بوده است .
- وجه اشتراكى كه بين انسان و حيوانات ديگر وجود دارد و موجب تشابه انسان و حيوانات ديگر در مساءله (( حشر )) و بازگشت به خدا مى باشد، داشتن شعور است .
- پاسخ به چند سؤ ال در مورد حشر حيوانات غير انسانى و حشرامثال آسمانها و زمين و آفتاب و ماه و...
- تاءمل و دقت در (( مختار )) بودن بود و حالات نفسانيه اى كه به وسيله آن افعال اختيارى خود را انجام مى دهد.
- اختلاف فاحشى كه در مبادى (( اختيار )) و اسباب آن در انسان وجود دارد.
- مى توان گفت حيوانات هم تا اندازه اى مختار هستند و احتمالا به تكاليفى مناسب با افق فهم و اختيارشان مكلف هستند.
- چند احتمال در معناى (( كتاب )) در (( ما فرطنا فى الكتاب من شى ء )) .
- سخنان نادرستى كه در معناى آيه مربوط به (( امت بودن )) و (( محشور شدن )) حيوانات غير انسانى گفته شده است .
- نكته اى كه در توصيف مشركين به گنگى و كورى و كرى ، گاه به وصل و گاه به فصل ، وجود دارد.
- در شدائد و سختى ها، روى آوردن به خدا از فطريات بشر است .
- نكاتى چند كه از توضيحات قبلى روشن گرديد.
- بيان عدم منافات آيه مورد بحث با: (( و ما دعا الكافرين الا فىضلال )) .
- ابتلاء امم قبل از امت اسلام به (( باءساء )) و (( ضراء )) ، تا شايد در برابر خدا سرفرود آورند.
- تا زمانى كه شدت باءسا و ضراء باعث انقطاع از اسباب ظاهرى نشود فطرت توحيدىانسان مشرك بروز نمى كند.
- فساد اين گفتار كه امم سابق حتى در شدائد اضطرارآور زير بار توحيد نرفته اند!
- احتياج عليه مشركين به عجز شركاى ادعائى و بت هايشان از هردخل و تصرفى در عالم .
- مشركين ، همان ستمكارانند و جز به خاطر ظلمشان غذاب نمى شوند.
- مراد از: (( خزائن الله )) .
- مراد از نفى علم غيب (( و لا اعلم الغيب )) از لسان پيامبر (ص ).
- جمله : (( و لا اقول لكم انى ملك )) تعبير ديگرى است از: (( انما انا بشر مثلكم )) .
- فرق بين پيامبر(ص ) و ديگر مردمان ، مانند فرق بينا و نابينا است .
- وجه اينكه در جمله : (( و ليس لهم من دونه ولى و لا شفيع )) شفاعت ، بدون استثناء، نفىشده است .
- معناى جمله : (( و انذر به الذين يخافون ان يحشروا )) با توجه به اينكه مشركين موردخطاب در سوره انعام ، معتقد به حشر نبوده اند.
- برحذر داشتن رسول خدا(ص ) از راندن مؤ منين فقير، كه خواست امتياز طلب هاى ثروتمندبود.
- نظر راغب اصفهانى در مورد معناى (( وجه )) در: (( وجه الله )) ، (( وجه ربك )) وامثال آن .
- مراد از (( وجه الله )) ذات خدا نيست ، بلكه هر چيزى كه به خدا انتساب دارد و نيز آنچه كه بنده از خداى خود انتظار دارد، وجه خدا مى باشد.
- معناى جمله : (( ما عليك من حسابهم من شى ء و ما من حسابك من شى ء )) .
- فاصله طبقاتى بين مردم امتحانى الهى است .
- كرامت و عزت ، با شكر كه همانا توحيد است همراه مى باشد و تفاوت هاى مادى ، امتحان است .
- چند روايت درباره توبه كه از آيه : (( و اذا جائك الذين يؤ منون ... )) استفاده مى شود.
- چند روايت درباره (( قدريه )) و توضيحى در مورد حديث معروف : (( قدريه مجوس اين امت است )) .
- چند روايت در مورد سنت (( املاء )) و (( استدراج )) و مهلت دادن خداوند به كفار در دنيا.
- رواياتى پيرامون درخواست اشراف و اغنياء از پيامبر(ص ) كه فقراء را از خود دور كند،و نهى خداوند از اين عمل .
- توضيحى درباره روش تطبيق ، در تفسير آيات قرآن و روايات شاءن نزول ، و اشاره به اينكه اين روايات ، قابل اعتماد نيستند.
نکات آیه
۱- تکذیب کنندگان آیات الهى (قرآن)، کرها و لالهایى فرو رفته در ظلمتها هستند. (و الذین کذبوا بأیتنا صم و بکم فى الظلمت)
۲- درک نکردن و غوطهور بودن در تاریکى جهل و گمراهى، ریشه تکذیب آیات الهى است. (و الذین کذبوا بأیتنا صم و بکم فى الظلمت) «صم و بکم» (کرى و لالى)، علاوه بر بیان حقیقت حال تکذیب کنندگان، اشاره به ریشه تکذیب آیات نیز مى تواند باشد.
۳- درک نکردن و غوطهور شدن در تاریکیهاى جهل و گمراهى، پیامد تکذیب آیات الهى است. (و الذین کذبوا بأیتنا صم و بکم فى الظلمت من یشإاللّه یضللّه) کرى و لالى تکذیب کنندگان، کنایه از درک نکردن و سردرگمى آنان است. محتمل است این حالت کیفرى از جانب خداوند براى آنان باشد; چنانچه جمله «من یشإاللّه» شاهد بر آن است.
۴- محرومیت تکذیب کنندگان آیات الهى از راههاى تحصیل معرفت و شناخت (و الذین کذبوا بأیتنا صم و بکم)
۵- کسانى که نتوانند از جنبندگان و شکل زندگى آنها به توانمندى خداوند پى ببرند، مانند کر و لالهایى فرو رفته در تاریکى هستند. (و ما من دابة فى الأرض ... إلى ربهم یحشرون. و الذین کذبوا بأیتنا صم و بکم فى الظلمت) مقتضاى ارتباط بین آیه مورد بحث با آیه قبل مى تواند این مضمون باشد که همین آیات موجود در طبیعت براى هدایت کافى است و کسانى که نتوانند از همین آیات توانمندى خداوند را (إن اللّه قادر على ان ینزل) دریابند، کر و لالهایى ظلمت زده هستند.
۶- هدایت و ضلالت در گرو مشیت خداوند است. (من یشإاللّه یضللّه و من یشأ یجعله على صرط مستقیم)
۷- تکذیب آیات الهى زمینه تعلق مشیت الهى به گمراه کردن انسان (و الذین کذبوا بأیتنا ... من یشإاللّه یضللّه) طرح مشیت الهى پس از سخن از تکذیب آیات و آثار آن، بیانگر زمینه هاى تعلق مشیت الهى به گمراه کردن برخى از آدمیان است.
۸- پذیرش آیات خداوند، زمینه تعلق مشیت وى بر هدایت انسان به راه مستقیم (و الذین کذبوا بأیتنا ... یجعله على صرط مستقیم)
۹- عنایت ویژه الهى به برخى هدایت یافتگان یا مستقر ساختن آنان بر راه مستقیم (یجعله على صرط مستقیم)
۱۰- ایمان به آیات الهى، نشانه سلامت درک و اندیشه (و الذین کذبوا بأیتنا صم و بکم فى الظلمت ... یجعله على صرط مستقیم)
۱۱- سلب قدرت بینش و برداشت صحیح از آیات الهى، نمودى از گمراه ساختن خداوند است. (و الذین کذبوا بأیتنا صم و بکم فى الظلمت من یشإاللّه یضللّه) جمله «من یشإاللّه» بیانگر این معنى است که کرى و لالى تکذیب کنندگان آیات الهى تحقق همان مشیت الهى در مورد گمراه ساختن تکذیب کنندگان است.
۱۲- ایمان به آیات الهى، صراط مستقیم است. (و الذین کذبوا ... من یشإاللّه یضللّه و من یشأ یجعله على صرط مستقیم) برداشت فوق از قرینه مقابله استفاده شده است. یعنى وقتى تکذیب آیات خداوند گمراه ساختن باشد، نقطه مقابل آن که ایمان به آیات است صراط مستقیم خواهد بود.
روایات و احادیث
۱۳- عن أبى جعفر (ع) فى قوله: «الذین کذبوا بایاتنا صم و بکم» یقول: «صم» عن الهدى و «بکم» لایتکلمون بخیر «فى الظلمات» یعنى ظلمات الکفر ... .[۴] از امام باقر(ع) درباره آیه «الذین کذبوا بایاتنا ...» روایت شده است: تکذیب کنندگان آیات الهى «کرانند» از (شنیدن آیات) هدایت، «لالند» از سخن خیر گفتن، «در تاریکیها قرار دارند» یعنى تاریکیهاى کفر ... .
۱۴- أبو حمزه قال: سألت أبا جعفر(ع) عن قول اللّه عزو جل: «الذین کذبوا بایاتنا صم و بکم فى الظلمات ...» فقال: نزلت فى الذین کذبوا بأوصیائهم ... .[۵] ابوحمزه گوید: از امام باقر (ع) درباره «الذین کذبوا ...» سؤال کردم فرمود: «این آیه درباره تکذیب کنندگان جانشینان پیامبرشان نازل شده است ... .
موضوعات مرتبط
- آیات خدا: آثار تکذیب آیات خدا ۳، ۷; ظلمت مکذّبان آیات خدا ۱; عوامل تکذیب آیات خدا ۲; کرى مکذّبان آیات خدا ۱، ۱۳; لالى مکذّبان آیات خدا ۱، ۱۳; محرومیت مکذّبان آیات خدا ۴; موانع درک آیات خدا ۱۱
- ادراک: آثار عدم ادراک ۲; موانع ادراک ۳; نشانه هاى سلامتى ادراک ۱۰
- انبیا: مکذّبان اوصیاى انبیا ۱۴
- ایمان: به آیات خدا ۸، ۱۰، ۱۲; زمینه ایمان ۵; متعلق ایمان ۸، ۱۰، ۱۲
- بینش: سلب بینش صحیح ۱۱
- تشبیهات: تشبیه به کران ۵; تشبیه به لالها ۵
- جهل: آثار جهل ۲; ظلمت جهل ۳; عوامل جهل ۳
- خدا: لطف خدا ۹; مشیّت خدا ۶، ۷، ۸; نشانه هاى اضلال خدا ۱۱; نشانه هاى قدرت خدا ۵
- سخن: امتناع از سخن خیر ۱۳
- شناخت: موانع شناخت ۴
- صراط مستقیم:۱۲
- ظلمت: آثار انغماس در ظلمت ۲; انغماس در ظلمت ۵; عوامل انغماس در ظلمت ۳
- علم: محرومان از علم ۴
- قرآن: تشبیهات قرآن ۵; ظلمت مکذّبان قرآن ۱; کرى مکذّبان قرآن ۱; لالى مکذّبان قرآن ۱
- کفر: ظلمت کفر ۱۳
- گمراهان:۵
- گمراهى: آثار گمراهى ۲; زمینه گمراهى ۷; ظلمت گمراهى ۳; عوامل گمراهى ۳; منشأ گمراهى ۶، ۷
- موجودات: عبرت از زندگى موجودات ۵
- مهتدین: مقامات مهتدین ۹
- هدایت: زمینه هدایت ۸; منشأ هدایت ۶، ۸; هدایت به صراط مستقیم ۸، ۹
منابع