الأحقاف ١٠

از الکتاب
کپی متن آیه
قُلْ‌ أَ رَأَيْتُمْ‌ إِنْ‌ کَانَ‌ مِنْ‌ عِنْدِ اللَّهِ‌ وَ کَفَرْتُمْ‌ بِهِ‌ وَ شَهِدَ شَاهِدٌ مِنْ‌ بَنِي‌ إِسْرَائِيلَ‌ عَلَى‌ مِثْلِهِ‌ فَآمَنَ‌ وَ اسْتَکْبَرْتُمْ‌ إِنَ‌ اللَّهَ‌ لاَ يَهْدِي‌ الْقَوْمَ‌ الظَّالِمِينَ‌

ترجمه

بگو: «به من خبر دهید اگر این قرآن از سوی خدا باشد و شما به آن کافر شوید، در حالی که شاهدی از بنی اسرائیل بر آن شهادت دهد، و او ایمان آورد و شما استکبار کنید (چه کسی گمراهتر از شما خواهد بود)؟! خداوند گروه ستمگر را هدایت نمی‌کند!»

ترتیل:
ترجمه:
الأحقاف ٩ آیه ١٠ الأحقاف ١١
سوره : سوره الأحقاف
نزول : ٢ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٨
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«کَانَ»: ضمیر مستتر در (کَانَ) و (ه) در واژه‌های (بِهِ) و (مِثْلِهِ) به قرآن برمی‌گردد. «شَهِدَ شَاهِدٌ»: برخی گفته‌اند مراد یکی از علمای برجسته یهود به نام عبدالّله بن سلام است که بعدها در مدینه ایمان آورد و این آیه مدنی است و به فرمان رسول در اینجا قرار داده شده است. ولی اصل این است که مراد از (شاهد) یک گواه، یا نفر نبوده بلکه مراد بیش از یکی، یعنی گروهی و جماعتی است (نگا: شربینی). چرا که مشرکان مکّه می‌گفتند که اگر کتابی برای ایشان نازل شود، از اهل کتاب راهیاب‌تر خواهند بود (نگا: انعام / . «عَلی مِثْلِهِ»: در پرتو رهنمودهای کتابی همچون قرآن که مراد تورات است. همچون قرآن، یعنی خود قرآن. «إِن کَانَ مِنْ عِندِاللهِ وَ کَفَرْتُم بِهِ»: جواب شرط محذوف است، مثل: أَلَیْسَ قَدْ ظَلَمْتُمْ؟ أَلَسْتُمْ ظَالِمِینَ؟

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

نزول

«شیخ طوسى» گویند: ابن عباس و قتادة و مجاهد و ضحاک و حسن بصرى و عون بن مالک الاشجعى صحابى و ابن زید گویند: این آیه درباره عبدالله بن سلام نازل شده که او شاهد بنى‌اسرائیل بوده است و نیز چنین روایت کنند که عبدالله بن سلام نزد پیامبر آمد و گفت: یا رسول الله از یهود درباره من سؤال بنما.

خواهند گفت: که اعلم و داناترین آن‌ها هستم وقتى که این سخن را گفتند به آنان بگو که تورات دلالت بر نبوت تو دارد و صفات تو در تورات به طور وضوح آمده است وقتى که از آنان سؤال کردى. این سخنان را به زبان خواهند آورد، پیامبر وقتى که از یهود سؤال فرمود. همان موضوعاتى که عبدالله بن سلام گفته بود به زبان آوردند سپس ایمان آوردن عبدالله بن سلام را به آنان گوشزد فرمود. یهود گفتند: او بدترین افراد ما و پسر بدترین افراد ما مى باشد.[۱]

تفسیر


نکات آیه

۱- هشدار خداوند به منکران قرآن، نسبت به عواقب کفرورزى آنان (قل أرءیتم إن کان من عند اللّه و کفرتم به) تعبیر «أرأیتم ...»، دربردارنده معناى هشدار و تذکر است.

۲- موضع گیرى کافران در قبال قرآن، بى کمترین تأمل و توجه به امکان حقانیت آن (قل أرءیتم إن کان من عند اللّه و کفرتم به) خداوند با تعبیر «أرأیتم ...»، به منکران قرآن تذکر داده است که به هنگام موضع گیرى علیه قرآن، به احتمال حقانیت آن بیندیشند و به این که اگر قرآن از ناحیه خداوند باشد، کفر آنان چه عواقبى براى آنان در پى خواهد داشت.

۳- گواهى و ایمان بنى اسرائیل و یهود به حقانیت قرآن، حجتى علیه کافران و مشرکان (إن کان من عند اللّه و کفرتم به و شهد شهد من بنى إسرءیل على مثله) خداوند، ایمان فردى از یهود را - که آگاه به تورات و مفاد آن بود - گواهى بر حقانیت قرآن شمرده است و به کافران تذکر داد و به آن احتجاج کرده است.

۴- ایمان و اعتقاد برخى از پیروان ادیان آسمانى به قرآن، تأییدى بر حقانیت آن (إن کان من عند اللّه و کفرتم به و شهد شهد من بنى إسرءیل على مثله) ارزش ایمانِ اهل کتاب به قرآن و پیام آن براى دیگران، از آن جهت است که آنان با پیام وحى آشنا هستند و ایمانشان به قرآن، بر اساس آگاهى به پیام و محتواى کتاب هاى آسمانى است. از این جهت مى تواند براى دیگران دلیل و حجت باشد.

۵- تورات [اصلى]، کتابى همانند قرآن از نظر پیام هاى اصولى (و شهد شهد من بنى إسرءیل على مثله فامن) واژه «على مثله»، وجود هماهنگى و مشابهت بین تورات اصلى و قرآن را مى رساند; زیرا مراد از «مثله»، کتاب آسمانى موسى(ع) است که همانند قرآن، معرفى شده است.

۶- ایمان به محتواى تورات اصلى، مستلزم ایمان به حقانیت قرآن (و شهد شهد من بنى إسرءیل على مثله فامن) مراد از «مثله» تورات است و «فاء» در «فآمن» مى رساند که ایمان به قرآن، نتیجه روحیه حق پذیرى و ایمان به تورات است.

۷- وجود قرینه هایى در متن تورات، بر حقانیت قرآن* (و شهد شهد من بنى إسرءیل على مثله فامن) مترتب شدن ایمان به قرآن، بر ایمان به تورات و آیین موسى، ممکن است از آن جهت باشد که در تورات، قرینه هایى بر حقانیت قرآن وجود داشته است.

۸- گواهى دهنده بر حقانیت قرآن از میان بنى اسرائیل، فردى دانا و متشخص بود. (و شهد شهد من بنى إسرءیل على مثله فامن) تکیه قرآن بر شهادت فردى از بنى اسرائیل و استفاده از گواهى وى در گرایش دادن مردم به ایمان، نشانگر این معنا است که وى، فردى متشخص و صاحب نظر و معتبر بوده است.

۹- توبیخ مشرکان و کافران از سوى خدا، به خاطر استکبارشان در برابر قرآن (قل أرءیتم إن کان من عند اللّه و کفرتم به ... و استکبرتم)

۱۰- موضع تکبّرآمیز و مستکبرانه مشرکان مکه در برابر قرآن (و استکبرتم)

۱۱- سرزنش مشرکان عرب از سوى خداوند، به سبب کفرورزى به قرآن، على رغم ایمان برخى غیر عرب به حقانیت آن* (و شهد شهد من بنى إسرءیل على مثله فامن و استکبرتم) این احتمال در آیه وجود دارد که تذکر قرآن به ایمان فردى از بنى اسرائیل; از آن جهت براى مشرکان عرب سرزنش بار باشد که بنى اسرائیل در اصل عرب نبودند و عوامل نژادى و زبانى، مقتضى آن بوده تا در برابر قرآن خاضع نشوند. با این وصف برخى از آنان به قرآن ایمان آوردند; در حالى که مشرکان عرب - که قرآن به لغت آنان نازل شده - از پذیرش آن امتناع ورزیدند.

۱۲- روحیه استکبارى، عامل اصلى مخالفت کافران با قرآن و نه شبهات اصولى و تردید در ارزش آن (و شهد شهد ... فامن و استکبرتم) تصریح خداوند بر استکبار کافران، على رغم ایمان حق گرایان به قرآن، اشاره به مطلب بالا دارد.

۱۳- ستمکاران، محروم از هدایت الهى (إنّ اللّه لایهدى القوم الظلمین)

۱۴- استکبار در برابر قرآن، ظلم و مایه محرومیت از هدایت الهى (و استکبرتم إنّ اللّه لایهدى القوم الظلمین) از منطبق شدن عنوان ظالم بر «مستکبر»، مطلب یاد شده استفاده مى شود.

۱۵- برخوردارى از هدایت الهى و یا محروم ماندن از آن، معلول تلاش و عملکرد خود انسان (کفرتم به ... و استکبرتم إنّ اللّه لایهدى القوم الظلمین) گرچه در این آیه، فعل «لایهدى» به خداوند نسبت داده شده است; اما از آن جا که عدم هدایت، بر کفر و استکبار - که عمل اختیارى انسان است - مترتب شده، مطلب بالا استفاده مى شود.

موضوعات مرتبط

  • استکبار: استکبار با قرآن ۹، ۱۰; ظلم استکبار با قرآن ۱۴
  • اسلام: تاریخ صدر اسلام ۱۰
  • انذار: انذار از کفر ۱
  • اهل کتاب: آثار ایمان اهل کتاب ۴
  • ایمان: آثار ایمان به تورات ۶; ایمان به قرآن ۳، ۴; زمینه ایمان به قرآن ۶
  • بنى اسرائیل: آثار ایمان بنى اسرائیل ۳; ایمان بنى اسرائیل ۱۱; فضایل عالم بنى اسرائیل ۸; گواهى بنى اسرائیل ۳; گواهى عالم بنى اسرائیل ۸
  • تورات: تعالیم تورات ۷; هماهنگى تورات و قرآن ۵
  • خدا: سرزنشهاى خدا ۹، ۱۱; هدایتهاى خدا ۱۳، ۱۴، ۱۵; هشدارهاى خدا ۱
  • ظالمان: محرومیت ظالمان ۱۳
  • عقیده: عقیده به قرآن ۴
  • عمل: آثار عمل ۱۵
  • قرآن: بى منطقى تکذیب قرآن ۲; حقانیت قرآن ۱۱; دلایل حقانیت قرآن ۴، ۷; عوامل مخالفت با قرآن۱۲; قرآن در کتب آسمانى ۷; گواهان حقانیت قرآن ۸; مؤمنان به قرآن ۱۱; هشدار به مکذبان قرآن ۱
  • کافران: آثار استکبار کافران ۱۲; احتجاج علیه کافران ۳; استکبار کافران ۹; دلایل سرزنش کافران ۹; کافران و قرآن ۱۲; مخالفت کافران ۱۲
  • کتب آسمانى: هماهنگى کتب آسمانى ۵
  • کفر: فرجام کفر ۱; کفر به قرآن ۱۱
  • مشرکان: احتجاج علیه مشرکان ۳; استکبار مشرکان ۹; دلایل سرزنش مشرکان ۹
  • مشرکان مکه: استکبار مشرکان مکه ۱۰; سرزنش مشرکان مکه ۱۱; کفر مشرکان مکه ۱۱
  • هدایت: زمینه محرومیت از هدایت ۱۴، ۱۵; زمینه هدایت ۱۵; محرومان از هدایت ۱۳
  • یهود: آثار ایمان یهود ۳; گواهى یهود ۳

منابع

  1. در صحیح مسلم و صحیح بخارى از سعد بن ابى وقاص روایت شده که شاهد بنى اسرائیل عبدالله بن سلام بوده و نیز طبرى صاحب جامع البیان از عبدالله بن سلام روایت کرده که گفته است این آیه درباره من نازل شده است.